إعجاز القرآن و أسرار التنزيل الموسوم فتح الجليل للعبد الذليل

    از ویکی‌نور
    اعجاز القرآن و اسرار التنزیل الموسوم فتح الجلیل للعبدالذلیل
    إعجاز القرآن و أسرار التنزيل الموسوم فتح الجليل للعبد الذليل
    پدیدآورانسیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر (نویسنده)
    عنوان‌های دیگررساله بلاغیه تطبیقیه فتح الجلیل للعبدالذلیل
    ناشردار الوثائق
    مکان نشردمشق - سوریه
    سال نشر1427 ق
    چاپ3
    موضوعقرآن - اعجاز قرآن - شان نزول
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏86‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏9‎‏الف‎‏6
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    اعجاز القرآن و اسرار التنزيل مشهور به فتح الجليل للعبدالذليل تأليف جلال‌الدين سيوطى سال 1023 ه‍-ق با تحقيق و شرح عبدالقادر احمد عبدالقادر پيرامون قضاياى بلاغتى قرآن است.

    ساختار

    کتاب با مقدمه چاپ اول[۱] و دوم[۲] آغاز شده كه اعجاز قرآن، سير اجمالى تصانيف پيرامون قرآن، سابقه چاپ، نسبت این رساله در آن آمده سپس تفصيلى سيوطى و کتابش[۳] و مقارنه‌اى در نسخ، سپس متن «اعجاز القرآن» آمده[۴] كه سيوطى آيه 257 سوره بقره (قسمتى از آيت الكرسى) را از جهت علوم بلاغتى بررسى مى‌كند.

    ویژگی‌ها

    به عقيده محقق «اعجاز القرآن» گامى مهم در بررسى و تطبيق قضاياى بلاغى قرآن بوسيله تفكر در آيات بوده و شامل اصطلاحات بلاغى علم معانى، بديع و بيان است و مؤلفش به اختصار اشارات قرآنى علم اصول فقه، فقه، نحو و سلوك را نيز ذكر مى‌كنند.

    على‌رغم زحمت زيادى كه سيوطى در جمع‌آورى این مطالب كشيده، خلط بين علوم بلاغى صورت گرفته، شايسته بود انواع اصطلاحات بديع و سپس معانى و بيان را بررسى كنند. سير مطالبشان موهِم این است كه او علم معانى را از علوم بلاغى نمى‌داند. بعلاوه تعداد مصطلحات مورد بررسى كه بالغ بر120 مورد است با كلام او در ابتداى رساله‌اش نمى‌سازد.سيوطى انگیزه‌اش را استفاه محققین در اسرار نزول دانسته‌اند و كمتر به توضيح اصطلاحات پرداخته‌اند.

    گزارش محتوا

    به نظر ايشان در فقره'«آمنوا» و«كفروا»'«نور» و«ظلمات» جمع بين ضدين صورت گرفته[۵] و بين «الله و طاغوت» ولى و اولیاء، آمنوا و كفروا، من و إلى» مقابله است[۶] و معتقدند هشت مجاز در «يخرجهم، يخرجونهم، اصحاب النار، ظلمات و نور» وجود دارد و در مفرد آمدن نور و جمع بودن ظلمات، إفراد ولى المؤمنين و اولیاء، تفنّن و در سه مورد تقديم و تأخير است و جملهيخرجهم ويخرجونهم تفسير ولايت هستند[۷] كه البته اساتيد معانى آنرا استيناف بيانى مى‌گویند.

    مؤلف پس از ذكر موارد ديگرى، قلب در لفظ طاغوت را به نقل از زمخشرى بيان كرده امّا خود در «البيان في غريب اعراف القرآن» اعتراضى بر این مطلب دارد[۸].

    در«الله ولىّ الذين...» معتقد به حصر است[۹] يعنى هيچ ولى‌اى برای مؤمنين غير خداوند وجود ندارد و در«اولئك» خطاب را عام و احتمال هم مى‌دهد كه التفات باشد و مراد، نبى اكرم(ص) بوده از باب إضمار آنچه در ذهن است مثل(رفع بعضهم درجاتٍ)[۱۰]، در توصيف احتباك مى‌گوید: ذكر دو جمله است كه از هر دو قسمتى كه در جاى ديگر آمده، حذف شده‌اند[۱۱] مثلاً تقدير«الله ولى الذين آمنوا»، الله ولى الذين آمنوا و هم اصحاب الجنه است. در ادامه بر فرائد، اتّساع، استعمال لفظ در حقيقت، ابداع، إرسال المثل، انواع جناس‌ها، استعاره اشاره و تمام استخراجات را زائيده فكر خود با استناد به قواعد علم بلاغت مى‌دانند غير از دو مورد كه در «ترديد» از ابوحيّان کتاب بحرالمحيط و در«الطاغوت» از كشاف زمخشرى نقل كرده است[۱۲].

    نگارنده با توجه به آيه، قائل به استعمال در حقيقت و مجاز، جواز وقوع معرّب در قرآن، جزء صيغه عموم بودن موصول و مضاف و دخول غايب در مغّيى شده‌اند.

    در استخراجات فقهى قائلند؛ مسلمان از كافر و بالعكس ارث نمى برد و ولىّ یکديگر هم چه در نكاح و چه در عقد نمى‌توانند باشند[۱۳]، ولايت دشمنان، حرام و هجر، ذم و غيب آنها به آنچه در شرع ذم شده‌اند جايز است.

    در علم نحو با توجه به آيه، مضاف به ضمیر را أعرف از معرف به لام، آمدن من در ابتداى غايت در غير مكان و مراعات معنا در ضمیر، استعمال جمع قلت به جاى كثرت و جواز تقديم معمول اسم فاعل بر خودش را معتقد شده‌اند.[۱۴]

    در علم سلوك هم معتقدند: آيه انقطاع به سوى خداوند و تمسّك به او در هر امرى، دوستى اولیاء و تبرّا از دشمنان خدا، متخلّق شدن به خلق نیک و... را مى‌رساند.[۱۵]

    وضعيت کتاب

    از کتاب شش نسخه به جاى مانده است و تاكنون در مصر، لاهور و سوريه به چاپ رسيده، در آخر کتاب فهرست مصادر مطابق الفبا مشتمل بر70 مصدر، فهرست تأليفات محقق و فهرست محتویات ذكر شده است. در پاورقى به اختلاف نسخه‌ها، آدرس آيات، احاديث، أشعار و تعريف مصطلحات بلاغتى و اعلام وارده در نصوص اشاره شده است.

    پانويس


    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب

    وابسته‌ها