ابن عبری، غریغوریوس بن هارون

    از ویکی‌نور
    ابن عبری، غریغوریوس بن هارون
    نام ابن عبری، غریغوریوس بن هارون
    نام‌های دیگر اب‍ن ع‍ب‍ری‌، اب‍و ال‍ف‍رج ج‍م‍ال‌ال‍دی‍ن‌

    غ‍ری‍غ‍وری‍وس ب‍ن ه‍رون‌

    اب‍ن ع‍ب‍ری‌، ی‍وح‍ن‍ا غ‍ری‍غ‍وری‍وس

    ب‍اره‍ب‍رای‍وس‌

    نام پدر هارون
    متولد 623ق/1226 م
    محل تولد ملطيۀ ارمنستان كوچك
    رحلت 685 ق یا 1286 م
    اساتید پدرش هارون
    برخی آثار مخطوطة تاریخ الأزمنة

    تاریخ مختصر الدول

    مقالات فلسفية لمشاهير المسلمين و النصاری

    مختصر تاريخ الدول (ترجمه)

    کد مؤلف AUTHORCODE00578AUTHORCODE

    ابن عِبْرى (در سريانى: برعبرایا و در لاتينى: بارهبرایوس) ابوالفرج يوحنّا مارغريغوريوس بن تاج‌الدين اَهْرون بن توما مَلَطى (623-685ق/ 1226-1286م)، فیلسوف، طبیب، مورخ، منجم، نجومی و مترجم توانای زبان‌های عربی و سریانی، صاحب آثار متعدد در رشته‌های فوق. تعداد آثار او را بالغ بر ۳۰ کتاب نوشته‌اند. اسقف اعظم مسیحیان یعقوبی بین‌النهرین و غرب ایران بود

    ولادت

    وى در ملطيۀ ارمنستان كوچك به دنيا آمد. نام تعمیديش يوحنا بود و چون به جامه روحانیت درآمد، نام غريغوريوس (گريگوريوس) گرفت.

    به سبب لقبش، برخى او را يهودى يا يهودى‌زاده دانسته‌اند. با آنكه هرگز همسرى نگرفت و فرزندى نداشت، كُنيۀ ابوالفرج يافت. همین كنيه موجب شده كه بسيارى از محققان او را با ديگر پزشكان مسيحى مكنّى به ابوالفرج، مانند ابن القُفّ و ابن الطَيّب اشتباه كنند.

    هارون پدر يوحنّا، پزشكى دانشمند و متدين بود و فرزندان بسيارى داشت كه 4 پسر از آنان پيش از يوحنا درگذشتند.

    تحصیلات

    يوحنا نزد پدر و چند تن از دانشمندان ملطيه به تحصيل علوم و از جمله پزشكى پرداخت و زبان و ادبيات سريانى و عربى و يونانى را نيز فراگرفت.

    اين دوره از زندگى او با تاخت و تاز مغولان در آسياى صغير و فتح ملطيه به دست آنان همزمان بود. به گفته خود او، پدرش اهرون در این هنگام (641ق1243/م)، به عنوان پزشك معالج يَساوُر نویْن سردار مغول، او را تا خَرتْبَرت (خَرپوت) همراهى و مداوا كرد و چون به ملطيه بازآمد، زياد درنگ ننمود و با خانواده خود به انطاكيه كوچيد. ابن عبرى در آنجا هم به شاگردى نزد دانشمندان انطاكيه پرداخت و مدتى نيز در غارى نزدیک شهر، گوشه‌نشينى اختيار كرد و آوازه‌اى يافت. اما ترك عزلت كرد و به طرابلس رفت و در 644ق در عين جوانى، به اسقفى جوباس (گوباش) نزدیک ملطيه و یک سال بعد به اسقفى لاقبين (لاقابين) گماشته شد و 5 سال درآن مقام ماند. وى در همین مقام برای مناظره با مخالفان كليسا، به مطالعه مداوم نوشته‌هاى آباء كليسا روى آورد. درگذشت بطريق (بطریک پاتريارك) اغناطيوس در 649ق1251/م يعقوبيان را به دو گروه مخالف بر سر جانشينى، توسط ديونيسيوس (اهرون عَنْجور) و يوحنا بن المعدنى منقسم كرد. ابن عبرى در این حوادث جانب ديونيسيوس را گرفت.

    وى به مناسبت مقام روحانى و پايه بلند علمى خود، با بزرگان حكومت ايلخانى و دانشمندان مسلمان شهرهاى مختلف رابطه داشت. با همه دشوارى‌هاى وظيفه كليسايى و مشكلاتى كه گاه در درون كليساى يعقوبى يا با نسطوريان پيش مى‌آمد، وى در اوقات فراغت خود، از مطالعه، تأليف و تدريس باز نمى‌ايستاد.

    وفات

    وى سرانجام در مراغه درگذشت. جنازه او را در حالى كه فرقه‌هاى گوناگون مسيحيان مراغه در تشييع او شركت داشتند، به موصل بردند و در دير مارمَتّى بر بالاى كوهى در كناره خاورى این شهر دفن كردند.

    وى با وجود اشتغال به وظايف كليسايى، به تدريس و معالجه بيماران هم مى‌پرداخت و خود وى از همكارى با جمال‌الدين ابن الرحبى دمشقى در بيمارستان نورى دمشق ياد كرده است.

    ديوسقوروس جبرائيل برطلى و تاج‌الدول ابن القَسّ شمعون طبيب از جمله شاگردان او بوده‌اند، وى شاگردان مسلمان هم داشته است.

    زندگى وى در میان مسلمانان، در پندار و كردار او مؤثر بود تا آنجا كه به قولى در اواخر زندگیش، ظاهرى مسلمان به خود مى‌گرفت و نقشى سازش‌دهنده میان مسلمانان با هم‌مذهبان خود و در میان گروه‌هاى مختلف مسيحى ايفا كرد.

    آثار

    وى مؤلّفى پركار بود و با همه وظايف كليسايى كه داشت، آثار بسيار و متنوّعى به عربى و سريانى پديد آورد. تنوّع موضوعى نوشته‌هاى وى، دليلى بر جامعيّت علمى اوست. با آنكه نوشته‌هاى وى آگاهى تازه‌اى دربر ندارد، اما بازتاب روشنى از فرهنگ زمان اوست. آثار او شامل همه معارف سده 7ق13/م است. به نظر برخى- كه البته اغراق‌آمیز مى‌نمايد- ابن عبرى در علوم زمانش بدون استثنا سرآمد همه شرقيان بوده و در غرب هم در آن عصر جز توماس آكوینى و قديس بوناونتوره، كسى بر او برترى نداشته است.

    قسمت عمده نوشته‌هاى وى، به زبان سريانى است. با توجه به اينكه جز در نوشته‌هاى دينى، آثار او از مقوله ترجمه نوشته‌هاى عربى به سريانى بود و به علت استفاده فراوان او از منابع عربى و شيوه بررسى و تأليف علماى عربى‌نویس، او را از نمايندگان «دانش عربى» و متأثر از فرهنگ عربى- اسلامى‌دانسته‌اند. برصوما، برادر ابن عبرى، شمار آثار او را 31، عنوان ياد كرده است.

    الف- آثار دينى: این آثار همه به سريانى است و برخى از آن‌ها در روزگار خود مؤلف يا بعد از او به عربى ترجمه شده است، بدين شرح:

    1. ايثيقون (اتیکا)، در تهذيب اخلاق

    2. منارة الاقداس

    3. هدايات؛ در قوانين ديرها و صوامع و رسوم مدنى كليساى سريانى غربى.

    ب- آثار فلسفى: در این زمینه از فعاليت ابن عبرى، به تأثير متفكران مسلمان به ویژه تأثير غزالى بر او اشاره شده است. به نظر ابن عبرى، فارابى و ابن سينا بهترين حاملان علم ارسطو بوده‌اند. او نصيرالدين طوسى را حكيمى بلند پايه در همه شاخه‌هاى حكمت مى‌دانست. آثار ابن عبرى در فلسفه، همه جز یکى به سريانى است. از آن میان مى‌توان به آثار زير اشاره كرد:

    1. ترجمه اشارات و تنبيهات ابن سينا؛

    2. ترجمه زبدة الاسرار اثيرالدين ابهرى؛

    3. زبدة الحكمة يا حكمة الحِكَم؛

    4. النفس البشرية؛

    ج- آثار رياضى و هيأت: این آثار نيز همگى به سريانى نوشته شده است. از آن میان بايد به کتاب الصعود العقلى در هيأت اشاره كرد.

    د- تاريخ: این اثر به دو صورت سريانى و عربى پديد آمد؛ ابن عبرى تاريخ خود را نخست به سريانى نوشت و آن را مَحْتونوت زونى (اخبار الزمان) يا «تاريخ الازمنة» نامید.

    ه- پزشكى: بيشتر نوشته‌هاى طبى ابن عبرى از میان رفته است. برخى از آن‌ها از این قرارند:

    1. ترجمه قانون ابن سينا به سريانى كه ناتمام ماند؛

    2. تلخيص جامع المفردات ابوجعفر احمد بن محمد غافقى اندلسى به عربى موسوم به منتخب جامع المفردات؛

    و- ادب و شعر: همه به جز یکى به سريانى نوشته شده است:

    1. دفع الهّم؛ به عربى؛

    2. قصيده‌اى در حكمت الهى؛ به زبان سريانى[۱].

    پانویس

    1. رحيم‌لو، يوسف‌، ج4، ص207

    منابع مقاله

    رحيم‌لو، يوسف‌، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائره‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377

    وابسته‌ها