اسحاق بن محمد

    از ویکی‌نور
    اسحاق بن محمد
    نام اسحاق بن محمد
    نام‌های دیگر اب‍وم‍ح‍م‍د اس‍ح‍اق ‌ب‍ن ‌م‍ح‍م‍د ه‍م‍دان‍ی‌

    رف‍ی‍ع ال‍دی‍ن اس‍ح‍اق ‌ب‍ن م‍ح‍م‍د

    ق‍اض‍ی اب‍رق‍و

    ه‍م‍دان‍ی‌، اس‍ح‍اق ‌ب‍ن ‌م‍ح‍م‍د

    قاضی ابوقوه

    نام پدر محمد بن مؤيد
    متولد 582
    محل تولد مصر
    رحلت 623 ‌‎ق
    اساتید پدرش محمد بن مؤيد؛ ابوعبدالله محمد بن حمد ارتاحى
    برخی آثار سیرت رسول‌الله(ص) مشهور به سیرة النبی (ترجمه)
    کد مؤلف AUTHORCODE01513AUTHORCODE

    ابومحمد اسحاق بن شيخ اجل ابوعبدالله محمد بن مؤيد بن على بن اسماعيل بن ابوطالب، معروف به رفيع (رفيع‌الدين)، در سنه 582 در مصر متولد شده و در قاهره در شب 17 جمادى‌الاولى سنه 623 وفات يافته است و در دامنه كوه مقطم او را به خاک سپرده‌اند.

    رفيع‌الدين اسحاق در مصر از افراد زير استماع حديث نمود:

    1. پدرش محمد بن مؤيد؛
    2. ابوعبدالله محمد بن حمد ارتاحى (متولد در 507 و متوفى در 601)، از معاريف علماى حنبلى مصر؛
    3. ابوالفضل محمد بن يوسف غزنوى (متولد 552 در بغداد و متوفى در 599 در قاهره) كه در بغداد و حلب نيز حديث روايت مى‌كرده است؛
    4. ابوالحسن على بن ابراهیم بن نجا دمشقى واعظ حنبلى (متولد دمشق به سال 508 و متوفى در قاهره به سال 599)؛
    5. ام عبدالكريم، فاطمه بنت ابوالحسن سعد الخير اندلسى بلنسى (متولد 522 در اصفهان و متوفا در قاهره به سال 600) كه در اصفهان از ام ابراهیم فاطمه جوزدانيه و علماى آن شهر و علماى بغداد و خراسان استماع و كسب علم يا اجازه كرده بود و در بغداد و دمشق و قاهره روايت مى‌كرد.

    رفيع‌الدين در طلب علم به شام رفت و در آنجا از ابوحفص عمر بن معمر بغدادى دارقزى معروف به ابن طبرزد (متولد بغداد در 516 و متوفى در همان جا به سال 607) كه از برادرش ابوالبقاء و از علماى ديگر بغداد كسب دانش كرده بود و از محدثان متفرد بود و در بسيارى از بلاد مانند بغداد و اربل و حران و حلب و دمشق تدريس كرده بود، حديث شنيد.

    پس از دمشق، رفيع‌الدين به بغداد آمد و در آنجا از اصحاب و شاگردان ابوبكر محمد بن عبدالباقى بغدادى قاضى مارستان (متوفى به سال 535) و در واسط از ابوالفتح محمد بن احمد بن بختيار معروف به ابن مندائى (متولد واسط در 517 و متوفى در همان جا به سال 605)، كسب علم كرد.

    پس از طى این مراحل علمى، رفيع‌الدين به ایران آمد و این سفر میان سال‌هاى 590 تا 600 اتفاق افتاده است و بنا بر گفته منذرى در اصفهان از ام‌هانى عفيفه دختر ابوبكر احمد بن ابوعبدالرحمان اصفهانى فارفانى (510-606) و شاگرد فاطمه جوزدانيه و از اصحاب زاهر بن طاهر ابوالقاسم شحامى نيشابورى (متوفى در 533) مانند زاهر بن احمد بن ابوطاهر ثقفى اصفهانى (521-607) و غير او كه در اصفهان مى‌زيستند، استماع حديث كرد.

    رفيع‌الدين پس از سفر به زادگاه پدران خود، همدان و اصفهان و درك مجلس بزرگان، در همین سنوات به قضاء ابرقوه منصوب شده است و چون تولد پسر بزرگش ذاكر در ابرقوه به سال 606 يا 607 اتفاق افتاده است بايد پيش از این تاريخ در این شهر اقامت گزيده باشد.

    رفيع‌الدين در صفر 609 در همدان بوده و در آنجا کتاب «المعرفة و التاريخ» بَسَوى را نزد ابومحمد عبدالله (متوفى در 624) پسر ابوالعلاء عطار خوانده است. همچنين بنا بر آنچه در سند یک حديث نبوى كه ابن صابونى از قول ذاكر پسر رفيع‌الدين نقل كرده، این پدر و پسر در سال 610 در اصفهان بوده‌اند. از این تاريخ تا 615 كه سال تولد ابوالمعالى احمد پسر دوم رفيع‌الدين است، اطلاعى در دست نيست، مگر تاريخى كه در ديباچه ترجمه سيره آمده است: «بدان كه در سنه اثنی‌عشر و ستمائه، چون ما را از جانب شام به فارس معاودت افتاد» كه مربوط است به سفر مصر و استماع کتاب سيره در آنجا از ابن الجباب.

    رفيع‌الدين در سال‌هاى 617 و 619 به اتفاق دو پسر خود به شيراز و در 620 به واسط و بغداد رفته و در مجلس درس و روايت علما و محدثان آن بلاد حاضر مى‌شده است و ظاهرا خود مى‌خوانده و پسرانش گوش فرامى‌داده‌اند. به نظر نمى‌رسد كه رفيع‌الدين و پسرانش ديگر پس از این سفر به ایران مراجعت كرده باشند و بنابراین رفيع‌الدين تا آخر حيات؛ يعنى تا 623 در قاهره مانده است و پسرانش نيز پس از فوت پدر در همان جا مانده‌اند و به كسب و طلب علم ادامه داده‌اند.

    بنا به مراتب مزبور حدس شادروان علامه مینوى كه رفيع‌الدين در 620 به مصر رفته و سيره را در آنجا در این تاريخ و نخستين بار استماع كرده و پسرانش را در آنجا گذارده و در حدود 621 به ابرقوه بازگشته و پس از اتمام ترجمه سيره مجددا به مصر سفر كرده، با اشكال وفات او در 623 و لزوم خاتمه پذيرفتن ترجمه و انجام دادن سفر به مصر حداكثر در ظرف دو سال يا هفده ماه مواجه مى‌شود.

    علاوه بر اين، ابن المجلى در سال 613 در گذشته است و بعيد است كه رفيع‌الدين در سال 622 با وجود اينكه بنا بر این فرض، تازه از سفر مصر بازگشته باشد، از ابن المجلى به‌عنوان شخصى زنده و با عبارت «أدام الله بركاته» ياد كند.[۱]

    پانویس

    1. ر.ک: مهدوى، اصغر، مقدمه، ص101-106

    منابع مقاله

    مهدوى، اصغر (مصحح)، سيرت رسول‌الله مشهور به سيرة النبي، ترجمه اسحاق بن محمد، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، چاپ سوم، شهريورماه 1370.


    وابسته‌ها