الإيثار بمعرفة رواة الآثار

    از ویکی‌نور
    الإيثار بمعرفة رواة الآثار
    الإيثار بمعرفة رواة الآثار
    پدیدآورانعبادی، علی بن سلیم (معلق) ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی (نویسنده)
    ناشردار العاصمة
    مکان نشرعربستان - رياض
    سال نشر1417ق. = 1996م.
    چاپچاپ اول
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏/الف2الف9 / 115 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الإيثار بمعرفة رواة الآثار، اثر احمد بن علی بن حجر عسقلانی (متوفی 852ق)، کتابی است مختصر در معرفی راویان کتاب «الآثار» ابوعبدالله محمد بن حسن شیبانی، که وی کتاب خود را از ابوحنیفه روایت کرده است.

    کتاب با تحقیق علی بن سلیم بن عید العبادی چاپ شده است.

    تاریخ نگارش

    نگارش کتاب، در روز نوزدهم ذی‌الحجه سال 833ق، به اتمام رسیده است[۱].

    انگیزه نگارش

    مؤلف انگیزه خویش از نگارش کتاب را پاسخ به درخواست برخی از برادران خود (قاسم بن قطلوبغا) در نوشتن کتابی در معرفی راویان کتاب «الآثار» شیبانی، ذکر نموده است[۲].

    ساختار

    کتاب با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز شده و مطالب در پنج فصل و یک خاتمه، ارائه گردیده است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه محقق، ابتدا به نام کتاب و نویسنده آن اشاره شده[۳] و سپس ضمن توصیف نسخ خطی کتاب[۴]، به اقدامات تحقیقی صورت‌گرفته در کتاب اشاره شده است[۵].

    در مقدمه مؤلف، به انگیزه نگارش کتاب اشاره و شیوه چینش مطالب، توضیح داده شده است[۶].

    نویسنده در این کتاب به معرفی راویانی پرداخته است که در کتاب «الآثار» شیبانی، روایتی از آنها نقل شده است. وی پیرامون هریک از افراد، اطلاعات بسیار مختصر و اندکی از جمله ذکر کامل نام، یا شیوخی که راوی از ایشان روایت نقل کرده و یا اینکه در کدام کتاب معتبر دیگر، روایتی از او نقل شده، اکتفا نموده است. در مواردی که شخص، از کسانی است که در کتاب «تهذيب الكمال في أسماء الرجال» جمال‌الدین یوسف مزی، ترجمه شده و شرح حال وی در آن ذکر شده، نویسنده در تعریف وی تنها گفته: «في التهذيب» و گاهی اندکی از احوال او را شرح داده است و چنانچه شخص از رجال تهذیب نبوده، شرح حال مختصری از وی، ذکر نموده است[۷].

    به‌منظور آشنایی با محتوای فصول کتاب، به نام برخی از این راویان و اطلاعاتی که درباره آنها ارائه گردیده، اشاره می‌شود:

    در فصل اول، راویان بر اساس نام آنها، به‌ترتیب حروف الفبا، معرفی شده‌اند که از جمله آنها، می‌توان به افراد ذیل، اشاره نمود:

    1. ابان ابن ابی‌عیاش، از راویان «التهذيب»؛
    2. ابراهیم بن محمد بن المنتشر بن اجدع نخعی، از راویان «التهذيب»؛
    3. ابراهیم بن مسلک جهنی کوفی که از ولید بن عتبه از علی روایت نقل کرده و داود بن زبرقان که یکی از ضعفاست، از او روایت نقل کرده است؛
    4. ابراهیم بن ابوموسی اشعری، از راویان «التهذيب»؛
    5. ابراهیم بن یزید نخعی، از فقهای مشهور و از راویان «التهذيب»؛
    6. ابی بن کعب انصاری، مشهور به سیدالقراء، از راویان «التهذيب»؛
    7. اسماء بنت عمیس خثعمیه، صحابی مشهور و از راویان «التهذيب»؛
    8. اسماعیل بن عبدالملک، معروف به ابن ابی‌صفیراء، از راویان «التهذيب»؛
    9. اسود بن یزید نخعی، تابعی مشهور و از راویان «التهذيب»؛
    10. انس بن سیرین بصری، تابعی مشهور و از راویان «التهذيب»؛
    11. انس بن مالک بن نضر انصاری، خادم پیامبر(ص) و از راویان «التهذيب»؛
    12. بریدة بن حصیب اسلمی، صحابی مشهور و از راویان «التهذيب»؛
    13. بروع بنت واشق که در «الصحابیات» ذکر شده است؛
    14. بکر بن عبدالله مزنی، تابعی مشهور و از راویان «التهذيب»؛
    15. بلال بن رباح، مؤذن و صحابی مشهور و از راویان «التهذيب»؛
    16. جابر بن عبدالله بن عمرو بن حرام، صحابی مشهور و از راویان «التهذيب»؛

    و...[۸].

    در فصل دوم، روات بر اساس کنیه آنها، به‌ترتیب حروف الفبا، معرفی شده‌اند که از جمله ایشان، می‌توان از افراد زیر نام برد:

    1. ابواسحاق بن سالم که از عامر بن سعد روایت کرده و محمد بن ابی‌یحیی که مجهول دانسته شده، از او روایت کرده است. اما ابن حجر بر این عقیده است که وی مجهول نبوده؛ نامش ابراهیم و لقبش، بردان و پدرش ابوالنضر مولی عمر بن عبیدالله است؛
    2. ابوالاسود که از عبید بن ام‌کلاب روایت کرده و ابن لهیعه از او روایت کرده و مجهول شناخته شده است. ابن حجر او را معروف و ابوالاسود تیم عروه دانسته که نامش محمد بن عبدالرحمن بن سربل است؛
    3. ابوامین که از ابوهریره روایت کرده و ابوالوازع جابر بن عمرو از او روایت کرده و مجهول دانسته شده است. مؤلف او را شامی معروف که معاویة بن صالح حضرمی و ارطاة بن منذر کوفی نیز از او روایت کرده‌اند، دانسته است؛ و...[۹].

    در فصل سوم، به معرفی کسانی پرداخته شده است که بدون تسمیه، به نام پدرشان منسوب شده‌اند که از جمله آنها، عبارتند از:

    1. ابن اذنان که از علقمه روایت کرده و عطاء بن سائب از او؛
    2. ابن اکمه که شیبانی معتقد است نامش عبدالله بن سلیم بن اکمه بوده و از ابوهریره و غیره، روایت کرده و زهری نیز از او روایت کرده است، اما ابن حجر، این مطلب را اشتباه دانسته است؛
    3. ابن اخی ابی‌ایوب، که از عمویش روایت دارد و یحیی بن جابر طایی از او روایت کرده است؛
    4. ابن ابی‌بشیر که از پدرش روایت کرده و حبیب انصاری نیز از او روایت دارد و ابن حجر، آن را بشیر بن ابی‌بشیر انصاری دانسته است؛

    و...[۱۰].

    در فصل چهارم، بانوان راوی، معرفی شده‌اند که از جمله آنها، می‌توان از افراد زیر نام برد:

    1. آمنه قیسیه که از عایشه روایت کرده و جعفر بن کیسان از او روایت دارد؛
    2. سلمی بنت جابر احمسیه که از ابن مسعود روایت کرده و کریم بن ابی‌حازم از او؛
    3. عمرة بنت قیس عدویه که از عایشه روایت کرده و جعفر بن کیسان از او و ابن خزیمه حدیث او را صحیح دانسته است؛
    4. هند بنت وازع که از پدرش روایت نقل کرده و مطر بن عبدالرحمن اعیق از او[۱۱].

    در فصل پنجم، راویانی بانویی که نامشان به کنیه ثبت گردیده، معرفی شده‌اند که از جمله آنها، عبارتند از:

    1. ام‌حکیم که از عایشه روایت کرده و ابان بن صالح از او؛
    2. ام‌عطاء که از زبیر روایت کرده و عبدالله بن عطاء بن ابراهیم از او؛
    3. ام‌عمرو بنت خوات که از عایشه روایت نقل کرده و پسر برادرش خوات بن صالح، از او؛
    4. ام‌کلثوم دختر حضرت علی(ع) که از مهران آزادشده پیامبر(ص) روایت کرده و عطاء بن سائب از او؛
    5. ام‌کلثوم بنت عمر بن ابی‌عقرب که از عایشه روایت نقل کرده و فاطمه بنت ابی‌لیث، از او[۱۲].

    در خاتمه، به تاریخ اتمام نگارش کتاب، اشاره شده است[۱۳].

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب، در انتهای کتاب آمده و در پاورقی‌ها، علاوه بر ذکر منابع[۱۴] و اشاره به اختلاف نسخ[۱۵]، به توضیح برخی از مطالب مربوط به متن، پرداخته شده است[۱۶].

    پانویس

    1. ر.ک: متن کتاب، ص203
    2. ر.ک: مقدمه مؤلف، ص19
    3. ر.ک: مقدمه محقق، ص7
    4. ر.ک: همان، ص9
    5. ر.ک: همان، ص17
    6. ر.ک: مقدمه مؤلف، ص19
    7. ر.ک: همان، ص19-‌20
    8. ر.ک: همان، ص21-‌117
    9. همان، ص127-‌176
    10. ر.ک: همان، ص179-‌187
    11. ر.ک: همان، ص189-‌193
    12. ر.ک: همان، ص195-‌201
    13. ر.ک: همان، ص203
    14. ر.ک: پاورقی، ص174
    15. همان
    16. ر.ک: همان، ص189

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها