الرحلة الحجازية المسماة الارتسامات اللطاف في خاطر الحاج إلی أقدس مطاف

    از ویکی‌نور
    الرحلة الحجازیة المسماء الارتسامات اللطاف فی خاطرالحاج الی اقدس مطاف
    الرحلة الحجازية المسماة الارتسامات اللطاف في خاطر الحاج إلی أقدس مطاف
    پدیدآورانمحمد رشید رضا (محقق)

    ارسلان، شکیب (نویسنده)

    سویدان، حسن سماحی (محقق)
    عنوان‌های دیگرالارتسامات اللطاف فی خاطر الحاج الی اقدس مطاف
    ناشردار النوادر
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1428 ق
    چاپ1
    موضوعسفر نامه‌ها

    شکیب ارسلان، 1869 - 1946م. - سفرها - حج

    شکیب ارسلان، ۱۸۶۹- ۱۹۴۶م. - خاطرات

    عربستان - سیر و سیاحت

    مکه - سیر و سیاحت - قرن 20م.
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏DS‎‏ ‎‏208‎‏ ‎‏/‎‏ش‎‏8‎‏ر‎‏3
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الرحة الحجازيه، المسماه الارتسامات اللطاف في خاطر الحاج الى أقدس مطاف، تأليف امير شكيب ارسلان (1286-1366) به عربی مى‌باشد. اين سفرنامه سفر حج او در سال 1348 است كه از بهترين سفرنامه‌ها است.

    ساختار

    در ابتدای كتاب دو مقدمه به قلم مصحح و مؤلف آمده است. مطالب كتاب بدون تبويب و فصل بندی خاصی تنها با ذكر عنوان ارائه شده است. شيوه نگارش نویسنده؛ همانند معمول سفرنامه‌ها به صورت روز شمار نبوده و موضوعي مباحث را مطرح كرده است؛ به عنوان مثال به صورت جداگانه به آب‌های مكه در جاهليت و اسلام، گرمای هوا در حجاز و انواع آن، معادن جزيرةالعرب، عرفات و طائف پرداخته شده است.

    گزارش محتوا

    سفر شكيب ارسلان از سويس به مقصد جده آغاز شده است. مطالب مختلفي كه در اين سفرنامه آمده است، به ترتيب به اين شرح است:

    1. جده، اولین مکانی که او گزارش مى‌كند. نویسنده كه به جهت فصاحت و بلاغت نوشته‌هایش به امير بيان مشهور شده است، با كلامي اديبانه به توصيف اين شهر و مناظر آن كه به گفته خودش برای هميشه در لوح خاطرش منقوش شده، مى‌پردازد. او اگر چه از مناظر زيبای سواحل جده غرق لذت شده است؛ اما لذت خارج از وصف خود را بدين جهت مى‌داند كه جده دروازه ورود به مكه مكرمه است و به مزار نبي مكرم اسلام(ص) نزدیک شده است.
    2. مكه، بهشت عبادت در روي زمين و جنت معنوي دنياست. اين مكان كه به صخره‌هایی محصور شده، از چنان گرمايي برخوردار است كه اگر بر آن صخره‌ها تكه گوشتي قرار دهي، بدون نياز به آتش مى‌پزد. به اعتقاد نویسنده كمبود آب و لايزرع بودن و محروميت اين شهر از زيورهای مادي با شعاع نعمت‌های معنوي جبران شده است. چاه‌های ام‌القري در زمان جاهليت به دست افراد مختلف حفر شده بود، اما كفاف مكه را نمى‌داد تا اين كه بئر زمزم به دست عبدالمطلب حفر گرديد و بدين وسيله آب مردم و حجاج مكه تأمين گرديد. پس از اسلام با افزايش حجاج مكه احتياج به آب به ويژه در ايام حج در عرفه و منی شدت يافت. چنان كه مشهور است، زن هارون الرشيد درصدد رفع اين مشكل برآمد و آب چشم‌های را كه در چهل كيلومتري مكه بود، به مكه انتقال داد. اين كار عظيم كه به عين زبيده معروف است، قريب به هزار و صد سال است كه آب مورد نياز حجاج را تأمين كرده است.
      نویسنده مطالب منابع معتبر را با زمان خود تطبيق داده و تنها به ديده‌ها و شنيده‌ها اكتفا نمى‌كند؛ به عنوان مثال: با ذكر مطلبي از ابن‌ حوقل درباره چشمه‌ای كه در كلام او آمده است، اظهار نظر كرده و درباره اين كه همان عين زبيده است به تحليل ادبي كلام او و استعمال لفظ "الماجن" در زمان او(حدود سنه 330ق) و زمان أزرقي(حدود سنه 200ق) مى‌پردازد. بدين ترتيب به شيوه علمای زبانشناس و لغتدان به تطبيق مكان‌های جغرافیایی مى‌پردازد.
      ارسلان از صراحت لهجه برخوردار بوده و حقايقي را كه گاه از بيان آن پرهيز مى‌شود، در لابلای مطالب كتاب آورده است. وقف از سنت‌های حسنه‌ای است كه به جهت تأكيد بر استحباب آن در شرع مقدس در بين مسلمين رواج داشته است. "سوء تصرف مسلمين در اوقاف گذشتگان" مطلبي است كه به آن اشاره شده و به اجمال به آن پرداخته شده و لكن جای موشكافي و بحث‌های فراوانی دارد. به عقيده وي تخريب و استفاده نامشروع از اين اموال كه جنبه عمومی دارد، از عواملي است كه سرزمين‌های فرنگی بدين وسيله به لحاظ زيورهای دينوي بر سرزمين‌های اسلامی پيشي گرفته‌اند. او با اشاره به تصرفات شخصي واليان در بيت‌المال، قَسم ياد مى‌كند كه اسلام را امراء به فساد كشيده‌اند و سبب فساد امراء نيز عالمان دینی بودند كه با گرايش به طمع امور دنيوي به تأويل نصوص شرعي به غير معانی حقیقی آن پرداخته‌اند. اين چنين بود كه اين امت از عظمتي كه داشت سقوط نمود به گونه‌ای كه دانشمندان غربی تصور كردند كه اسلام و مدنيت در برابر هم قرار دارند.
      اگر چه انتظار آن است كه نویسنده تنها به سرزمين حجاز بپردازد؛ اما نویسنده عنان كلام را به سير بحث سپرده و از موضوع خارج می‌شود؛ به عنوان نمونه مسجد بزرگ قرطبه كه به اذعان شكيب ارسلان قلم از وصف آن عاجز بوده است، از اماکنی است كه چگونگی بنا و تزئينات آن شرح شده است. او كه بر خروج از بحث واقف است با عبارت «به موضوعي كه مربوط به حجاز است باز مى‌گرديم» به شرح سفر مى‌پردازد.
      در اثناء سفر بيماري گريبان ارسلان را مى‌گیرد. او كه به گفته خود بزرگ شده كوه‌های لبنان است و تحمل گرمای شديد را ندارد، بيماريش ادامه مى‌يابد و وقوف در عرفات را با اين كه بيماريش شدت گرفته، انجام مى‌دهد. او سپس به منیباز مى‌گردد و ساير مناسك را نيز به جای مى‌آورد.
    3. او تنها راه نجات را پناه بردن به كوه‌های طائف مى‌داند كه به دوستانش اظهار مى‌دارد كه اگر مرا دوست داريد، بدون تأخير مرا به طائف ببريد. در طائف است كه گمان او بر اين كه شفای او در هوای كوهستان است، به يقين تبديل شده و سلامتي خود را باز مى‌يابد.
      ذكر بازارهای عرب؛ مانند "عكاظ"، شرح صخره‌های موجود در طائف كه وي را به تعجب واداشته است، و نيز اماكن و آب و هوای و تاريخچه تحولات و علما و بزرگان اين شهر از مطالبی است كه در ادامه مى‌توان مشاهده نمود.
      شكيب كه به لحاظ جسمی و روحي در طائف احساس سرور و گشادگی سينه كرده است، بخش اعظم كتاب را به اين شهر اختصاص داده و خبر فتح اين شهر توسط نبي اكرم(ص) و آثار تمدنیآن را نيز به تفصيل شرح كرده است.
    4. وادى‌القري، گزارش از مكان‌های كه در گذشته معمور و آباد بوده و در اين زمان جز نامي از آنها نمانده است؛ از جمله مطالبی است كه نویسنده به آنها اهتمام داشته است. وادي القري از اماکنی است كه در صدر اسلام آباد بوده است. اين منطقه خود مشتمل بر مناطقي بوده است كه از جمله آنها "العلا"ست كه به نقل از ياقوت حموي نبي مكرم اسلام(ص) در راه تبوك در آنجا توقف نمود.
    5. بررسی معادن جزيرة العرب و مناطق جغرافیایی كه اين معادن واقع شده است، از ديگر مطالبی است كه به تفصيل به آن پرداخته شده است. نویسنده به اين بسنده نكرده و در ادامه رساله‌ای نيز درباره معادن يمن كه از موضوع سفرنامه بيرون است، به نگارش درآورده است. او در پایان كتاب مجدداً يادي از كوه‌های طائف و هوای لطيف آن كرده و سلسله جبال جزيرةالعرب را به لحاظ لطافت هوا از لبنان، سويسره و ساير مناطق بهتر مى‌داند.

    وضعيت

    تصحيح و حواشي كتاب توسط سيد‌ ‎محمد رشید رضا انجام پذيرفته است. در پایان اثر نيز فهرست مطالب آمده است.

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.

    وابسته‌ها