القواعد الفقهية في مدرسة السيد السبزواري

    از ویکی‌نور
    ‏القواعد الفقهية في مدرسة السيد السبزواري
    القواعد الفقهية في مدرسة السيد السبزواري
    پدیدآورانزارعی سبزواری، عباسعلی (نويسنده)
    عنوان‌های دیگريشتمل علي واحد و ثمانين قاعدة فقهية يبحث عن بعضها و يستند ببعض آخر منها في مدرسة...
    ناشرشرکت تعاونی کار آفرينان فرهنگ و هنر
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشر1389ش
    شابک978-600-5435-83-2
    موضوعفقه جعفری - قرن 14، فقه و قواعد
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    القواعد الفقهية في مدرسة السيد السبزواري، تألیف عباسعلی زارعی سبزواری، کتابی است یک‌جلدی به زبان عربی با موضوع فقه و اصول استدلالی جعفری. نویسنده در این اثر به بیان هشتادویک قاعده از قواعد فقهی که سید عبدالاعلی موسوی سبزواری (متوفی 1414ق) معروف به محقق سبزواری، مستقلاً درباره آن‌ها بحث کرده یا به آن‌ها استناد کرده، پرداخته است. این اثر به مناسبت کنگره یادبود صدمین سال ولادت محقق سبزواری، چاپ شده است.

    ساختار

    کتاب دارای دو مقدمه از احمد عابدی و نویسنده، یک مدخل از ایشان (نویسنده) و محتوای مطالب در 81 قاعده ضمن دو بخش اصلی است. در بخش اول 43 قاعده آورده شده و الباقی قواعد در بخش دوم بیان گردیده است.

    گزارش محتوا

    بر طالبان هدایت و سالکان طریق فقاهت و طالبان ملکه اجتهاد مخفی نیست که علم فقه از اعظم علوم است و از صحیح‌ترین آن‌هاست به لحاظ مقصد و از اوقع آنان است به لحاظ اثر. فقه، مخلوق را به طاعت خالق هدایت می‌کند و طریق صحیح سعادت دارین را برایش رسم می‌کند. مهم‌تر از علم فقه، علم قواعد فقهیه است؛ چراکه وسیله طالبان ملکه اجتهاد برای تحصیل احکام موضوعات در ابواب مختلف فقهی است. به همین دلیل، متفقه در دین باید هنگامی‌که به دلیل خاصی در موضوع خاص دست نیافت، در استنباط احکام شرعیه به این قواعد مراجعه کند. اینجاست که اهتمام مُشرِّع حکیم در وضع قواعد فقهی محکم در مجادلات حیات بشری به‌منظور اعتماد فقها در استنباطاتشان به این قواعد، روشن می‌شود.[۱]

    باوجود اهمیت فراوان قواعد فقهیه که تعدادشان به بیش از چهارصد قاعده می‌رسد –و نویسنده آن را در کتابی دانشنامه‌ای با عنوان «القواعد الفقهية في فقه الإمامية» جمع کرده است- کسی بحث درخور و مستقلی در فقه امامیه درباره این قواعد نکرده و کتابی هم در این زمینه نگاشته نشده که دربردارنده جمیع قواعد فقه امامیه یا اکثر آن باشد. البته فقها در مقام استنباط و فتوا به این قواعد اعتماد کرده‌اند و حتی برخی مانند شهید اول و محقق مراغی و محقق بجنوردی و دیگران، کتاب‌های ارزشمندی دراین‌ارتباط نوشته‌اند و برخی دیگر، ذیل تألیفات فقهی‌شان متعرض برخی قواعد فقهی شده‌اند و برخی دیگر نیز در بیان مدرک جزئیات فقهی به استناد به این قواعد اهتمام دارند که یکی از ایشان، فقیه معاصر، آیت‌الله سید عبدالاعلی موسوی سبزواری است. او بیشترین اهتمام را به قواعد فقهی داشت و در مدرسه فقهی‌اش میان این دو مورد اخیر جمع کرد و متعرض بسیاری از قواعد فقهی شد؛ گاه با بحث وافی و فحص کافی از برخی از این قواعد و گاه با استناد به یک قاعده، از آن یاد کرده است.[۲]

    کتاب پیش رو، مشتمل بر هشتادویک قاعده فقهی است که در شیوه فقهی این فقیه عارف یعنی سید عبدالاعلی سبزواری، از برخی از این قواعد بحث می‌کند و در برخی موارد دیگر به برخی از این قواعد استناد می‌کند.

    در پایان قسمت اول کتاب، ذیل قاعده «حرمت مطلق إدماء بر مُحرِم» می‌خوانیم: روایات زیادی بر حرمت مطلق ادماء (خونریزی) بر محرم دلالت دارند: از این میان می‌توان صحیحه عمار را یاد کرد که از امام صادق(ع) درباره محرم پرسید که چگونه باید سرش را بخاراند (یحک) و حضرت(ع) فرمودند با ناخنش البته تا زمانی که سرش خون نیاید یا مویش کنده نشود. همچنین روایت صحیحه حلبی از آن حضرت(ع) است که پرسید: المحرم یستاک؟ و حضرت(ع) پاسخ دادند: «نعم و لا یدمی». روایت دیگری هم از ابی‌بصیر از حضرت صادق(ع) هست که متذکر می‌شود: هنگامی‌که سرت را خاراندی، به‌آرامی انجام ده و محکم با ناخنت این کار را نکن بلکه با سر انگشتانت این کار را بکن. روایت دیگری نیز از عمر بن یزید از همان حضرت(ع) با مضمون «و یحک الجسد ما لم یدمه» وجود دارد.

    از مجموع این روایت قاعده کلی «حرمت مطلق إدماء بر مُحرِم» استخراج می‌شود و در این مورد تفاوتی میان هیچ‌کدام از اجزای بدن نیست؛ زیرا جسد در روایت، شامل همه اجزاء هست. این مورد همچنین کشیدن دندان را هم شامل می‌شود که موجب خونریزی است.

    برخی از اصحاب، از جمله شیخ و محقق، نهی در روایت را به قرینه روایات دیگر، بر کراهت حمل کرده‌اند؛ مانند روایت ابن جعفر از برادرش: «المحرم هل یصلح له أن یستاک؟ قال: لا بأس و لا ینبغی أن یدمی فیه» و صحیح ابن عمار از امام صادق(ع): «المحرم یستاک؟ قال: نعم. قلت: فإن أدمی یستاک؟ قال: نعم. هو من السنة»، یا صحیح حریز از ابی‌عبدالله(ع): «لا بأس أن یحتجم المحرم ما لم یلحق او یقطع الشعر و احتجم الحسن بن علی(ع) و هو محرم» و روایت دیگر....

    نویسنده بر نظریه کراهت اشکال می‌کند و می‌گوید: لفظ «لا ینبغی» در روایت، در بسیاری از موارد در حرمت استعمال می‌شود. برفرض اینکه آن را اعم از کراهت و حرمت هم بدانیم در این مقام باید آن را به قرینه اخباری که ظهور در حرمت دارند، حمل بر حرمت کنیم. در اینجا باید روایات جواز را توجیه کنیم؛ صحیحه ابن عمار را باید حمل بر إدمای اتفاقی کنیم نه آنکه از روی قصد و اختیار است. آنچه در صحیح حریز و موثقه ابن عمار گذشت هم به دلیل موثق ساباطی حمل بر ضرورت می‌شود. پس وجهی برای رفع ید از اخبار متقدم دال بر حرمت وجود ندارد، بعلاوه اینکه حرمت، مناسب با حال احرام است و با فهم جمعی از قدمای اعلام مانند شیخ مفید و سید و نهایه و قاضی و حلبی و حلّی، تأیید می‌شود.[۳]

    وضعیت کتاب

    فهارس فنی کتاب، شامل فهرست‌های آیات قرآن کریم، احادیث، اعلام، کتب و مصادر کتاب و محتوای مطالب، در انتهای اثر ذکر شده است. ارجاعات، در پاورقی ذکر شده. این اثر به مناسبت کنگره یادبود صدمین سال ولادت محقق سبزواری، چاپ شده است.[۴]

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه نویسنده، ص5
    2. ر.ک: مقدمه نویسنده، ص6
    3. ر.ک: متن کتاب، ص237-238
    4. ر.ک: مقدمه احمد عابدی، ص4

    منابع مقاله

    مقدمه‌ها و متن کتاب.


    وابسته‌ها