اللباب في قواعد اللغة و آلات الأدب

    از ویکی‌نور
    اللباب في قواعد اللغة و آلات الأدب
    اللباب في قواعد اللغة و آلات الأدب
    پدیدآورانسراج، محمد علی (نویسنده) شمسی پاشا، خیرالدين (مصحح)
    ناشردار الفکر
    مکان نشرسوريه - دمشق
    چاپ1
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    اللباب في قواعد اللغة و آلات الأدب (النحو و الصرف - ‎البلاغة و العروض - ‎اللغة و المثل)، اثر محمد علی سراج، با تحقیق خیرالدین شمسی پاشا، کتابی است پیرامون علوم نحو و صرف، بلاغت و عروض و لغت و مثل که به زبان عربی نوشته شده است.

    نویسنده در مقدمه، انگیزه خویش از تألیف کتاب را نشان دادن همان رسالتی دانسته که هریک از علوم مورد بحث کتاب، آن را برعهده دارند: نحو و صرف که لسان را از خطای در گفتار و قلم را از لغزش در نوشتار نگاه می‌دارد؛ علوم بلاغی که به فهم اعجاز قرآن کریم رهنمون بوده و ذوق زیبایی‌شناسی در روائع شعر و بدایع نثر را در وجود آدمی بارور می‌سازد، علوم عروض که یاوری است برای تمییز وزن صحیح شعر از فاسد آن و..[۱].

    ساختار

    کتاب با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز و مطالب در سه قسمت ارائه گردیده است.

    نویسنده در ابتدا به علم نحو و صرف پرداخته، سپس به سراغ علم بلاغت و عروض رفته و در پایان از لغت و مثل، سخن رانده است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه محقق، در ابتدا شرح حال مختصری از نویسنده بیان و در ادامه، اشاره‌ای کوتاه به اثر وی شده است.[۲].

    در مقدمه نویسنده، ضمن بیان انگیزه تألیف، به موضوع ابواب کتاب، اشاره شده است.[۳].

    قسم اول مربوط به علم نحو و صرف بوده و نویسنده در ابتدا، بحث از فعل را به میان کشیده است که از جمله مواد مورد بحث وی، عبارتند از: ماضی و مضارع و امر؛ مجرد و مزید؛ جامد و متصرف؛ معتل و صحیح؛ تام و ناقص؛ لازم و متعدی؛ معلوم و مجهول؛ مؤکد و غیر مؤکد؛ معرب و مبنی؛ نصب و رفع و جزم فعل و اعراب تقدیری آن[۴].

    پس از آن، بحث از اسم و مباحث مربوط به آن، به میان آمده است که از جمله‎ آنها می‌توان به موارد زیر اشاره نمود: جامد و مشتق؛ مجرد و مزید؛ مقصور، منقوص و ممدود؛ مفرد، مثنی و جمع؛ تذکیر و تأنیث؛ نکره و معرفه؛ منصرف و غیر منصرف و معرب و مبنی[۵].

    سپس بحث از حروف و مطالب مربوط به آن مطرح شده است. پایان‌بخش این قسم، تحت عنوان «تتمه»، مباحثی است، از قبیل: توابع؛ تعجب؛ ابدال و اعلال؛ اختصاص؛ اشتغال؛ تحذیر، اغراء؛ تنازع؛ استغاثه؛ ندبه؛ جملاتی که محلی از اعراب دارند؛ جملاتی که محلی از اعراب ندارند؛ اعراب اسماء شرط جازم؛ اعراب ادوات شرط غیر جارم و..[۶].

    قسم دوم، خود در دو بخش سامان یافته است. بخش اول، مربوط به علوم بلاغت بوده و در آن، مباحث سه علم معانی، بیان و بدیع، مورد بررسی قرار گرفته است. از جمله مباحث این علوم، می‌توان به: خبر و انشاء؛ ذکر و حذف؛ تقدیم و تأخیر؛ ایجاز و اطناب؛ تشبیه؛ مجاز؛ کنایه؛ محسنات معنوی شامل (حسن ابتدا، توریه، طباق، مقابله، مبالغه و مراعات نظیر) و همچنین محسنات لفظیه از قبیل: جناس، اقتباس و سجع)، اشاره نمود[۷].

    در بخش دوم این قسم، از علم عروض سخن به میان آمده که مباحث آن عبارت است از: تعریف عروض؛ بیت و اقسام آن؛ بحور (طویل، بسیط، وافر، کامل، رجز، رمل، سریع، خفیف، متقارب، متدارک، منسرح، مجتث، مضارع و مقتضب) و فنون شعر شامل: بحر السلسه، موشح، تضمین، اجازه، تشطیر و تخمیس[۸].

    آخرین قسم، به لغت و امثال اختصاص یافته و در آن، ضمن بحث از فقه اللغه ثعالبی، منتخبی از امثال به‌کاررفته در اشعار و اقوال شعرا و حکمای عرب از جمله ابوطیب و ابوالعتاهیه معرفی گردیده است.[۹].

    در خاتمه، از علم کتابت سخن به میان آمده و نویسنده آن را چنین تعریف نموده است: علم به اصولی است که به کمک آنها، نوشتن به‌گونه درست انجام می‌پذیرد؛ یا قانونی است که مراعات آن، باعث صیانت از خطا در خط می‌گردد؛ همان‎ گونه که قواعد نحو، باعث حفظ از خطا در لفظ می‌شود[۱۰].

    موضوع این علم، در چهار باب منحصر می‌گردد:

    1. حروفی که در مواضعی منفصل و در مواضع دیگر، متصل می‌شود، مانند حرف «ما» در امثال: طال ما و طالما، إن ما و إنما، قل ما و قلما؛
    2. حروفی که تبدیل می‌شود، مانند: «نما» و «رما» که اصلشان «نَمَوَ» و «رَمَیَ» می‌باشد؛
    3. حروفی که زاید واقع می‌شود، مانند «الف» در «أکلوا» و «شربوا» و «واو» در «عمرو»؛
    4. حروفی که کم می‌گردد، مانند حذف «واو» از «داود»، «طاوس» و..[۱۱].

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در انتهای کتاب آمده است. در پاورقی‌ها که اندک می‌باشد، علاوه بر توضیح پیرامون برخی از لغات و عبارات متن، به ذکر منابع و شاهد مثال‎هایی افزودن بر آنچه در متن به آن‌ها اشاره گردیده، پرداخته شده است.

    پانویس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها