المصطلح الفلسفي عند العرب

    از ویکی‌نور
    المصطلح الفلسفي عند العرب
    المصطلح الفلسفي عند العرب
    پدیدآوراناعسم، عبدالامیر (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرنصوص من التراث الفلسفي في حدود الأشياء و رسومها
    ناشرالهيئة المصرية العامة للکتاب
    مکان نشرمصر - قاهره
    چاپ2
    موضوعفلسفه اسلامی - اصطلاح‌ها و تعبيرها
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏B‎‏ ‎‏741‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏6‎‏م‎‏6
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    المصطلح الفلسفي عند العرب، نوشته عبدالامیر اعسم، کتابی است به زبان عربی و با موضوع فلسفه اسلامی. نویسنده در این اثر به هدف دستیابی به اصطلاح‌نامه فلسفی اسلامی [و به تعبیر او فلسفه عربی]، ابتدا به توضیح مختصری درباره کتاب‌های حدود فیلسوفان اسلامی پرداخته و سپس آنها را تحقیق و متنشان را ذکر کرده است. او معتقد است تلاشهایی که تاکنون در راستای نوشتن اصطلاحنامه فلسفی انجام شده، ناقصند؛ زیرا زبان اصیل فلسفه اسلامی را از دل آثار فیلسوفان بزرگ آن بیرون نکشیده‌اند و بیشتر با مراجعه مستقیم به جرجانی، به نوشتن مصطلح‌نامه فلسفی دست زده‌اند.

    ساختار

    کتاب، دارای تصدیر، مقدمه‌ای در بیان تاریخ مصطلح فلسفی نزد عرب در چهار شماره (تعریف کتاب‌های حدود و رسوم، آمدی و کتابش «المبين»، توضیح درباره نسخ خطی استفاده شده در این کتاب و رموز و علامات)، تحقیق نصوص کتاب‌ها در 5 شماره و ملحقات نصوص تحقیق شده، است.

    نویسنده، منابع عربی و لاتین را در دو بخش جداگانه ذکر کرده است. برخی از منابع عربی این اثر عبارتند از: مختصر كتاب الوجوه في اللغة، اسحاق بن موسی آسی؛ المعجم الفلسفي، ابراهیم مدکور؛ التاريخ، ابن خلدون؛ وفيات الأعيان، ابن خلکان؛ تفسير مابعدالطبيعة، ابن رشد؛ تهافت التهافت، الإشارات و التنبيهات و تسع رسائل في الحكمة و الطبیعیات و چندین کتاب دیگر از ابن سینا؛ طبیعیات و منطق ارسطو به تحقیق دکتر عبدالرحمن بدوی؛ تاريخ الأدب العربي، کارل بروکلمان و..[۱].

    گزارش محتوا

    این کتاب، به کشف مسئله‌ای که در حال حاضر به یکی از مهمترین مسائل فلسفی در تثبیت میراث فلسفی عرب [فلسفه اسلامی] تبدیل شده، یعنی اصطلاحات فلسفی یا ترمینولوژی فلسفی (PHILOSOPHICAL TERMINOLOGY) می‌پردازد و به‌ویژه نقش فیلسوفان عرب [اسلامی] در اصطلاحات فلسفی و پایه‌ها و ریشه‌های این امر و نحوه انتشار آن را بیان می‌دارد[۲].

    نویسنده، ضمن بیان اهمیت پرداختن به این مسئله، اکتفا به آنچه در میراث فلسفی اروپایی در این ارتباط بیان شده را ناکافی می‌شمارد. او یادآور می‌شود که در سالهای اخیر، عده‌ای تلاشهایی در راستای فرهنگ‌نگاری فلسفی (Philosophical Lexicography) و ایجاد یک لغتنامه فلسفی برای محققان داشته‌اند، اما گویا دغدغه پرداختن به ریشه ظهور اصطلاحات فلسفی و نحوه توسعه آن را نداشته‌اند و ما این امر را در تلاشهای آنان نمی‌بینیم. به نظر دکتر عبدالامیر اعسم، عدم جمع و تحقیق نوشته‌های فلاسفه در حدود و رسوم در یک جلد واحد مجزا به هدف کشف تطور اصطلاحات فلسفی از نقطه شروع و نحوه گسترشش باعث شده که اصطلاح‌نامه‌های فلسفی‌ای که می‌بینیم در مقایسه با میراث فرهنگ عربی [اسلامی] غیر کامل و غیر دقیق باشند. به نظر وی، این آثار، بر نصوص متأخر جرجانی اعتماد کامل کرده‌اند و در بهترین حالت به «رسالة الحدود» بوعلی بازگشت می‌کنند و ازاینرو وی در این کتاب، برای دستیابی به اصطلاح این معنی خاص (مصطلحات فلسفی)، به معانی اروپایی این واژه در فلسفه جدید، مراجعه می‌کند[۳].

    واژه‌نامه‌های یوسف کرم و همکارانش، دکتر جمیل صلیبا، ابراهیم مدکور و همکارانش و همچنین یوسف خیاط (هرچند فرهنگ لغت او صرفا فلسفی نیست) بااینکه از سبک دایرة‌المعارفی استفاده می‌کنند، ولی در حقیقت دستاورد حقیقی‌ای در راستای آموزش مصطلح فلسفی نزد عرب و بیان دستاوردهای فلاسفه در این زمینه، ندارند. شاید به همین جهت است که مؤسسه تعریب (بنیاد عربی‌سازی) بر ضرورت تاریخی انجام چنین کاری تأکید دارد؛ یعنی بازگشت به میراث فلسفی عربی (مقصود، نگاشته‌شده به زبان عربی است)[۴].

    نویسنده، قصدش از نگارش این کتاب را امر سابق الذکر، یعنی بازگشت به میراث فلسفی عربی و قرار دادن این امر در دسترس پژوهشگران در مجامع علمی عربی و دانشگاه‌ها و... به هدف بهره‌گیری برای شناخت مصطلحات فلسفی نزد عرب، اعلام می‌کند. البته او خاطرنشان می‌سازد که مدعی این نیست که این تحقیق تمام سؤالات در این زمینه را پاسخ می‌دهد، اما روش لازم برای دستیابی به مصطلحات فلسفی را نشان داده است. به نظر او، روش صحیح این است که مصطلحات فلسفی را با آثار جابر بن حیان و کندی و فارابی و ابن سینا و خوارزمی و توحیدی و غزّالی و آمدی و... مستندسازی کنیم تا به زمان جرجانی برسیم؛ نه اینکه مانند دیگرانی که در این زمینه اثری نگاشته‌اند مستقیما به شریف جرجانی مراجعه کنیم. توصیه نویسنده این است که فیلسوفان عرب، زبان اصیل خود را دارند که طی پنج قرن در تمدن عرب شکوفا شده است. ما محتاجیم که آن را مطالعه کنیم و با تحقیق در متون اصلی آن، این زبان را بیرون بکشیم تا بهمثابه راهنمایی برای بیان روشهای تعبیر فلسفی در دست پژوهشگران دوستدار فلسفه و آموزندگان آن قرار بگیرد[۵].

    نویسنده، در ادامه برای عملی کردن شیوه‌ای که پیشنهاد داده، الحدود جابر بن حیان و الحدود و الرسوم کندی و الحدود الفلسفية خوارزمی و الحدود ابن سینا و الحدود غزالی را به شکل مختصر تبیین و معرفی کرده و شرح می‌دهد. وی مجموعه‌این آثار را «رسائل الحدود و الرسوم» می‌نامد و سپس به‌عنوان ملحقات آن، به شرح و توضیح کتاب «المبين في شرح ألفاظ الحكماء و المتكلمين» آمدی می‌پردازد[۶].

    او می‌نویسد: من علاقه‌مند شدم این کتاب‌ها را به شیوه جامع مربوط با تاریخ هر متن و نسخه آن و چاپش و آنچه درباره آن نوشته شده، تبیین کنم. سپس خود را مجبور به تجزیه و تحلیل این متون دیدم تا بتوانم به توضیح ارزش علمی در اتحاد این متون و انتشار آنها بپردازم[۷].

    او مجموعه «رسائل الحدود و الرسوم» را در سال 1976م، در یک نسخه خطی قدیمی در کابل دیده است. وجود چنین نسخه‌ای نشان‌دهنده دستاوردهای فیلسوفان عرب به مصطلح فلسفی، منشأ، ترکیب، تعریف، گسترش و ثبات آن است. این کتاب‌ها با گزینش آثار برخی از فیلسوفان، یعنی جابر بن حیان و ابویوسف کندی و خوارزمی و ابوعلی سینا و ابوحامد غزالی انتخاب شده است که برخی از آنها مانند رساله‌های جابر و کندی به‌صورت جداگانه با اعتماد بر یک نسخه خطی چاپ شده، برخی دیگر مانند رساله ابن سینا نیز با استناد به نسخه‌های خطی جدید منتشر شده و برخی دیگر مانند کتاب‌های خوارزمی و غزالی نیز به‌عنوان اصل در کتابی که شامل نص و غیر آن است به چاپ رسیده است. او می‌نویسد: اهمیت نشر این متون به هدف تمایل به جمع‌آوری و چاپ مجددشان نبوده، بلکه ما مجموعه متون خطی‌ای که به دستمان رسیده را در خوانش انتقادی جدیدی قرار می‌دهیم و به تصحیح آنچه که سابقا تحقیق شده می‌پردازیم. وحدت موضوع در این نسخه خطی منحصربه‌فرد، برخی باورهای غالب در خصوص بعضی از این متون را از میان برمی‌دارد؛ مثل تشکیک در انتساب رساله کندی به او، یا رساله جابر که قدما اسمی از آن نبرده‌اند و متأخرین نیز در انتسابش به او تردید کرده‌اند، یا رساله ابن سینا که محققان آن را از کارهای ثانویه او لحاظ می‌کنند؛ درحالیکه این رساله پیش‌نویس تئوری او در تعریف است که در «الشفاء» به بسط آن می‌پردازد و سپس در «النجاة» تلخیصش می‌کند و در نهایت در «منطق المشرقيين» در آن تجدید نظر می‌نماید. رساله خوارزمی نیز که از بخشهایی از «مفاتيح العلوم» وی گرفته شده، بیانگر اهمیت آن در تعریف مصطلحات فلسفی در قرن چهارم هجری (دهم میلادی) است و نشان‌دهنده دستاوردهای فارابی در حدود و رسوم است؛ هرچند فارابی رساله جداگانه‌ای درباره این موضوع ننوشته است. رساله غزالی هم که در اصل همان «كتاب الحد» از «معيار العلم» اوست بر طبق سیاق مخطوط، نشانگر مرحله ثبات مصطلحات فلسفی است و قرائت جداگانه آن از «معيار العلم» را فخر رازی (متوفی 606) مجاز شمرده؛ گویا رساله غزالی در نگاه فخر رازی یک رساله مستقل و اصلی درباره حدود بوده است.[۸].

    نکته شگفت‌آور در این نسخه خطی این است که ترتیب انتخاب متون در آن کاملا سازگار با شکل‌گیری زبان فلسفی در عربی است؛ این کتاب نمایشی است از روند استفاده از کلمات فلسفی در طول سه ونیم قرنِ شکوفایی فلسفه عربی [و به تعبیر دقیقتر اسلامی]... این اثر نکته‌ای را گوشزد می‌کند که در نظر قدما مهم بوده، ولی از دید متأخرین پنهان مانده است.[۹].

    وضعیت کتاب

    فهارس فنی (شامل: فهرست عام مقدمه، فهرست‌های الفاظ فلسفی، اعلام، کتاب‌ها و رسایل و الفاظ معرّب وارده در نصوص، کشاف عربی - لاتینی و کشاف عربی - یونانی و فهرست مطالب) در انتهای کتاب ذکر شده است. پاورقی‌ها علاوه بر ذکر ارجاعات، حاوی مطالب مفیدی در شرح و توضیح محتوای مطالب هستند.

    نویسنده، کتاب را به پسرش، مهنّد، تقدیم کرده است.[۱۰].

    وی نسخه خطی کتاب‌های حدود و رسوم را به طور اتفاقی در کتابخانه خصوصی دکتر احمد جاوید، رئیس سابق دانشگاه کابل دیده و از آن بهره برده است.[۱۱] و برای کتاب «المبين...» نسخه‌های بغداد، تونس، دمشق و استانبول را دیده[۱۲] و در صفحات 143 و 144 کتاب به بیان موازنه بین نسخه‌های خطی پرداخته است. وی 18 نسخه خطی کتاب را با حروف از «الف» تا «ه» شماره گذاری کرده است.[۱۳].

    برخی از دیگر رموز این کتاب از این قرارند: ر = در سطر؛ تر = زیر سطر؛ فر = بالای سطر؛ ه = حاشیه نسخه خطی؛ صح = تصحیحات نویسنده نسخه خطی؛ + = افزایش در دست‌نوشته و نسخه چاپی؛ - = کاهش در نسخه خطی و چاپی؛ ؟ = خرابی، اشتباه، پاکشده، پارهشده، در دست‌نوشته؛ .... = قطع متن؛ [ ] = شماره‌های دست‌نوشته(ص) در متون رسائل و شماره‌های کتاب‌های (ق) و(س) در کتاب المبين آمدی؛ < > = افزایش از جانب محقق یا با استناد به یکی از دست‌نوشته‌های رمزگذاریشده در حاشیه؛ [[= اضافات نویسنده‌ها که حذف آن پیشنهاد شده؛ () = شماره‌های تحقیقات بر حواشی و تعلیقات بر متون از نویسنده؛ «» = مستندسازی اقوال و نظراتی که در متون نقل شده‌اند[۱۴].

    پانویس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها