تاريخ الضعيف الرباطي

    از ویکی‌نور
    تاریخ الضعیف الرباطي: تاریخ الدولة العلویة السیدة من نشأتها إلی أواخر عهد مولای سلیمان
    تاريخ الضعيف الرباطي
    پدیدآورانشیخی‌، محمد بوزیدی‌ (دراسة و تحقیق) رباطی، محمد (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرتاریخ‌الدوله العلویه السعیده من نشأتها الی اواخر عهد مولای سلیمان
    ناشردار الثقافة
    مکان نشرمغرب -
    سال نشر1428 ق
    چاپ2
    زبانعربی
    تعداد جلد2
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تاريخ الضُعيّف الرباطى (تاريخ الدولة العلوية السعيدة من نشأتها الى اواخر عهد مولا سليمان)، تألیف محمد بن عبدالسلام رباطی، تاريخ كشور مغرب از زمان تأسيس دولت علويون تا آخر حكومت سلطان مولا سليمان، از سال 1043 تا سال 1238ق مى‌باشد كه به زبان عربى نوشته شده است.

    تنها انگيزه نویسنده از تأليف كتاب، انگيزه دينى و ملى و علاقه درونى او به محيطى بوده كه در آن زندگى مى‌كرده و از نظر فكرى و تمدنى در آن رشد نموده است.

    ساختار

    مؤلف كتاب خود را به هشت بخش تقسيم كرده است اما مصحح و محقق كتاب به نام محمد البوزيدى، نسخه خطى و اصلى مؤلف را با توجه به ضخامت آن و نيز به منظور دسترسى آسان به مطالب، در چهار فصل تنظيم ومنتشركرده كه عبارتند از:

    فصل اول: شامل دوره تاريخى از تأسيس دولت علويون تا پايان حكومت مولا عبدالله بن اسماعيل يعنى از سال 1043 تا 1171ق كه عنوان اين فصل، «الوحدة والتحرير» مى‌باشد؛ چون ويژگى بارز اين دوره، علاقه حاكمان به يكپارچه كردن بلاد و تحرير قوانين اشغال اجانب و بيگانگان بوده‌است.

    فصل دوم: شامل دوران حكومت سيد محمد بن عبدالله و مولا يزيد از سال 1171 تا 1206ق كه عنوان اين فصل «عصرالاصلاح والانفتاح» مى‌باشد.

    فصل سوم: شامل حكومت مولاسليمان ازسال 1206 تا 1238ق با عنوان «بداية الهجوم الاستعمارى»

    فصل چهارم: شامل فهارس و ملحقات مختلف.

    نویسنده نسبت به وقايعى كه در مورد پادشاهان علوى تدوين كرده، روشى اساسى اتخاذ نموده‌است؛ به اين صورت كه حوادث مختلف را مطابق ترتيب زمانى وقوع و در بعضى موارد، با ذكر دقيق ساعت، روز، ماه و سال بيان كرده‌است.

    او كتاب خود را به ترتيب حاكمان و دوره‌اى كه در آن حكومت نموده‌اند تقسيم كرده و در آغاز براى هر پادشاهى برخى اوصاف خاص مانند شكل، قيافه واندازه و... را ذكر نموده و سپس به بيان حوادث و وقايع آن دوره پرداخته و در آخر، خلاصه‌اى از اهم اقداماتى كه آن سلطان در زمينه‌هاى مختلف سياسى، نظامى، عمرانى، اجتماعى و فرهنگى در دوران حكومت خويش انجام داده، آورده‌است؛ بدون اين‌كه از جنبه ادبيات سياسى غافل شده باشد. از اين‌رو اشعارى را كه در موضوعات ملى و سياسى سروده شده، در كتاب آورده‌است.

    گزارش محتوا

    نویسنده حوادث داخلى را با بسيارى از جزئياتشان بيان كرده است. او بيش از سى شورش كه تنگدستان در فاصله سال‌هاى بين 1170 تا 1233ق برپا كردند و نيز نزدیک به چهل جنگ و نزاع بين قبائل مغرب را كه در فاصله سال‌هاى 1182 تا 1232ق رخ داده را براى ما ثبت كرده‌است. وى همچنين نسبت به روابط مغرب با كشورهاى خارجى به خصوص با دولت‌هاى الجزائر، سوئد، دانمارك، فرانسه، پرتغال، انگليس و... اهتمام زيادى داشته و به آن پرداخته‌است.

    وى به جوانب اقتصادى كشور خود و بازتاب آن بر حوادث سياسى اهتمام فراوانى داشته و از جمله به سه نوع فعاليت اقتصادى در مغرب شامل كشاورزى، صنعت و تجارت اشاره كرده و گزارشات تاريخى بسيارى در اين زمينه به ثبت رسانده‌است.

    وى در گزارشات تاريخى خود، توجه ويژه‌اى به پديده‌هاى طبيعى مانند كسوف، خسوف، خشكسالى، زلزله، آتش‌سوزى‌ها و... داشته است؛ پديده‌هایى كه از لحاظ اقتصادى نيز داراى اهميت مى‌باشند.

    وى هم‌چنين به طبقات مختلف اجتماعى و البته بيشتر به طبقات پائين جامعه پرداخته و از آن‌ها به ترتيب زير ياد كرده‌است: اشراف، فقها و علما، اعيان، طبقه عامه يا متوسط، بزرگان، بردگان و يهوديان.

    نویسنده با معرفى مراكز فرهنگى مانند مساجد، مدارس و زيارتگاه‌ها در شهرهاى رباط، فاس، مكناس، مراكش و... و نيز بيان انواع فعالیت‌های فرهنگى مثل اشاره به جلسات فرهنگى كه حاكمان برپا مى‌نمودند، تأليفات ادبى و قصايد شعرا و ذكر شخصيت‌هاى مهم فرهنگى در عصر خود مانند عبدالرحمن الحايك، عبدالقادر بن شقرون و... به ثبت وقايع فرهنگى دوران خود مبادرت كرده است.

    اين اثر، نصوص تاريخى اصلى را در اختيار ما مى‌گذارد كه تصويرى از ساختار اجتماعى، فكرى، اقتصادى، سياسى و معنوى دوره مورد بحث را به ما نشان مى‌دهد.-

    به علاوه، نویسنده تصويرى درست و صحيح از عصر خويش و نمونه‌اى از فرهنگ آن از لحاظ علوم، ادبيات و اسلوب و روش‌هاى كتابت و نيز مواردى كه مربوط به اصطلاحات عامه و كلمات وارداتى و بيگانه كه در طبقات متوسط جامعه كاربرد داشته را به ما ارائه مى‌نمايد.

    وى در نقل تاريخ، از جريانات سياسى جهت‌دار تأثيرپذير نبوده و به حكومت نيز وابستگى نداشته‌است.

    اهتمام خاص نویسنده به طبقات عامه و پائين جامعه كه نشان از مردمى بودن او دارد از جمله ويژگى‌هاى كتاب مى‌باشد. وى بيشتر به اهل صنايع، طلاب، فقرا و مساكين پرداخته و آلام و رنج‌هاى آن‌ها را به هنگام بروز جنگ‌ها و بلاياى طبيعى مانند زلزله و شيوع طاعون و وبا منعكس كرده‌است. همان‌طور كه شادمانى او به هنگام پربار بودن محصولات كشاورزان و برخورد خوب پادشاهان با مردم، از نوشته‌هایش هويداست.

    گزارش او از وضعيت سياسى، اجتماعى، عمرانى، فرهنگى و اقتصادى شهر رباط، اهميت اين شهر در آن دوران كه در طول ايام بيشتر هم شده را نشان مى‌دهد. وى از اولين مورخينى است كه در عصر جديد، در مورد تاريخ و تمدن شهرها تأليف داشته‌اند.

    مؤلف با نقل از مصادرى كه روزگار، آن‌ها را از بين برده است، اطلاعات بسيار مهمى را براى ما حفظ نموده كه وقوف بر آن‌ها به آسانى امكان‌پذير نمى‌باشد.

    دقت در ثبت جزئيات وقايع، از ديگرامتيازات كتاب مى‌باشد.

    وضعيت كتاب

    تحقيق و تصحيح كتاب توسط محمد البوزيدى الشيخى در سال 1985م صورت گرفته است.

    دسترسى مصحح به نسخه خطى و اصلى مؤلف كه پيش از آن، محققین ديگر به آن دست نيافته بودند و نيز پى بردن به اشتباه ديگران در مورد سال وفات مؤلف كه آن را در بين سال‌هاى 1233 تا 1236ق مى‌دانستند، از نكات و امتيازات اين تصحيح به‌شمارمى آيند؛ مصحح با دسترسى به حاشيه ارزشمندى به خط خود مؤلف كه وفات سلطان مولا سليمان را سيزدهم ربيع‌الاول سال 238ق ثبت كرده، در مى‌يابد كه او تا اين سال در قيد حيات بوده‌است.

    در پاورقى‌ها بيشتر به اختلاف نسخ پرداخته شده است.

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.

    وابسته‌ها