تاریخ تشیع و مزارات شهرستان ساری

    از ویکی‌نور
    تاریخ تشیع و مزارات شهرستان ساری
    تاریخ تشیع و مزارات شهرستان ساری
    پدیدآورانفقیه محمدی جلالی، محمدمهدی (نویسنده)
    ناشروثوق
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1385 ش
    چاپ1
    موضوعآرامگاه‌‏های ایران - ساری

    امام زاده‏‌ها - ایران - ساری

    شیعه - زیارتگاه‌‏های اسلامی
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏224‎‏/‎‏7‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏2‎‏ف‎‏7‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تاريخ تشيع و مزارات شهرستان سارى، تحقيق و تأليف محمدمهدى فقيه بحرالعلوم، از جمله آثار تاريخ محلى است. نویسنده، از منابع مختلف، اطلاعاتى را درباره بقاع، تكيه‌ها و امامزادگان شهرستان سارى گردآورى و ارائه كرده است.

    ساختار

    كتاب، مشتمل بر مقدمه و دو فصل است. در مقدمه، مطالبى درباره تاريخچه نگارش با موضوع مزارات سارى و نيز انگيزه نگارش كتاب آمده است. در فصل اول، تاريخ تشيع طبرستان و سارى مورد بررسى قرار گرفته و بيشتر به معرفى نهضت‌هاى واقع‌شده در اين منطقه پرداخته شده است. در فصل دوم، 247 بقعه، تكيه و امامزاده معرفى شده است.

    مطالب اين كتاب به روش تحقيق و پژوهش از صدها منبع و مأخذ معتبر گردآورى شده و افزون بر آن، نویسنده براى ارائه دقيق‌تر مطالب، با حضور در هر مزار و زيارتگاه، اطلاعاتى نيز به‌صورت شفاهى از افراد مطلع دريافت كرده است.[۱]

    گزارش محتوا

    نویسنده در مقدمه، ابتدا تاريخچه مختصرى از تاريخ طبرستان و هجرت امامزادگان به اين سرزمين را ذكر كرده، سپس به معرفى آثار نويسندگان و مورخان، پيرامون قيام‌هاى سادات مهاجر به طبرستان پرداخته است؛ يكى از قديمى‌ترين آنها مجموعه «أخبار أئمة الزيدية في طبرستان و ديلمان و جيلان» است كه مجموعه‌اى از نصوص تاريخى است كه توسط ويلفرد مادولونگ جمع‌آورى و تحقيق شده است. پس از اين كتاب مى‌توان از كتب انساب كه از قرن سوم تا يازدهم تدوين شده و درباره مهاجرت سادات به طبرستان مطالب زيادى دارد، نام برد.

    در اين ميان، مؤلفان محلى نيز همچون سيد ظهيرالدين مرعشى، ابن اسفنديار و اعتمادالسلطنه خدمات شايان ذكرى جهت تدوين زندگانى علويان شمال ایران نموده‌اند كه خميرمايه‌ى اكثر پژوهش‌هاى محققین معاصر است.

    دكتر منوچهر ستوده با كتاب «از آستارا تا استرآباد»، به مزارات و بقاع متبرکه گيلان، مازندران و گرگان پرداخته و گام مهمى در شناخت اين بقاع متبرکه مبذول داشته است. ظاهراً به جهت كثرت مزارات و بدى راه‌ها و عدم امكانات، باعث شده كه از مجموع دو هزار مزار اين دو استان تنها به بررسى مشاهير مزارات بپردازد و به وجود برخى ديگر از آنان فهرست‌وار اشاره كند. اگرچه كتاب فوق، حاوى مطالب سودمندى است، اما به جهت عدم تسلط وى به علم انساب، تحقيق جدى در خصوص شخصيت‌هاى مدفون در آن، صورت نگرفته و همان قول مشهور كه غالباً ً فرزندان امام موسى كاظم(ع) در بين اهالى شهرت دارد را بيان نموده است.[۲]

    وى پيشينه موضوع مورد بحث خود را فاقد آثار جامع دانسته و مى‌نويسد: كار جدى در خصوص بقاع متبرکه استان مازندران صورت نگرفته، جز اينكه برخى از دانشجويان به‌عنوان رساله كارشناسى ارشد به بررسى برخى از مزارات پرداخته‌اند كه باز هم مشكلى را براى عموم جامعه كه تشنه شناخت صاحبان اين بقاع مى‌باشند، حل نكرده است. در سال 1382ش نيز كتابى تحت عنوان «سيرى در تاريخ علويان غرب مازندران» توسط مصطفى خلعت‌برى ليماكى تأليف شده كه به بررسى بقاع متبرکه شهرهاى تنكابن و رامسر پرداخته‌اند و تنها درباره چند مزار مشهور، به زندگانى خفتگان در آن پرداخته‌اند.[۳]

    هدف نویسنده در تأليف اين اثر، انجام پژوهشى همه‌جانبه در خصوص مزارات مازندران بوده و از تأليفات فوق به‌عنوان چراغ راه بهره برده است. ملاك اصلى در معرفى اين مزارات، پس از توصيف معمارى، شناساندن خفتگان در آن بوده كه با استفاده از كتب معتبر انساب به اين مهم پرداخته است.[۴]

    در اين كتاب سعى شده تا تمام زيارتگاه‌هاى امامزدگان، علماء و دانشمندان، اميران، صوفيان و پيران مورد بررسى و كنكاش قرار گيرند، مگر آنكه در ليست سازمان اوقاف و امور خيريه وجود نداشته و نویسنده نيز از آن باخبر نشده باشد.[۵]

    فصل اول كتاب با معرفى جغرافياى طبرستان آغاز شده است. طبرستان در جنوب و جنوب شرقى درياى خزر قرار دارد و سرزمينى سرسبز، آباد و داراى موانع طبيعى بوده است. نویسنده سپس توصيفات منابع مختلف از اين منطقه و محدوده جغرافيايى و تاريخچه اين منطقه را مورد بررسى قرار داده است.

    در ادامه مباحث، يحيى بن عبدالله محض از نوادگان امام حسن(ع) را از نخستين علويان واردشده به طبرستان دانسته و شرح حال وى را به‌تفصيل آورده است. معرفى ديگر بزرگان تشيّع در اين محدوده جغرافيايى، بررسى تحولات فرهنگى و سياسى - اجتماعى دوره علويان و نهضت‌هاى مختلف تشيع در منطقه طبرستان از ديگر مباحث مطرح‌شده در اين فصل از كتاب است.[۶]

    در فصل دوم كتاب، معرفى امامزادگان با ذكرى از امامزاده ابراهیم مدفون در اسفندين آغاز شده است. نویسنده، اسامى آن بزرگواران را به ترتيب حروف الفبا آورده است. گاه مكان‌هاى مختلفى به يك امامزاده نسبت داده شده كه نویسنده به آنها اشاره كرده و مطلبى به‌دست‌آمده در آن رابطه را با ذكر منبع آن ارائه نموده است. حسین بن موسى(ع) از جمله اين شخصيت‌هاست كه در شيراز، بهبهان، طبس، قزوين و نيز در سارى بقاعى به نام ايشان معروف است كه نویسنده به بررسى آن پرداخته است.[۷]

    نویسنده گاه نياز ديده است كه واقعه‌اى تاريخى و يا نهضتى را بيشتر توضيح دهد؛ به‌عنوان مثال در شماره 153 از فصل دوم كتاب در معرفى امامزاده مير عماد به شرح و توضيح جنبش مير عماد پرداخته است. پس از آن چگونگى ملاقات او با امير تيمور گوركانى، فرزندان وى و نسب‌نامه‌هاى سادات مير عمادى را توضيح داده است.[۸]

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب در ابتداى كتاب آمده است. در انتهاى كتاب علاوه بر تصاوير و عكس‌هاى متعدد از بقاع امامزادگان، فهارس منابع، اعلام و اماكن ذكر شده است.

    پانويس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.

    وابسته‌ها