تاریخ نجوم اسلامی ترجمه کتاب علم الفلك تاريخه عندالعرب في القرون الوسطی

    از ویکی‌نور
    تاریخ نجوم اسلامی ترجمه کتاب علم الفلک تاریخه عندالعرب فی القرون الوسطی
    تاریخ نجوم اسلامی ترجمه کتاب علم الفلك تاريخه عندالعرب في القرون الوسطی
    پدیدآوراننلینو، کرلو آلفونسو (نویسنده) آرام، احمد (مترجم)
    عنوان‌های دیگرترجمه کتاب علم الفلک تاریخچه عندالعرب فی القرون الوسطی
    ناشرکتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1349 ش
    چاپ1
    موضوعنجوم اسلامی
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏QB‎‏ ‎‏23‎‏ ‎‏/‎‏ن‎‏2‎‏ ‎‏ع‎‏8041
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تاريخ نجوم اسلامى ترجمه فارسی كتاب «علم الفلك تاريخه عند العرب في القرون الوسطى» به قلم احمد آرام است. اصل كتاب خلاصه سخنرانى‌هایى بوده كه دانشمند و خاورشناس ايتاليايى، كرلو الفونسو نلّينو، به دعوت دانشگاه قاهره به زبان عربى در آن دانشگاه ايراد كرده و خود آن را با كمال نفاست و صحّت در سال 1911م در شهر رم به چاپ رسانيده است.[۱]

    ساختار

    كتاب با مقدمه مترجم آغاز و مطالب در قالب چهل درس سامان يافته است.

    نویسنده در دروس ابتدايى، به بيان هدف از درس‌ها و روش ايراد آن‌ها و نيز موضوع دروس پرداخته و سپس اقدام به تعريف علم الفلك در منابع اسلامی‎كرده است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه كتاب ضمن اشاره مختصر به موضوع دروس، زندگى‌نامه مختصرى از نویسنده نيز ارائه شده است.

    نویسنده در درس اول، ضمن بيان اهميت تاريخ علم به اين نكته اشاره دارد كه زمينه دروس وى، تاريخ علم هيئت در ميان اقوام عربى زبان قرون وسطى است؛ بدين معنى كه از آغاز اين علم در نزد آنان بحث خود را شروع كرده و اسباب پيدايش و تكامل و چگونگى ارتقاى آن را به اوج خود در سرزمين‌هاى مختلف اسلامى شرح داده و آنگاه از علل انحطاط آن پس از رسيدن به حدّ كمال سخن گفته است.[۲]

    غرض وى آن است كه آنچه را اعراب و دانشمندان جهان اسلام به دانسته‌هاى يونانيان و ایرانیان و هندیان در اين فن افزوده‌اند بازگو نمايد و نظريات ايشان را در بعضى از مسائل مهم شرح دهد. سپس سودى را كه مردم مغرب زمين از مراجعه به كتاب‌هاى نجومى عربى برگرفته‌اند، آشكار سازد، تا معلوم شود كه مردم مشرق زمين در رساندن علم هيئت يونان قديم به اروپائيان چه بزرگى و فضيلتى داشته‌اند.[۳]

    درس دوم، سوم و چهارم درباره تعريف علم نجوم در منابع اسلامى مى‌باشد. نویسنده در درس دوم، ابتدا به تعريف لفظ «عرب» در اين درس‌ها و علت اختياركردن آن پرداخته است. سپس تغييراتى كه در موضوعات و مباحث علوم با گذشت زمان حاصل مى‌شود و نام‌هاى علم الفلك در نزد اعراب در قرون وسطى را توضيح داده و سپس به تعريف علم فلك و شعبه‌هاى آن در نزد اروپائيان جديد پرداخته است.[۴]

    درس سوم، مشتمل بر تعريف‌هاى فارابى و اخوان الصفا و ابن سينا از علم الفلك مى‌باشد. در اين درس، به اين نكته اشاره شده است كه ابن سينا و بيشتر فيلسوفان، ميان علم هيئت و علم احكام نجوم قائل به تفاوت بودند و احكام را شاخه‌اى از طبیعیات مى‌شمردند: و سبب آن تقسيم‌بندى علوم بنابر نظر پيروان فلسفه، ارسطو طاليس بوده است، ولى فلكيان عرب، به پيروى از بطليموس، هيئت و احكاميات را دو بخش از علم نجوم تصور می‌كردند.[۵]

    در درس چهارم، به اين امر پرداخته شده است كه مقصود فلكيان بيان كردن حركات ظاهرى آسمانى بوده است با اشكال هندسى، تا از اين راه امكان محاسبه اين حركات فراهم شود، ولو اينكه آن اشكال با حقيقت امر موافقت نداشته باشد. نویسنده معقتقد است كه جستجوى حقيقت امر و علت‌هاى حركات جزئى از علم طبيعى و علم الهى بوده است. در اين درس، مقايسه‌اى ميان موضوع علم فلك جديد و موضوع علم فلك در نظر دانشمندان عربى زبان صورت گرفته و مندرجات كتاب «القانون المسعودى» تأليف بيرونى بررسى شده است.[۶]

    در درس‌هاى پنجم تا يازدهم، چهار منبع اصلى تحقيقى در تاريخ علم نجوم: «الفهرست» ابن نديم، «تاريخ الحكماء» ابن قفطى، «عيون الأنباء» ابن أبى أصيبعة و «كشف الظنون» حاجى خليفه مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.[۷]

    در درس دوازدهم، اطلاعات اعراب جاهليت درباره آسمان و ستارگان و چگونگى نگاهدارى حساب سال در نزد مردم مكه در اواخر دوره جاهليت و اوايل اسلام، با توجه به آيات قرآن كريم و ديدگاه مفسرين مورد بررسى قرار گرفته است.[۸]

    در دروس سيزدهم تا پانزدهم، دنباله سخن در «نسىء» و حساب سال‌ها در نزد اعراب جاهليت بوده و در آن‌ها، گفته‌هاى بيرونى در اين‌باره و انتقاد آنها، نظرهاى كوسن دوپر سؤال و محمود پاشا الفلكى در اين مورد و نظرهاى شپرنگر و ولهاوزن و خاورشناسان ديگر مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.[۹]

    در دروس شانزدهم تا نوزدهم، مباحث مربوط به منازل ماه و أنواء مطرح شده است. از جمله مباحث اين دروس عبارتند از: معنى كلمه «بروج» در نزد اعراب قديم و در قرآن، گفتگو درباره نام‌هاى جديد موافق با هريك از ستارگان منازل، نظرى به منازل در اقوام غيرعرب، انواء منازل و ارتباط آن‌ها به احوال هوا و حوادث جوى بنابر اعتقاد اعراب دوره جاهليت، استعمال أنواء براى محاسبه زمان در نزد اعراب دوره جاهليت.[۱۰]

    در درس بيستم، آغاز توجه مسلمانان به علم نجوم و مخصوصاًً به علم احكام نجوم، تأثير ایرانیان در آغاز پرداختن مسلمانان به احكام نجوم و نخستين نيازمندى اعراب به اسطرلاب و مباحثى مانند آن توضيح داده شده است.[۱۱]

    درس‌هاى بيست‌ويكم تا بيست‌وهشتم، بحثى است درباره كتاب‌هاى هندى، پهلوى و يونانى كه به عربى ترجمه شده‌اند. از جمله مباحث مطرح شده در اين دروس، عبارت است از: روش محاسبه حركات آسمانى در اين كتاب‌ها؛ ريشه نامگذارى قبة أرين كه در تأليفات نجومى و جغرافيايى عربى آمده است؛ گفتگو درباره فزارى پژوهشگر در كتاب سند هند و خطاهایى كه در اخبار وى در تأليفات عربى پيدا شده؛ گفتگو درباره يعقوب بن طارق و تأليفات نجومى او؛ ادوار سال‌هایى كه بعضى از منجمان به تقليد روش هندى در حساب حركات ستارگان وضع كرده بودند و تأثير ایرانیان در آغاز پيدايش علم نجوم در نزد اعراب.[۱۲]

    در دروس بيست‌ونهم و سى‌ام، توجه دانشمندان اسلامى به امور فلكى از لحاظ ارتباط بعضى از احكام شرعى با نمودهاى فلكى توضيح داده شده است.[۱۳]

    در دروس سى‌ويك تا سى‌وسوم، بحث در مثلثات مستوى و كروى و كارهاى دانشمندان اسلامى در اين خصوص مى‌باشد. در اين دروس، به گاهى دانشمندان اسلامى از اين امر كه جيب‌هاى اضلاع در هر مثلث كروى با جيب‌هاى زواياى مقابل به آن اضلاع متناسب مى‌باشد نيز اشاره شده است.[۱۴]

    درس‌هاى سى‌وچهار تا سى‌وشش، بحثى است در كرويت و حركت وضعى زمين و آراى پيشينيان و علماى اسلامى در اين موضوع.[۱۵]

    در درس سى‌وهفت و سى‌وهشت، به اندازه‌گيرى محيط زمين كه توسّط دانشمندان يونانى صورت گرفته و نيز اشتباهى كه در تحويل اندازه‌ها به مقياس‌هاى عربى پيش آمد، پرداخته شده است.[۱۶]

    در دو درس آخر نيز به اندازه‌گيرى محيط زمين در زمان مأمون و اندازه‌گيرى‌هاى اروپايى از آن زمان تاكنون اشاره شده است.[۱۷]

    وضعيت كتاب

    ملحقات به همراه فهرست اعلام و مطالب مهم، دانشمندان اروپايى، مندرجات هر يك از دروس و غلطنامه در انتهاى كتاب آمده است.

    پاورقى‌ها توسط مترجم نوشته شده و در آن‌ها، ضمن ذكر منابع و درج لاتين برخى از كلمات و واژه‌ها، به توضيح كلمات و عبارات پرداخته شده است.

    پانويس

    1. مقدمه مترجم، ص1
    2. متن كتاب، ص5
    3. همان
    4. همان، ص21-29
    5. همان، ص30
    6. همان، ص40-49
    7. همان، ص51-104
    8. همان، ص105-114
    9. همان، ص123-136
    10. همان، ص137-178
    11. همان، ص179-187
    12. همان، ص188-283
    13. همان، ص284-295
    14. همان، ص296-309
    15. همان، ص310-333
    16. همان، ص334-359
    17. همان، ص360-385

    منابع مقاله

    مقدمه مترجم و متن كتاب.


    وابسته‌ها