تحفة ذوی الألباب في من حكم بدمشق من الخلفاء و الملوك و النواب

    از ویکی‌نور
    تحفة ذوی الألباب في من حكم بدمشق من الخلفاء و الملوك و النواب
    تحفة ذوی الألباب في من حكم بدمشق من الخلفاء و الملوك و النواب
    پدیدآورانصفدي، خليل بن ايبک (نویسنده)

    حميدان، زهير (محقق)

    خلوصي، احسان (محقق)
    ناشردار البشائر
    مکان نشرسوريه - دمشق
    سال نشر1999م , 1419ق
    چاپ2
    موضوع1.دمشق - تاريخ

    2.سوريه - تاريخ - 13- 657ق.

    3.سوريه - شاهان و فرمانروايان
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    data-type='congeressCode' style='direction:ltr'
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تحفة ذوی الألباب فی من حکم بدمشق من الخلفاء و الملوک و النواب، از آثار صلاح‌الدین خلیل بن ایبک بن عبدالله صَفدی (متولد صفد 764-696ق)، به زبان عربی است که نویسنده در آن، به ترتیب زمانی، زمامدارانی را که بر دمشق حکومت کردند از آغاز فتوحات اسلامی تا سال 760ق، به صورت نظم و نثر ذکر کرده است.

    این اثر را «احسان بنت سعید خلوصی» و «زهیر حمیدان»، تصحیح کرده و مقدمه‌ای بر آن افزوده‌اند. گفتنی است که به نظر می‌رسد «احسان» در زبان عربی از اسامی مشترک بین زن و مرد است و به همین جهت، «احسان بنت سعید» صحیح است و اشتباه تایپی نیست.

    دانستنی است که متأسفانه برخی از مطالب نویسنده، از جمله در مورد فضیلت دمشق، از نظر علم حدیث و درایه و رجال، مردود و مجعول است و از افسانه سرایان و تحریف گران نقل شده است و به همین جهت در پذیرش ادعاهای مطرح شده در این اثر، تعجیل روا نیست و نیاز به دقت و بررسی بیشتر دارد.

    ساختار

    این کتاب از مقدمه مصححان و متن اصلی تشکیل شده است. مصححان، نخست کتاب حاضر و نویسنده‌اش را معرفی و بعد ویژگی‌های نسخه خطی اثر حاضر و روش تصحیح آن را بیان کرده‌اند.[۱]

    در کتاب حاضر، بیش از 250 نفر از حاکمان دمشق - از آغاز تا قرن هشتم هجری قمری - شناسانده شده است.

    گزارش محتوا

    برای آشنایی با روش و محتوای این اثر، چند نکته گفتنی است:

    1. در مقدمه مصححان که تاریخ و مکان و سایر مشخصات نگارش آن را معین نکرده‌اند، چنین آمده است: کتاب «تحفة ذوی الألباب» نوشته صلاح‌الدین صفدی، از نفائس نسخه‌های خطی عربی بشمار می‌رود؛ زیرا خلاصه تاریخ سیاسی دمشق است که در آن شرح حال هر کسی که حاکم دمشق شده از آغاز فتوحات اسلامی در عهد خلفای راشدین و امویان و عباسیان سپس طولونیان و فاطمیان و قرامطه و حمدانیان و سلاجقه و نوریان و ایوبیان و ممالیک تا ولایت دوم ماردانی در سال 760ق؛ یعنی چهار سال قبل از وفات مؤلف ذکر شده است. پس آن، کتابی جامع است که از تألیفات دیگر در این زمینه بی نیاز می‌کند... و یکی از ویژگی‌های این اثر، این است که نویسنده‌اش شاهد عینی برخی از حوادثی بوده که ذکر کرده؛ افزون بر آنکه او مناصب مهم حکومتی در دولت ممالیک داشته و برخی از اسرار آن دولت را آگاه شده و در کتابش آورده و در این گونه موارد چنین تعبیر کرده است: «فی عصری أنا رأیت السلطان الملک قلاوون أعطی أضعاف...»؛ «در دوران خودم سلطان ملک قلاوون را دیدم که چند برابر عطا کرد...» و «کتبت أنا السر الشریف بین یدیه و کنت من أحظی الناس لدیه؛ غمرنی بإحسه‌گانه و جبرنی بامتنانه»؛ «من این سرّ شریف را در برابرش نوشتم و من از خوش اقبال ترین افراد در نزدش بودم و مرا با احسانش نواخت و با منت و نعمتش شکستم را جبران کرد». منظور نویسنده، «ابوالحسن علاءالدین امیرعلی ماردانی» است که در سال 772ق، درگذشت...
      نویسنده در این اثر بر منابع متعددی، اعتماد و اسامی برخی را نیز ذکر کرده است، مانند کتب ابن عساکر و ابن اثیر و ذهبی و ابیشامه و ابن خلکان و... هرچند دیگران هم درباره حاکمان دمشق کتاب‌هایی مستقل یا جز آن نوشته‌اند، ولیکن نوشته‌های صفدی و از جمله اثر حاضر، مرجع معتبر مورخان در این زمینه شده است و به همین جهت کسانی چون ابن ایاس در «بدائع الزهور» و ابن حجر در «الدرر الکامنة» و مقریزی در «الخطط» از صفدی نقل کرده‌اند و...[۲]
    2. نویسنده برای معرفی و بیان شرح حال هریک از حاکمان، مطالبش را نخست به صورت نظم و بعد به صورت نثر آورده است.
    3. هرچند نویسنده، مطالب مفصلی درباره فضیلت دمشق (شام) با استناد به آیات و روایات آورده است.[۳]، ولیکن گفتنی است که نام دمشق در قرآن کریم هرگز نیامده و آنچه نویسنده محترم آورده، برخی از روایات تفسیری است که متأسفانه معتبر نیست و با تأسف استناد به برخی راویان دروغ پرداز همچون کعب الاحبار شده است و...

    وضعیت کتاب

    برای اثر حاضر، فهارس فنی (آیات، احادیث، اعلامی که برایشان شرح حال ذکر شده، اعلامی که برایشان شرح حال نیامده، اقوام و قبائل و طوائف و جماعات، اماکن، ایام و وقائع، اراجیز، اشعار، مصطلحات، اسامی کتاب‌هایی که در متن ذکر شده است) و فهرست منابع و فهرست تفصیلی مطالب در پایان آن فراهم شده است.[۴]

    مصحح برای تصحیح اثر حاضر از تعداد قابل توجهی (159 کتاب) از منابع مهمّ به زبان عربی بهره برده است.[۵]

    همچنین مصححان، تصاویری از صفحات اول، دوم و آخر نسخه خطی مورد اعتماد در تصحیح حاضر را آورده‌اند.[۶]

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه کتاب، ص15-19
    2. ر.ک: همان
    3. ر.ک: متن کتاب، ص26-32
    4. ر.ک: همان، ص577-671
    5. ر.ک: همان، ص652-658
    6. ر.ک: همان، ص20-22

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها