تفسیر القاشي المسمی المعتمد من المنقول فيما أوحی إلی الرسول صلی‌الله‌عليه‌وسلم

    از ویکی‌نور
    تفسیر القاشي المسمی المعتمد من المنقول فيما أوحی إلی الرسول صلی‌الله‌عليه‌وسلم
    تفسیر القاشي المسمی المعتمد من المنقول فيما أوحی إلی الرسول صلی‌الله‌عليه‌وسلم
    پدیدآورانقاشی، حیدر بن علی (نویسنده) مزیدی، احمد فرید (محقق)
    عنوان‌های دیگرالمعتمد من المنقول فیما اوحی الی الرسول صلی‌الله‌علیه‌و‌سلم
    ناشردار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1428 ق یا 2007 م
    چاپ1
    موضوعتفاسیر اهل سنت - قرن 8ق. تفاسیر ماثوره - اهل سنت
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏95‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏آ‎‏8‎‏م‎‏6
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تفسير القاشي المسمى المعتمد من المنقول في ما أوحي إلى الرسول(ص)، منسوب به حيدر بن على قاشى، با تحقيق احمد فريد مزيدى، تفسيرى روايى است كه به زبان عربى و در قرن هشتم هجرى، نوشته شده است.

    انگيزه نویسنده از نگارش اين كتاب، جمع‌آورى روايات مختلفى بوده كه پيرامون فضائل قرآن و قرائت، آداب و سنن آن وارد شده است..[۱]

    ساختار

    كتاب با دو مقدمه از محقق و مصنف آغاز و مطالب در سه قسم و خاتمه تنظيم شده و مطالب، به ترتيب سور قرآن كريم و متناسب با آن، سامان يافته است.

    اين اثر، تفسيرى است روايى بر مذاق اهل سنّت كه با بهره‌گيرى از آثارى همچون: صحيح بخارى، صحيح مسلم، سنن ترمذى، سنن ابن ماجه، سنن نسائى، سنن ابى‌داود، سنن دارمى و نيز شرح السنة تأليف حسین بن مسعود بغوى (درگذشته سال 516ق) نوشته شده است..[۲]

    «موطأ» مالك، مسند احمد و «التجريد» رزين عبدرى، منابع ديگرى است كه نویسنده از آنها نيز استفاده نموده است..[۳]

    اين كتاب را مرحوم آغابزرگ تهرانى در «طبقات أعلام الشيعة» و اسماعيل پاشا بغدادى در «هدية العارفين» و نيز عمر رضا كحاله در «معجم المؤلفين» و هانرى كربن هم در مقدمه «جامع الأسرار»، ضمن تأليفات بهاءالدين سيد حيدر بن على بن حيدر آملى، صاحب تفسير «المحيط الأعظم» برشمرده‌اند؛ درحالى‌كه برخى با آن مخالف بوده و اين انتساب را صحيح نمى‌دانند..[۴]

    كاتب نسخه‌اى كه كتاب بر اساس آن تصحيح شده، شرف‌الدين حسین بن عبدالله بن محمّد الطيبى (درگذشته سال 743ق) بوده كه در پايان نسخه كتاب، اجازه از سوى مؤلّف به وى صادر شده است كه نشان مى‌دهد استنساخ اين اثر، در مرآى و منظر مؤلّف بوده و طيبى اين اثر را نزد كاشى خوانده است..[۵]

    گزارش محتوا

    در مقدمه محقق، ضمن اشاره به برخى ويژگى‌هاى كتاب و اقدامات تحقيقى صورت‌گرفته در آن، زندگى‌نامه مختصرى از نویسنده، ارائه گرديده است..[۶]

    در مقدمه نویسنده، به موضوع كتاب و انگيزه نگارش آن، اشاره گرديده است..[۷]

    قسم اول در بيان سوابق و مقدمات بوده و داراى 28 باب است كه از جمله موضوعات و عناوين مطرح‌شده در آن، عبارتند از: کیفیت نزول وحى و احوالات پيامبر(ص) در هنگام نزول؛ فضايل قرآن و قارى آن؛ گريه و خشوع هنگام قرائت قرآن و.....[۸]

    در قسم دوم، ابتدا مطالبى پيرامون كراهت تفسير ابتداعى (تفسير به رأى) و وجوب اتباع بيان گرديده و سپس، تفسير سوره‌هاى قرآن، از سوره حمد تا پايان قرآن، آمده است..[۹]

    قسم سوم داراى شش باب بوده و در آن، به لواحق و متممات بحث، پرداخته شده است. وجوب ايمان به قرآن و وجوب تبعيت از پيامبر(ص)؛ ميراث پيامبر(ص) بودن قرآن؛ نسخ و تحريف در قرآن؛ ثواب قرائت قرآن؛ ختم قرآن و ادعيه متعلق به قرآن، موضوعى است كه در اين ابواب، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است..[۱۰]

    در خاتمه، به روايتى از پيامبر(ص) اشاره گرديده كه در آن، سوره‌هاى قرآن به چند قسم تقسيم و به قرائت آن‌ها، سفارش شده است..[۱۱]

    برخى از ويژگى‌هاى كتاب آن است كه هر سوره با عناوين «القول في تراجمها»، «القول في الأخبار و الآثار» نوشته شده است و مؤلّف از اميرالمؤمنين على(ع) با عنوان «على كرّم الله وجهه» ياد كرده و از خلفاى ديگر با دعاى «رضى‌الله‌عنه» ياد نموده است..[۱۲]

    ذكر احاديث واردشده در صحاح پيرامون سوره‌ها و اسباب نزول آنها و اشاره به ناسخ و منسوخ، تقييد و اطلاق و مجمل و مبين نيز از ويژگى‌هاى ديگر كتاب مى‌باشد..[۱۳]

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب، در انتهاى كتاب آمده است.

    پاورقى‌ها به ذكر منابع اختصاص يافته است.

    پانويس

    1. مقدمه نویسنده، ص10
    2. متقى، حسین، ص103-104
    3. مقدمه محقق، ص4
    4. ر.ک: متقى، حسین، ص102
    5. ر.ک: همان، ص104
    6. همان، ص3-4
    7. مقدمه نویسنده، ص9-10
    8. متن كتاب، ص10-53
    9. همان، ص54-728
    10. همان، ص728-737
    11. همان، ص738-742
    12. متقى، حسین، ص104
    13. مقدمه محقق، ص4

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب.
    2. متقى، حسین، «سيد حيدر آملى و تشكيك در انتصاب يك اثر به نام او»، پايگاه مجلات تخصصى نور، مجله: پيام بهارستان، دوره دوم، شماره 3، بهار 1388.

    وابسته‌ها