جامع بيان العلم و فضله و ما ينبغي في روايته و حمله

    از ویکی‌نور
    جامع بيان العلم و فضله و ما ينبغي في روايته و حمله
    جامع بيان العلم و فضله و ما ينبغي في روايته و حمله
    پدیدآورانابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله (نویسنده)
    ناشردار الفکر
    مکان نشرلبنان - بيروت
    موضوع1.احاديث اهل سنت - قرن 5ق.

    2.اسلام و آموزش و پرورش

    3.دانش و دانش اندوزي - جنبه‌‏های مذهبی - اسلام - احاديث
    تعداد جلد2
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏141‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏د‎‏2‎‏الف‎‏2
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    جامع بيان العلم و فضله و ما ينبغي في روايته و حمله، تألیف یوسف بن عبدالبر نمری قرطبی (متوفی 463ق) فقیه مالکی، محدث، تاریخ‌نگار و ادیب اندلسی و نویسنده کتاب معروف «الاستيعاب في معرفة الأصحاب» است. اثر مورد بحث، کتابیحدیثی است که به زبان عربی درباره معنای دانش و فضیلت جستجوی آن، ستوده بودن کوشش در آن و عنایت به آن است.[۱]

    ساختار

    کتاب، مشتمل بر خطبه و مقدمه نویسنده و متن اثر است. متن کتاب در دو جزء مشتمل بر عناوین متعدد تنظیم شده است. هر دو جزء در یک جلد ارائه شده است

    گزارش محتوا

    نویسنده در مقدمه کتاب به تبیین جایگاه علم و عالم پرداخته است. وی با اشاره به آیه 187 سروه آل عمران و حدیث نبوی، انتشار دانش را وظیفه عالم و کتمان علم را مورد نهی شدید شارع دانسته است.[۲]در روایات متعدد چنین می‌خوانیم: عالمی که علم خود را پوشیده بدارد و آنچه را که فراگرفته کتمان کند و به دیگران نیاموزد، روز قیامت با لگامی از آتش محشور می‌شود. نویسنده همچنین اهمیت گردآوری اخبار و آثار توسط دانشمندان را تبیین کرده و به‌اختصار بر این نکته تأکید کرده که اگر علمای دین به این مهم نمی‌پرداختند بسیاری از آنها از بین می‌رفت[۳] اولین روایتی که در کتاب ذکر شده، عبارت است از روایت مشهور پیامبراکرم(ص): «طلب علم بر هر مسلمانی واجب است» که با سند کامل از انس بن مالک نقل شده است. پس از این روایت، دیگر روایات در ضرورت فراگیری دانش ارائه شده است.[۴] در ادامه مباحث کتاب، موضوعات متفرقه‌ای ذکر شده که از آن جمله می‌توان به این موارد اشاره نمود: کسی که دیگری را بر خیر ارشاد کند مانند انجام‌دهنده آن کار است؛ حسادت شایسته نیست جز در مورد دو گروه؛ مردم همچون معادن هستند؛ علم از عبادت برتر است؛ عالم و متعلم در اجر شریک هستند؛ علما بر شهدا برتری دارند. با نگاهی به موضوعات فوق چنین به نظر می‌رسد که نویسنده می‌توانسته دسته‌بندی بهتری از مباحث داشته باشد و موضوعات مرتبط با علم را در همان باب اول یا ابواب پس از آن گرد آورد؛ اما چنین نکرده و پس از ذکر مباحث پراکنده و مختلفی دوباره به موضوع علم بازگشته و بابی را با عنوان «جامع در فضیلت علم» مطرح کرده است. موضوعات مطرح‌شده در این باب عبارت است از: «پاداش شهادت برای طالب علم»، «تضمین نیازمندی‌های عالم و فقیه دینی توسط خداوند»، «عالم دینی جانشین رسول‌الله»، که می‌توانست در باب اول بیاید[۵] در جزء دوم کتاب نیز موضوعات دیگری در رابطه با علم و عالم مطرح شده است. دومین باب این جزء با عنوان «جامع گفتار در عمل به علم» حاوی روایات فراوانی است. پس از آن موضوعات مختلفی مانند اصول علم و حقیقت آن؛ به چه کسی حقیقتاً فقیه یا عالم گفته می‌شود؛ اجر عالمی که اجتهادش را کرده، اما به خطا رفته است؛ آنچه در مناظره و جدال مکروه است و... مطرح شده است.

    وضعیت کتاب

    درباره این نسخه از کتاب، تحقیق و تصحیح انجام نگرفته است و فاقد هرگونه پاورقی است. در انتهای کتاب تنها فهرست جزء دوم ذکر شده و فهرست جزء اول در کتاب نیامده است.

    پانویس

    1. گذشته، ناصر، ص183-182
    2. ر.ک: مقدمه مؤلف، ص4-3
    3. ر.ک: همان، ص7
    4. ر.ک: همان، ص8
    5. همان، ص57-53

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. گذشته، ناصر، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد 4، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.

    وابسته‌ها