حنین بن اسحاق

    از ویکی‌نور

    ابوزيد حنين بن اسحاق عبادى (194-260ق)، پزشک معروف دوره عباسی و فیلسوف و برجسته‌‏ترین مترجم آثار‏ یونانی به عربی و سریانی در قرن سوم‏ هجری، از بزرگان مشهور و تأثیرگذار مسیحی نسطوری 

    ولادت

    در سال 194ق (809م) در حيره ديده به جهان گشود. پدر او داروسازى نصرانى از اهل حيره بود.

    تحصیلات

    حنين نيز در پى آموزش طب و داروسازى، به دانشگاه معروف پزشکى آن روز يعنى دانشگاه جندى شاپور رهسپار شد.

    استاد حنين در اين روزگار، يوحنا بن ماسويه (متوفى243ق) بود كه در اوائل قرن سوم از بغداد به جندى شاپور مهاجرت نموده بود. همچنين از آنجايى كه يوحنا مدير بيت‌الحكمه بغداد بود، حنين نيز مدتى در اين مدرسه به دانش‌آموزى پرداخت.

    نقل است كه حنين از خانواده تجار بود، از اين رو اهالى دانشگاه جندى شاپور و پزشکان آنجا ناخرسند بودند كه تاجرزادگان به آموختن رشته‌هاى پزشکى پردازند، به اين سبب روزى يوحنا كه از سؤالات پى در پى حنين خسته شده بود، به وى گفت: تاجرزادگان اهل حيره را چه به آموختن دانش پزشکى و دستور داد كه او را از خانه‌اش بيرون كنند.

    ولى وى از اين بابت نااميد نشد، بلكه به آموختن لغت يونانى پرداخت و آن‌گاه كه از آموختن آن فارغ شد، به قصد آموختن زبان و قواعد عربى به بصره رفت و در محضر خليل بن احمد كه بزرگترين زبان‌شناس آن روزگار بود، به كسب علم پرداخت.

    بعد از اين دوران وى خود به مطالعه كتاب‌هاى بقراط و جالینوس مى‌پرداخت. آنگاه حوالى سال 211ق به بغداد بازگشت و به خدمت جبرئيل بن بختيشوع كه طبيب خاص مأمون عباسى بود درآمد.

    در اين ايام به دستور جبرئيل، دو كتاب جالینوس با نام‌هاى «اصناف الحميات» و «كتاب فى القوى الطبيعة» را از يونانى به عربى ترجمه نمود. البته در سال‌هاى بعد حنين بسيارى از اين كتاب‌ها را كه در روزگار ناپختگى به عربى ترجمه نموده بود، دوباره ترجمه نمود.

    هوش و ذكاوت حنين به قدرى بود كه به سفارش جبرئيل به عنوان استاد به بيت الحكمه راه يافت و چنان در اين راه شهرت يافت كه يوحنا بن ماسويه از او ترجمه كتب جالینوس را به عربى و سريانى درخواست نمود.

    حنين علاوه بر مقام والاى دانش، در دستگاه خلفاى عباسى نيز جايگاهى رفيع داشت، به گونه‌اى كه از ملازمين مجالس علمى دربار واثق عباسى بود.

    با اين حال، روزگارى به فرمان متوكل عباسى به زندان افتاد. قطفى ماجراى به زندان افتادن او را چنين نقل مى‌كند: روزى متوكل عباسى از او خواست دارويى بسازد تا با آن يكى از دشمنان خليفه را به قتل برسانند، به گونه‌اى كه كسى علت مرگ او را نفهمد، ولى حنين از اين كار سرباز زد و گفت من تنها داروهايى را مى‌شناسم كه باعث نفع و بهبودى‌اند و بهتر است خليفه از من درگذرد و اجازه دهد تا به كار ديگرى مشغول شود و آنگاه كه تهديد و ترغيب خليفه بر وى اثرى نكرد، وى را به زندان انداخت.

    زندگى حنين بسيار با اين فراز و نشيب‌ها همراه بود، به گونه‌اى كه بارها به زندان افتاد و شكنجه شد.

    وفات

    حنين بنابر آنچه ابن نديم و بسيارى ديگر نگاشته‌اند، روز سه شنبه، ششم صفر سال 260ق درگذشت. ولى بنابر گزارش ابن اصيبعه، تاريخ وفات او، ششم صفر سال 264ق است.

    آثار

    حنين بسيارى از كتاب‌هاى جالینوس را از يونانى ترجمه نمود. از جمله آن‌ها، 15 كتابى است كه جالینوس در تفسير بعضى از تأليفات بقراط نگاشته است. برخى از آثار او عبارتند از:

    1. تفسير كتاب عهد بقراط: حنين اين اثر را همراه با شرح و توضيحاتى از خود از يونانى به سريانى ترجمه نمود؛
    2. تفسير كتاب تدبير الامراض الحادة؛
    3. تفسير كتاب ابيذيميا؛
    4. تفسير كتاب قليطريون؛
    5. تفسير كتاب الهواء و الماء و المساكن؛
    6. تفسير كتاب الغذاء؛
      البته - چنان كه خود حنين تصريح كرده، بسيارى از اين آثار تنها صرف ترجمه نبوده، بلكه گاه همراه با توضيحات و تغييراتى از جانب حنين بوده است.
      علاوه بر اين ترجمه‌ها مى‌توان به اين آثار نيز اشاره كرد:
    7. كتاب فى البقول و خواصها؛
    8. المسائل فى الطب للمتعلمين؛
    9. تركيب العين و عللها و علاجها على راى البقراط و جالینوس؛
    10. كتاب فى العين؛
    11. كتاب الاغذيه؛
    12. كتاب فى اوجاع المعدة؛
    13. رسالة فى تدبير الصحة فى المطعم و المشرب؛
    14. فول فى حفظ الانسان و استصلاحها؛
    15. كتاب الفوائد فى تنويع الموائد؛
    16. جوامع مقالات جالینوس فى التدبير الملطف؛
    17. تحفة الاطباء و ذخيرة الاطباء؛
    18. كتاب فى اسراء الفلاسفة فى الباه؛
    19. معرفة قوة اللبن؛

    وابسته‌ها