دیوان بیدل دهلوی

    از ویکی‌نور
    ديوان بيدل دهلوي
    دیوان بیدل دهلوی
    پدیدآورانبیدل دهلوی، میرزا عبدالقادر (نویسنده)

    خليلي، خليل الله (مصحح)

    اسماعيل‌نژاد، مختار (اهتمام)
    ناشرنشر سيماي دانش
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشر1384ش
    شابک964-8972-00-1
    موضوعشعر فارسی- قرن 12ق
    زبانفارسی
    تعداد جلد2
    کد کنگره
    ‏‏‎‏PIR‎‏ ‎‏6645‎‏ ‎‏1384
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    دیوان بیدل دهلوی، مجموعه‌ای است از اشعار عبدالقادر بیدل دهلوی، که با تصحیح خلیل‌الله خلیلی و به اهتمام مختار اسماعیل نژاد، به چاپ رسیده است.

    ساختار

    کتاب با دو مقدمه آغاز و اشعار در دو جلد، ارائه شده است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه نخست که به قلم مصحح نوشته شده است، به معرفی بیدل دهلوی و اندیشه او پرداخته شده[۱] و در مقدمه دوم، اطلاعات مفیدی پیرامون سبک هندی و ویژگی‌های آثار دهلوی، در اختیار خوانندگان قرار گرفته است[۲].

    بیدل در بیشتر قالب‌های شعر فارسی طبع سخنوری خود را آزموده؛ به‌نحوی‌که در کنار حدود 30 هزار بیت غزل، 22 هزار بیت مثنوی سروده است و شمار ابیات قصاید، ترکیب‌بندها، قطعات و رباعیات او نیز به 11 هزار بیت می‌رسد؛ اما آنچه باعث اهمیت شعر بیدل شده است و جلوه‌گاه هنر شعری او را تشکیل می‌دهد، غزل‌های اوست؛ ازاین‌رو، ویژگی‌هایی که درباره شعر بیدل می‌توان بیان کرد، بیشتر مربوط به غزل‌های اوست، اما این ویژگی‌ها را با بسامد کمتری می‌توان در دیگر اشعار وی نیز مشاهده کرد[۳].

    شعر او در سبک هندی رشد کرده و بر آثار دیگر شاعران این سبک پیشی گرفته است؛ به‌نحوی‌که بیدل را باید نماینده تمام‌عیار سبک هندی بشمار آورد. اساس شعر این سبک، بر مضمون‌آفرینی قرار دارد که بیدل از آن به «معنی طرازی» تعبیر می‌کند و دیوان بیدل بیش از همه دیوان‌های شعر فارسی از خیال و اندیشه‌های دور سرشار است. بیدل بر آن است که با پرهیز از تداعی‌ها و خیال‌های رایج شعر فارسی، تصویرهای نادری ایجاد کند که اعجاب خواننده را برانگیزد. این کوشش گاهی اشعار او را با ابهام‌های معماگونه‌ای همراه می‌کند که خواننده را در دریافت زیبایی‌های هنری آن ناکام می‌گذارد[۴].

    هرچند در شعر بیدل، «اسلوب معادله» (تمثیل)، به‌اندازه‌ای که در شعر صائب دیده می‌شود، وجود ندارد، در غزل‌های او آنچه کلید معنایی بیت را تشکیل می‌دهد، مصراع دوم است که هنجاری طبیعی‌تر دارد و فهم مصراع اول بدان وابسته است. از سوی دیگر، «تشخیص تجریدی» (مثلاً: می‌چکد خون تحیر ز رگ و ریشه ما) و «تصویرهای پارادوکسی» (مثلاً: جامه عریانی، قفس رهایی) هسته مرکزی خیال‌پردازی‌های بیدل را به وجود می‌آورد و آنگاه‌که این دو عنصر با «حس‌آمیزی» همراه می‌شود، بر درجه ابهام شعر وی می‌افزاید. همچنین کاربرد غیرمتعارف وابسته‌های عددی (مثلاً: یک گلشن شکفتن) در کنار ترکیب‌سازی‌های هنری و گاه پیچیده و نیز تکرار پربسامد برخی واژه‌ها مانند «آینه»، «رنگ» و «غبار» که گاهی جنبه نمادین نیز به خود می‌گیرد، از مشخصه‌های دیگر سبکی شعر اوست[۵].

    بیدل در کنار واژه‌های ادبی و مرسوم، گاه از اصطلاحات عامیانه نیز استفاده می‌کند و بر اساس آن‌ها تصویرهایی به وجود می‌آورد که خواننده این اصطلاحات آشنا را غریب می‌پندارد[۶].

    یکی دیگر از ویژگی‌های مهم شعر بیدل، استفاده از وزن‌های بلند و خوش‌آهنگ است. او همچنین برای نشان دادن مهارت خود، وزن‌هایی را که در شعر فارسی کمتر رایج است و با شعر عرب هماهنگی بیشتری دارد، به کار می‌گیرد. استفاده او از بحر کامل و بحر متقارب مقبوض اثلم که با آهنگ غزل سازگاری ندارد، از این رهگذر است[۷].

    بیدل همچون دیگر شاعران سبک هندی، تکرار قافیه در غزل را نه‌تنها عیب نمی‌شمارد، بلکه آن را میدان تداعی‌های گوناگون خود از یک واژه خاص قرار می‌دهد. او برای هنرنمایی‌های خود از ردیف‌های طولانی و دشوار (مثل شکست رنگ) و حتی مکرر استفاده می‌کند؛ چنان‌که چند هزار بیت شعر با ردیف‌هایی ازاین‌دست دارد. همچنین استفاده از یک وزن و قافیه مکرر در چندین غزل را نشانه قدرت مضمون‌سازی و گستردگی حوزه تداعی‌های خود بشمار می‌آورد[۸].

    اگر برای سبک هندی یا اصفهانی در شعر دو حوزه را قائل شویم، بدون شک بیدل دهلوی اسطوره حوزه هند و صائب تبریزی قهرمان حوزه اصفهان شمرده می‌شوند؛ اما از نظر موسیقی بیرونی، بیدل را با هیچ‌یک از شاعران سبک هندی و اصفهانی نمی‌توان سنجید. گوناگونی وزن‌ها و بحرهای عروضی، به‌ویژه زحافات افزایشی در اشعار بیدل دهلوی، وی را در حوزه موسیقی شعر ممتاز و یگانه ساخته است[۹].

    محدود گشتن اوزان و بحور شعر فارسی در سبک عراقی در مقایسه با سبک خراسانی، شاعران و سرایندگان را بر آن داشت تا حتی‌المقدور از بحور و اوزان مطبوع و مرغوب عروضی بهره برند؛ یعنی از میان حدود 260 وزن عروضی فارسی در این دوره، تعداد اوزان مورد استفاده، از سی وزن تجاوز نمی‌کند. در ادامه تحول شعر در دوره تیموری و مکتب وقوع و پس‌ازآن، سبک هندی اصفهانی، انحصار کاربرد وزن‌های شعری محدود به چند بحر و وزن عوام پسندانه می‌شد. در این میان بیدل باوجودآنکه از بحور نامطبوع استفاده نمی‌کند، ولی تنوع و گوناگونی را در بحور و اوزان مرغوب، دوباره به عرصه ظهور وارد می‌کند و این در برهه‌ای از زمان اتفاق می‌افتد که این اوزان مورد بی‌توجهی دیگر شاعران قرار گرفته و در حال منسوخ شدن است. بحوری که بیدل در دیوان خویش مورد کاربرد قرار می‌دهد، به ترتیب بسامد عبارتند از: رمل؛ هزج؛ مضارع؛ مجتث؛ رجز؛ کامل؛ متقارب؛ خفیف؛ منسرح؛ مقتضب و سریع[۱۰].

    با بررسی دقیق اوزان دیوان غزلیات بیدل و توجه به ارکان به‌کاررفته در وزن‌ها، درمی‌یابیم که ارکانی چون «فاعلاتن»، «مفاعیلن»، «مفعول»، «فاعلن» و «فعولن» که در آن نسبت هجاهای بلند بیشتر از هجاهای کوتاه می‌باشد، در مقایسه با ارکان دیگر از بسامد بیشتری برخوردار است. البته می‌دانیم که ارکان دارای هجاهای بلند این توانایی و امکان را به شاعر می‌دهد که معانی و مفاهیم بلند و سنگین را در شعر خود بگنجاند و وزن هر شعر باید رابطه‌ای دقیق و معقول با محتوای آن داشته باشد[۱۱].

    در دیوان بیدل دهلوی که شامل 2859 غزل می‌باشد، 37 وزن عروضی در 11 بحر مورد استفاده سراینده قرار گرفته است که از این میان 28 وزن در 2727 مورد غزل با ارکان هشت‌تایی (مثمن)، 38/95 درصد اوزان کل دیوان و 9 وزن در 126 مورد غزل بارکن‌های شش‌تایی (مسدس)، 40 /4 درصد وزن‌های دفتر بیدل و تعداد 1 وزن در 6 مورد غزل بارکن‌های چهارتایی (مربع)، 20/0 درصد کل اوزان دیوان بیدل را در برمی‌گیرد[۱۲].

    پرکاربردترین بحر مورد استفاده بیدل در دیوان غزلیاتش، بحر رمل و پس‌ازآن بحر هزج در مکان دوم اوزان پربسامد در شاهکار بیدل می‌باشد و این امر خود نشانگر علاقه و توجه ویژه شاعر به اوزان جویباری است[۱۳].

    از جمله ویژگی اشعار دهلوی، استفاده از عناصری مانند چشم‌ها و آیینه‌ها در تحلیل تصاویر شعری اوست. کاربرد این‌گونه واژه‌ها در اشعار او، از معنای لغوی و عادی آن شروع شده و سپس در معنای عاشقانه، عارفانه و فرهنگی- اجتماعی آن ادامه پیدا کرده است و بررسی‌ها نشان می‌دهد که وی در اکثر موارد، معنای دیگری به‌جز معنای ظاهری آن در نظر داشته است. درجاهایی منظور بیدل از چشم، کل وجود هستی است که مظهر و نشان‌دهنده رخ زیبای یار می‌باشد. همچنین در مواردی از آیینه، مقصود بیان شفافیت و روشنی آن را داشته، اما در بیشتر اشعار وی، مراد از آیینه، دل است که با استفاده از این تمثیل، از گرد گرفتن آیینه، غبار گرفتن دل بر اثر مادیات و خواهش‌های نفسانی و از پاک کردن آیینه، زدودن آلودگی‌ها و ناپاکی‌ها از صفحه دل مقصود است. به‌طورکلی بیدل دهلوی از عنصر چشم و آیینه در سه جنبه عاشقانه، عارفانه و اجتماعی - فرهنگی استفاده کرده و در زیباسازی فضای ادبی اثر خود، به شایستگی بهره برده و آن‌ها را با آرایه‌هایی نظیر تشبیه، استعاره و کنایه همراه کرده است. از نظر بسامد، بیشترین موارد کاربرد چشم و آیینه در غزلیات بیدل مربوط به جنبه عرفانی و مقوله استعاره می‌باشد. همچنین نمونه‌های فراوانی از انواع چشم و آیینه وجود دارد که درواقع جزء نوواژه‌ها و ترکیب‌های ابداعی ساخته ذهن شاعر محسوب می‌شوند. شایان ذکر است که در کل غزلیات بیدل دهلوی، چشم در همه ابعاد و معانی با بسامد ٣٥٠٠ بار و آیینه در معانی و توصیفات مختلف به میزان ٥٤٩٢ مورد نمود یافته است[۱۴].

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب هر دو جلد، در ابتدای جلد اول آمده است.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه اول، ج1، ص55- 60
    2. ر.ک: مقدمه دوم، همان، ص61- 77
    3. ر.ک: جلالی پندری، یدالله، ج13، ص366
    4. ر.ک: همان
    5. ر.ک: همان
    6. ر.ک: همان
    7. ر.ک: همان
    8. ر.ک: همان
    9. ر.ک: جدیدالاسلامي قلعه‌نو، حبیب؛ صفائی کشتگر، نسرین، ص69
    10. ر.ک: همان، ص70
    11. ر.ک: همان
    12. ر.ک: همان
    13. ر.ک: همان
    14. ر.ک: میر، محمد؛ شاه گلی، سامره، ص372- 373

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. جلالی پندری، یدالله، «دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی»، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، 1383.
    3. جدیدالاسلامي قلعه‌نو، حبیب؛ صفائی کشتگر، نسرین، «موسیقی بیرونی دیوان بیدل دهلوی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله مطالعات شبه‌قاره، بهار 1390، شماره 6، علمی - پژوهشی/ISC ‏(24 صفحه، از 65 تا 88).
    4. میر، محمد؛ شاه گلی، سامره، «بیدل دهلوی شاعر چشم‌ها و آیینه‌ها»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله سبک‌شناسی نظم و نثر فارسی (بهار ادب)، تابستان 1397- شماره 40، علمی - پژوهشی/ISC ‏(22 صفحه، از 353 تا 374).

    وابسته‌ها