دیوان محتشم کاشانی

    از ویکی‌نور
    ‏دیوان محتشم کاشانی
    دیوان محتشم کاشانی
    پدیدآورانمحتشم، علي بن احمد (نويسنده)

    سادات ناصری، سید حسن (مقدمه‌نويس)

    مهر علي گرکاني، محمد اسمعيل (گردآورنده)
    عنوان‌های دیگر‏ديوان مولانا محتشم کاشاني

    شامل؛ رساله جلاليه، نقل عشاق، قصايد، غزليات، مناقب، مراثي، قطعات، رباعيات، مثنویات

    کليات. برگزيده
    ناشرکتابخانه سنايي
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشرمجلد1: 1376ش,
    شابک964-90105-9-9
    موضوعشعر فارسی - قرن 10ق. محتشم، علي بن احمد، - 996ق. - سرگذشت‌نامه
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‏PIR‎‏ ‎‏6111‎‏ ‎‏/‎‏آ‎‏16
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    دیوان محتشم کاشانی، مشتمل بر مجموعه‌ای از اشعار و مرثیات علی بن احمد محتشم کاشانی (متوفی 996ق) است. این اثر به کوشش محمد اسماعیل مهرعلی گرکانی با مقدمه سید حسن سادات ناصری در یک جلد منتشر شده است.

    ساختار

    کتاب با زندگی‌نامه محتشم به قلم سید حسن سادات ناصری و نیز با پیشگفتار محمد اسماعیل مهرعلی گرکانی آغاز شده است. متن دیوان مشتمل بر رساله جلالیه، رساله نقل عشاق و بخش‌های قصاید، مراثی و مناقب، غزلیات، رباعیات، غزل‎های نویافته، مثنویات و قطعات نویافته است.

    زبان محتشم، زبانی صریح و ساده و به‌دوراز هرگونه تکلف و تصنع است؛ هرچند زبانی شاعرانه و تصویری است و از ترکیبات مختلف بهره فراوان برده است اما در واقع احساسات و عواطف صادقانه مذهبی خود را با زبانی روان و ساده بیان کرده است. زبان مرثیه‌های محتشم بسیار صمیمانه و عاطفی است. این عاطفی و احساسی بودن زبان را می‌توان در سه سطح «آوایی، واژگانی و نحوی» بیان نمود. مجموع عواملی که زبان وی را احساسی کره است عبارتند از:

    1. کاربرد واژگان خاص مرثیه، مانند غم، ناراحتی، اندوه، گریه، مصیبت و...
    2. کاربرد صفات و قیدهای تمنا و آرزو و حسرت، بیان کننده آشفتگی روحی و روانی شاعر و نشانگر ناراحتی و اندوه اوست.
    3. عنصر گفت‌وگو: یکی از شیوه‌های مؤثری که محتشم در مرثیه‌های خود فراوان از آن بهره برده، عنصر گفت‌وگوست. این‌گونه بیان به شکل‎های گوناگون در مرثیه محتشم به کار رفته است[۱]‏.

    گزارش محتوا

    محتشم کاشانی از بزرگ‎ترین و مشهورترین شعرای دوره صفویه است که می‌توان وی را پیشرو مرثیه‌سرایانی‎ دانست که‎ درباره سوگواری‌های مذهبی اشعاری پرسوزوگداز سروده‌اند‎ دانست‎. سه‎ دیوان‎ غزل‎ ترتیب داده محتوی بر٧٠٠٠ بیت، دیوان اول را صبائیه، دیوان ثانی را جلالیه و دیوان ثالث را شبابیه نامیده‌اند و دیوان قصاید حضرات ائمه(ع) و مدایح ملوک‎ نیز جمع نمود. قریب به ٨٠٠٠ بیت و رساله معمائیات و تاریخ نیز نوشته است. دیوان محتشم شامل شیبیه، شبابیه، صبابیه، رساله جلالیه، رساله نقل عشاق، ضروریات و معمائیات است، مجموع آن‌ها‎ به‎ سیزده هزار بیت می‌رسد[۲]‏؛ البته در کتاب حاضر پس از رساله جلالیه و نقل عشاق به ترتیب قصاید، مراثی و مناقب، غزلیات، رباعیات، مثنویات و قطعات در ضمن چند بخش ارائه شده است.

    با این‌که چندین هزار شاعر عصر صفویه عموماً دارای سبک خاص هندی یا (طرز اصفهانی) بوده‌اند اما محتشم قصاید را به سبک قدما و غزلیات را به سبک جامی و وحشی و بابا فغانی که به سبک عراقی نزدیک‎تر است می‌ساخته و مهارت خود را مخصوصاًً در ساختن غزل‎های شورانگیز و عاشقانه نمایان نموده است. اگر در قسمت غزلیات به بعضی ابیات سست گاهی برمی‌خوریم ازآن‌جهت است که یک قسمت از آن‌ها را در آغاز شاعری سروده و شاید خود شاعر هم زیاد علاقه‌ای به حفظ آن‌ها نداشته و با سایر آثارش مخلوط شده است[۳]‏.

    محتشم در شعر و نثر پیرو استادان پیشین است: وی بیشتر قصیده‌های خود را در جواب استادان گذشته، حتی انوری سروده است‎ و گاه‎ پای دعوی را فراتر نهاده و استاد ابیورد را ریزه‌خوار خوان معنی خویش پنداشته است. شیوه و نگارش محتشم با توجه‎ به‎ آنکه در دوره سبک هندی‎ صورت‎ گرفته، اما سبکی متفاوت از سبک هندی را دنبال می‌کند و محتشم بیشتر به شعر و شاعران گذشته نظر دارد. چنانکه می‌خواهد شیوه شاعران پیش از‎ سده‎ هشتم را در قصیده‌های‎ خود تجدید کند؛ به همین دلیل درباره اشعار وی نوشته‌اند: «صنایع و بدایع شعری که در اشعار وی مندرج است در کلام هیچ‎یک از اقران وی یافت نمی‌شود‎»[۴]‏.

    در میان شاعران این دوره، محتشم تنها شاعری است که چون دیگر شاعران این دوره به سبک هندی عمل نمی‌کند و در حقیقت محتشم قصاید را به سبک قدما‎ و غزلیات‎ را به‎ سبک جامی و وحشی که نزدیک به عراقی است سروده است. محتشم مهارت بسیاری در ساختن غزل‎های‎ شورانگیز و عاشقانه از خود نشان داده است. او در ابتدای جوانی‎ به‎ غزل‎‎سرایی مایل بود و غالب غزلیات او راجع به احوال مختلف عشق است... نکته مهم در مورد اشعار‎ محتشم آن است که‎ مضمون‎‎آفرینی و معنی‌آفرینی که در شعر از عناصر اصلی شعر است در اشعار محتشم به‌خوبی هویداست:

    نیست پر آسان به دعوی محتشم با طبع تر توسن معنی ز میدانی چنان انگیختن‎


    از دیگر هنرهای محتشم، خلق ماده تاریخ با زبردستی و مهارت وصف‎ناپذیر است؛ چنانکه ١٢٨ ماده را در ٦ رباعی سروده که به ستایش شاه اسماعیل دوم به تخت نشستن اوست‎. اگرچه تلاش و کوشش محتشم برای پیروی از سبک و روش گذشتگان در اشعارش نمایان است اما هرگز نباید قدرت شاعری، مهارت سرایش شعر و طبع روان او را نادیده گرفت[۵]‏. ‎

    در طول تاریخ، شاعران پیرامون شهادت امام حسین(ع) دیدگاه‌ها و برداشت‎های متفاوتی داشته‌اند. عده‌ای چرخ فلک و روزگار را علت و مسئول شهادت امام حسین(ع) دانسته‌اند. باید گفت این عقیده از سوی حکومت‎ها بر اساس منافع و حفظ قدرت ترویج شد تا با اندیشه‌های جبرگرایی، ظلم و ستم خویش را توجیه کنند. شاعرانی همچون محتشم، فیاض و حزین این عقیده را در شعر خود منعکس کرده‌اند. در بند دوازدهم ترکیب‌بند، محتشم ترکیب «ستم آباد» را ذکر می‌کند که حاکی از بغض و اندوه و کینه‌ای است که در گلوی شاعر گره شده است:

    ای چرخ غافلی که چه بیداد کرده‌ای وز کین چه‌ها در این ستم‌آباد کرده‌ای

    شاعر معتقد است که چرخ روزگار، نقشی اساسی در شهادت حسین بن علی(ع) دارد:

    ‏.
    دمی کز دست چرخ فتنه پرداز زپا افتاد آن سرو سرافراز[۶]

    ترکیب‌بند محتشم کاشانی به‌عنوان مشهورترین سوگ سروده‎ آیینی شعر فارسی، پیوسته موردتوجه شاعران فارسی‌زبان و دلباختگان حضرت سیدالشهدا(ع) بوده‎ است. این سوگنامه اثری‎ بیش‎ از یک شعر بر فرهنگ و زبان ما نهاده است. محتشم به‌خوبی از میراث گذشتگان خود جهت پرداخت این منظومه زیبا و ایجاد مضامین و ساخت شکل و قالب بهره برده است و با هوشمندی‎ و اخلاص شعری سروده که در اوج مراثی مذهبی فارسی قرار گرفته است[۷]‏.

    قابلیت‎ ترکیب‎‎بند برای بیان جنبه‌های‎ گوناگون یک واقعه و ساختار زیبای آن که در حقیقت از کنار هم قرار گرفتن غزل‎های هم‌وزنی تشکیل یافته به حدی بوده که شاعرانی همچون خواجوی کرمانی، حسن کاشی، آذری‎ طوسی‎ و اهلی شیرازی برای بیان مراثی و مناقب آل الله از آن بهره برده‌اند. محتشم کاشانی با تکیه بر آثار پیشین و با هنرمندی توانسته شعری را سامان دهد که بر اوج‎ مراثی‎ مذهبی فارسی‎ قرار گیرد. سده دهم از نظر زمانی در میانه شعر فارسی واقع شده است. محتشم از گذشتگان‎ خود بهره‌مند شده و اثری را آفریده که پس از او‎ به‎ دلیل‎ زیبایی و اثرگذاری و جذابیت بر قریب به‌اتفاق مرثیه‌سرایان شعر فارسی اثر گذاشته است. در تاریخ ادبیات ‎‎معمولاً‎ آثار شاخص و انگشت‌نما بر گذشته قابل‌اعتنایی تکیه می‌کنند و سروده محتشم‎ نیز‎ همین‎‎گونه است. بعد از محتشم شاعران فراوانی به استقبال این سروده رفتند و ترکیب‌بندهای فراوان‎ و زیبایی آفریدند اما هیچ‎یک به شهرت و مقبولیت سوگ سرود شاعر کاشانی نرسید‎؛ همان‌گونه که سوگ‎ سروده‌های قبلی نیز در قیاس با شعر محتشم توفیق چندانی نیافتند. در واقع در عرصه ساخت ترکیب‌بندهای عاشورایی وی به‌تنهایی بر اریکه شهرت تکیه زده است[۸]‏.

    ‏.
    باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
    باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است[۹]

    در ادبیات پارسی با آن‌که قریب 350 سال از زمان مرثیه دوازده‌بند محتشم آن می‌گذرد و هزاران شاعر به پیروی از آن ترکیب‌بندهای مختلف ساخته‌اند، به‌جرئت می‌توان گفت که هنوز هیچ‎کدام به گیرایی و تأثیر عمیق آن در روح نمی‌رسد با آن‌که بعضی از آن‌ها از آثار اساتید بزرگ می‌باشد[۱۰]‏.

    در انتهای دیوان، بخشی با عنوان «غزل‎های نویافته» ارائه شده است. در رابطه با ارائه این غزلیات جدای از بخش غزلیات چنین می‌خوانیم: «هنگامی‌که قسمت غزلیات این دیوان به طبع رسیده بود، خوشبختانه نسخه خطی دیگری به دست آمد و غزل‎های ذیل اضافه بر نسخه قبلی بیرون نویس گردید»[۱۱]‏.

    وضعیت کتاب

    کتاب فاقد هر نوع فهرستی است. حواشی مقدمه در انتهای آن ذکر شده است.

    پانویس

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. کمال‌الدینی، سید محمدباقر؛ محمدعلی نژاد، راضیه؛ «فرهنگ عامه در اشعار محتشم کاشانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: مطالعات ادبیات، عرفان و فلسفه، تابستان 1396، دوره سوم - شماره 2.
    3. لاطف، یوسف؛ «بررسی مقایسه‌ای مرثیه امام حسین(ع) در دیوان محتشم کاشانی و شریف رضی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، ادبیات تطبیقی، پاییز 1388، سال سوم- شماره 11 (ISC)،26 صفحه - از 187 تا 212.
    4. جدیدی، حمیدرضا، «تأثیر محتشم کاشانی از شاعران پیشین در آفرینش ترکیب‌بند عاشورایی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: مطالعات ادبیات، عرفان و فلسفه، پاییز 1395، دوره دوم، شماره 3/1، صفحه 389 تا 399.
    5. برادران، شکوه، «نقد ساختاری شعر محتشم کاشانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: رشد آموزش زبان و ادب فارسی، زمستان 1395، شماره 119.

    وابسته‌ها