دیوان منوچهری دامغانی

    از ویکی‌نور
    ديوان منوچهري دامغاني
    دیوان منوچهری دامغانی
    پدیدآورانمنوچهری، احمد بن قوص (سراینده) دبیرسیاقی، سید محمد (مصحح)
    عنوان‌های دیگربا حواشي و تعليقات و تراجم و احوال و مقدمه و فهارس و لغتنامه و مقابله با بيست و چهار نسخه خطی و...
    ناشرزوار
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشر1384ش
    شابک964-401-001-9
    موضوعشعر فارسی- قرن 5ق.
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‏PIR‎‏ ‎‏4754‎‏ ‎‏/‎‏د‎‏9
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    دیوان منوچهری دامغانی، مجموعه اشعار ابونجم احمد بن قوص بن احمد، معروف به منوچهری دامغانی است که به کوشش سید محمد دبیرسیاقی، به چاپ رسیده است.

    ساختار

    مقدمه محقق، آغازگر کتاب می‌باشد. این دیوان، مجموعاً دارای ٢٨١٥ بیت بوده که از نظر قالب، پنجاه‌وهفت قصیده، بیست‌وسه قطعه، یازده مسمط، شش رباعی، یک دوبیتی و چهارده بیت پراکنده را دربر می‌گیرد.

    گزارش محتوا

    در مقدمه، توضیحاتی پیرامون کتاب و نسخه‌های آن، ارائه گردیده است[۱].

    منوچهری یکی از شاعران ستایشگر زبان فارسی و آفریننده اشعار ستایشی قابل‌توجهی است؛ جز یکی دو قطعه و قصیده در شکایت از حسودان و دشمنان و برخی سروده‌های توصیفی کوتاه، بقیه سروده‌های او را قصاید ستایشی تشکیل می‌دهد. بدنه اصلی این سروده‌ها موضوعات خمری و پایانشان را ابیات ستایشی شامل می‌شود. منوچهری در شعر خود، کسانی چون مسعود و محمود غزنوی، حکیم عنصری، علی بن محمد و برخی از بزرگان و درباریان زمان را ستوده است. باوجوداین حجم از اشعار ستایشی در دیوان منوچهری، نمی‌توان او را شاعری کاملاً ستایشگر خواند. منوچهری به ضرورت شرایط اجتماعی زمان خود، ستایشگری کرده و به نظر می‌رسد چندان دل‌بسته ستایش نبوده است. در کنار این اشعار ستایشی، به آفرینش‌هایی ادبی نیز دست‌زده و پاره‌ای اشعار غیر ستایشی آفریده که نام او را در ادبیات فارسی جاودان کرده است[۲].

    هنر برجسته منوچهری، آفریدن توصیفات زیبا و تشبیهات حسی است که حاصل تجربه شخصی او هستند؛ این توصیفات و تشبیهات به اشعار تغزلی شاعر محدود نمی‌شوند و در اشعار ستایشی نیز این شیوه را پی می‌گیرد و به‌ندرت وارد فضای روحی و روانی ممدوح می‌شود. اگرچه بهانه اصلی منوچهری به‌ظاهر ستایش بوده است، اما برخلاف دیگر شاعران ستایشگر، حجم ابیات ستایشی او کمتر از مقدمه‌های تغزلی قصاید اوست[۳].

    باآنکه ابیات ستایشی منوچهری محدود هستند، اما در همین ابیات محدود، فواید تاریخی، اخلاقی و اجتماعی قابل‌توجهی یافته می‌شود که بهره‌های شعر منوچهری را افزون‌تر می‌کند[۴].

    شعر ستایشی منوچهری، ضمن هماهنگی از جهت رعایت اجزای قصیده، در زمینه‌ها و جنبه‌های مختلفی با شعر شاعران هم‌عصر او متفاوت است. شیوه بیان منوچهری، توصیف‌ها، دامنه بخش‌های مختلف قصیده، مضامین به کارگرفته شده و برخی دیگر از زوایای شعری منوچهری، با دیگر شاعران هم‌عصر او تفاوت دارد[۵].

    یکی از تفاوت‌های سروده‌های ستایشی منوچهری با دیگران، تغزل‌های پردامنه اوست. تغزل‌های پردامنه و زیبایی که منوچهری در آغاز اشعار ستایشی آورده است، شعر او را طراوت بخشیده و رنگ و بویی دل‌فریب به آن می‌دهد. تغزل‌های منوچهری، مضامین محدودی چون وصف طبیعت، می، معشوق و در برخی موارد جشن‌ها دارند. طبیعت خوش‌گذران و روح عشرت دوست منوچهری سبب شده است تا بیش از دیگران به توصیف مناظر زیبای بهار و مجالس شراب خوری و توصیف شراب و معشوق بپردازد[۶].

    جز یک مورد لغز شمع و چهار مورد توصیف خزان، دیگر تغزل‌های منوچهری دارای تصاویری محرک، فعال و پرجنب‌وجوش هستند و روح شادی و طرب بر آن‌ها حاکم است. توصیف طبیعت که به نظر شاعر بیشترین رنگ را برای جلوه‌آفرینی در خود دارد، مرکزی‌ترین نقطه احساس و عاطفه و اندیشه منوچهری است. توصیف‌های منوچهری از جلوه‌های کوتاه و زودگذر طبیعت، موجب می‌شود تا به این نتیجه برسیم که منوچهری توصیفات خود را در دل طبیعت و با تجربه شخصی خود به بند درآورده است؛ به‌گونه‌ای که توصیف لحظه‌ای از خصائص برجسته تغزلات منوچهری است[۷].

    علاقه منوچهری به توصیف و همچنین توانایی او در به خدمت گرفتن و آفرینش توصیف‌های رنگارنگ، یکی از مهم‌ترین دلایلی است که تغزل‌های منوچهری را از نظر تعداد ابیات شاخص‌تر از بخش ستایشی قصیده می‌کند. مطالعه اجمالی دیوان منوچهری، برای ما آشکار می‌سازد که در اغلب موارد و شاید بتوان گفت در همه قصاید ستایشی منوچهری، تغزل اصل بوده است. منوچهری با بهره بردن از شیوه‌های مختلفی چون توصیف، تشبیب، معما و لغز، تهنیت جشن‌ها و اعیاد، استفاده از صنایعی چون «جمع و تقسیم» و یا هر شیوه و روش دیگر، ابیات مقدمه قصاید ستایشی را گسترش داده و تا آنجا که ممکن است بر تعداد آن‌ها می‌افزاید[۸].

    یکی دیگر از آرایه‌هایی که منوچهری در بخش‌های مختلف شعر خود از آن بهره برده است، تشبیه مرکب است. منوچهری این نوع تشبیه را در کنار دیگر صنایع شعری چون «مراعات نظیر»، «لف‌ونشر» و «استعاره» در گستره فضای تصویری یک، دو و ندرتاً سه بیت به کار می‌گیرد. این ساختار هنرمندانه‌ای است که منوچهری در اشعار ستایشی خود به‌طورجدی به آن نظر داشته است و بر زیبایی‌های شعر خود افزوده است؛ مثلاً در قصیده‌ای با مطلع:

    هنگام بهار است و جهان چون بت فرخار خیز ای بت فرخار، بیار آن گل بی‌خار

    که در ستایش «خواجه علی بن محمد» سروده شده است، منوچهری در مقدمه‌ای مفصل، به توصیف بهار پرداخته و از مجموع پنجاه بیت کل قصیده، سی‌وهشت بیت به مقدمه اختصاص داده است و تنها در دوازده بیت، ممدوح را ستوده است. علاوه بر آنچه ذکر شد، منوچهری در برخی موارد نیز پس از مقدمه‌ای طولانی، وارد مدح و ستایش می‌شود و ضمن بخش ستایشی قصیده، بهانه‌ای یافته و به توصیف یا هر موضوع دیگری غیر از ستایش وارد می‌شود[۹].

    قصاید ستایشی منوچهری، آغازی غیر ستایشی و غالباً مشتمل بر موضوعات خمری دارد که از نظر حجم ابیات بر بخش ستایشی غلبه و افزونی کلی نشان می‌دهد؛ منوچهری در این راه به شیوه‌های مختلفی عمل کرده است. گاه کل شعر را به تغزل بخشیده و تنها دریکی، دو بیت آخر به ستایشی جزئی پرداخته است. گاه نیز مقدمه‌ای کوتاه می‌آورد و به‌سرعت وارد ستایش می‌شود، اما پس از ابیاتی کوتاه، به توصیفی دیگر روی آورده و یا روایتی را آغاز و ستایش را فراموش می‌کند. در برخی از قصاید هم پس از ورود به تنه اصلی، یعنی ستایش، بهانه‌ای یافته تا دست از ستایش کشیده و به موضوعات غیر ستایشی بپردازد. گاهی نیز در شعر ستایشی به بیان مطلبی می‌پردازد و یا درخواستی مطرح می‌کند و ابیات را آن‌قدر ادامه می‌دهد که از شکل معمول شعر ستایشی خارج می‌شود[۱۰].

    بنابراین منوچهری در اشعار ستایشی چندان دل‌بسته مدح و ستایش نیست؛ هرچند شعری را به نام ممدوحی می‌گوید، اما در این شعر به بیان توصیفات هنرمندانه خود بیش از عنصر مدح می‌پردازد[۱۱].

    منوچهری مانند دیگر شاعران مشرق زمین در مضامین توصیفی خود، از زمینه‌های روایی بهره برده و برخی از توصیفات خود را به‌گونه‌ای داستان‌واره خلق کرده است. او در این نوع توصیفات، با ابیات موقوف‌المعانی، می‌کوشد عنصر مورد توصیف خود را محور آن داستان قرار داده، با گشتن حول آن محور، به هدف نهایی خود که توصیف جزئی و همه‌جانبه است، دست بیابد[۱۲].

    منوچهری در مسمطات خود، در این شیوه موفق‌تر از قصاید است؛ چراکه به دلیل شکل و قالب خاصی که مسمط دارد و وجود بندهای مختلف در آن، به‌خوبی توانسته هر بند و گاهی بندهای متوالی از مسمط را به توصیف یک بخش از تصویری کلی‌تر که گاه یک‌فصل را دربر می‌گیرد، اختصاص دهد[۱۳].

    یکی از زمینه‌های قابل‌بحث در توصیفات و تصاویر منوچهری، جان دار بودن و به زبانی دیگر تحرک و پویایی این توصیفات است. روح طبیعت دوست و حساس و دقیق منوچهری در این مورد، عامل مهمی است؛ منوچهری توصیفات را با به کار بستن همه ریزه‌کاری‌ها و جزئی‌نگری‌های خود، نه‌تنها بیان می‌کند، بلکه باید گفت یک‌بار دیگر خلق می‌کند. همین، موجب می‌شود تا توصیفات او را تابلویی رنگارنگ پیش چشم خود ببینیم. شیفتگی و دلدادگی و همچنین غرق شدن منوچهری در طبیعت، به او کمک می‌کند تا در توصیفات خود بیش از آنکه به بیان ویژگی‌ها و خصوصیات عنصر مورد توصیف بپردازد، آن را خلق کند و خواننده را به دیدن آن وادارد[۱۴].

    یکی از جاذبه‌های شعری منوچهری، حضور بافت‌های اجتماعی در شعر اوست. برجسته‌ترین بافت‌های اجتماعی حاضر در شعر منوچهری عبارتند از: وجود رنگ اشرافی و درباری، انعکاس پرتوهایی از زندگی روستایی و همچنین حضور زمینه‌های کاروانی[۱۵].

    از نکات جالب‌توجه در اشعار ستایشی منوچهری، وجود اشارات هنرمندانه و بدیع قرآنی است[۱۶].

    در پایان می‌توان چنین گفت که مهم‌ترین ویژگی‌های توصیفات منوچهری که به‌صورت یکدست و همانند در بخش‌های ستایشی و غیر ستایشی اشعار او حضور دارند، عبارتند از: داستان‌واره بودن توصیفات، تحرک و پویایی، دامنه‌دار بودن توصیفات، به قید درآوردن توصیفات گذرا، وجود بافت‌های اشرافی و کاروانی. لازم به ذکر است که ابیات کوتاه ستایشی منوچهری نیز یک‌باره خالی از فایده نیستند، بلکه در این اشعار توصیفات و نکات مثبت و ضد ارزش در عرض هم حضور دارند[۱۷].

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در ابتدا و فهرست آهنگ‌ها، گل‌ها، پرندگان و لغات و ترکیبات، در انتهای کتاب آمده است.

    در پاورقی‌ها که تعلیقات محقق را در خود جای داده، توضیحات جامع و مفصلی پیرامون اشعار و برخی کلمات و مفردات آن‌ها و نیز اختلاف نسخ، آورده شده است[۱۸].

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، صفحه هفت - بیست‌وشش
    2. ر.ک: امامی، نصرالله؛ تشکری، منوچهر؛ امرایی، آرش، ص55
    3. ر.ک: همان
    4. ر.ک: همان
    5. ر.ک: همان، ص59
    6. ر.ک: همان
    7. ر.ک: همان
    8. ر.ک: همان، ص59- 60
    9. ر.ک: همان
    10. ر.ک: همان، ص60- 61
    11. ر.ک: همان، ص61
    12. ر.ک: همان، ص62
    13. ر.ک: همان
    14. ر.ک: همان، ص63
    15. ر.ک: همان، ص64
    16. ر.ک: همان
    17. ر.ک: همان، ص73- 74
    18. ر.ک: پاورقی، ص2

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. امامی، نصرالله؛ تشکری، منوچهر؛ امرایی، آرش، «ساختار قصاید ستایشی در شعر منوچهری»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله سبک‌شناسی نظم و نثر فارسی (بهار ادب)، پاییز 1392، شماره 21 علمی - پژوهشی /ISC ‏ (21 صفحه، از 55 تا 75).

    وابسته‌ها