دیوان نظیری نیشابوری

    از ویکی‌نور
    ديوان نظيري نيشابوري
    دیوان نظیری نیشابوری
    پدیدآوراننظیری نیشابوری، میرزا محمدحسین (نویسنده) طاهري، محمد رضا (مصحح)
    ناشرمؤسسه انتشارات نگاه
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشر1379ش
    شابک964-6736-72-6
    موضوعشعر فارسی- قرن 11ق.
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‏PIR‎‏ ‎‏6578‎‏ ‎‏/‎‏د‎‏9
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    دیوان نظیری نیشابوری، مجموعه‌ای از اشعار محمدحسین نظیری نیشابوری است که با تصحیح و تعلیقات محمدرضا طاهری، «حسرت»، به چاپ رسیده است.

    ساختار

    کتاب با مقدمه مصحح آغاز و دیوان مشتمل است بر غزل‌ها، قصیده‌ها، ترکیب‌بندها، ترجیع‌بندها و رباعی‌ها.

    در این اثر متکثر از لحاظ قالب‌های شعری، شاعر از مقال‌های زبانی گوناگون برای خلق این ساختار ماندگار شعری خود بهره جسته تا هم ممدوحان خویش را که مخاطب اقتصادی او بشمار می‌آمده‌اند، خشنود سازد و هم مخاطبان فرهنگی خویش را که شاعران بزرگ آن دوره بوده‌اند، تحت تأثیر خویش قرار دهد و از قضا موفق نیز شده است. این‌همه به سبب اشراف او بر مقال‌های زبانی گوناگون بوده است که از جمله آن‌ها، گفتمان دینی است. این مقال زبانی در دیوان شاعر حضور پررنگ‌تری دارد و بیشتر جلب‌توجه می‌کند؛ اما دقیقه مهم در به‌کارگیری این مقال زبانی، قدرت هنری و کیمیاگری نظیری نیشابوری است که به او این امکان را می‌دهد که شعر ماندگاری خلق کند و تمامی مخاطبان را مجذوب و مشعوف گرداند. شاعر با بهره‌مندی از خلاقیت‌های فردی و به‌کارگیری شگردهای بلاغی مختلف، به این مهم دست یافته است[۱].

    گزارش محتوا

    در مقدمه، به شرح زندگانی نظیری و شرح نسخه‌های خطی کتاب، پرداخته شده است[۲].

    به اعتقاد مصحح کتاب، نظیری یکی از پیشگامان «طرز» یا «طرز نو» می‌باشد و بااینکه این سبک در دوران او هنوز سال‌های آغازین بروز و ظهور خود را تجربه می‌کرد و فرم نهایی و متعالی خود را نیافته بود و به قولی هنوز «جا» نیفتاده بود، انصاف را که نوآوری‌ها و بدایع کار او و تصویرهای زنده‌ای که در بیشتر غزل‌های وی به چشم می‌خورد، از هر نظر قابل‌توجه و تعمق است؛ به‌عنوان‌مثال، به این ابیات توجه کنید:

    .
    فیض صبحت تا سحر نگسست از دنبال همتا کواکب سبحه گرداندند من ساغر زدم
    اختیار عشق با هزل و هوس شغلی خطاست مرکبی کز موم سازی نعلش از آهن مکن
    چنانم می‌گزد اکنون تماشای چمن کردن که شکل غنچه بر گلبن سر مارست پنداری
    کدامین نغمه کز رگ‌های جانم برنمی‌خیزد همیشه مطربم را زخمه بر تارست پنداری
    نیش خاری نیست کز خون شکاری سرخ نیست آفتی بود این شکارافکن کزین صحرا گذشت
    حسن بنیاد محبت بر پریشانی نهاد تا نشورد خاک را دهقان، نریزد دانه را
    هرچه زد خود را به آتش عین آتش گشت و رفت در حقیقت شعله بال‌وپر شود پروانه را
    دست طمع چو پیش کسان کرده‌ای دراز پل بسته‌ای که بگذری از آبروی خویش
    درس ادیب اگر بود زمزمه محبتی جمعه به مکتب آورد طفل گریزپای را[۳]

    اغلب معاصران نظیری، او را مقتدای شاعران سخن‌دان و پیشوای عاشقان صادق می‌دانند؛ می‌گویند: او علم شاعری را در خراسان برافراشته وصیت سخنوری‌اش به گوش نکته شناسان عراق و فارس دوران خود رسیده است. او را درویش طبیعت صوفی سیرت می‌شناسند؛ به این سبب می‌گویند: نظیری در اواخر عمر خود دامن از ملازمت امرا برچیده و در عزلت زندگانی را سپری کرده است. عده‌ای دیگر نیز معتقدند او از بهره مداحی، مالی و ثروتی اندوخته و زندگانی اشراف گونه‌ای داشته و تا دم مرگ دست از مداحی نکشیده است[۴].

    نظیری در سبک نگارش خود از الفاظ و مفردات و ترکیبات جدید بهره جسته و جهان‌بینی خود را بر پایه بینش دین مبین اسلام و به‌ویژه مذهب تشیع استوار نموده است[۵].

    بن‌مایه اصلی شعر نظیری مدیحه است و از رهگذر مدیحه‌سرایی ارتزاق می‌کرد، اما در شعر او ابعاد مختلف زندگی اجتماعی، سیاسی و دینی تبلور خاصی دارد و این‌همه موجب غنای زبانی او شده است. بدون تردید گستردگی خانه زبان او، نشان از فراخی جهان‌بینی وی دارد. این شاعر نیشابوری از شاعرانی مانند انوری، خاقانی، نظامی و سعدی و به‌ویژه در غزل‌سرایی از حافظ تبعیت و تقلید کرده است[۶].

    یکی از گفتمان‌های غالب دیوان وی بعد از گفتمان درباری که در آن به قدح و مدح درباریان می‌پرداخته است، گفتمان آیینی و دینی است[۷].

    اگرچه مدیحه وجه غالب شعر نظیری بشمار می‌رود و در درجه بعد شعر تغزلی و عاشقانه، اما در کنار دو گفتمان درباری و عاشقانه، لغات و اصطلاحات بی‌شمار صوفیه و الفاظ و تعبیرات علمی مختلف مانند صرف و نحو و بلاغت، حساب و نجوم و طب و کلام و فلسفه در شعر شاعر، به چشم می‌خورد، اما چندان تشخص سبکی ندارد؛ اما استشهاد بسیار به آیات و احادیث و نیز لغات و ترکیبات کثیر عربی و وفور نسبی امثال و اقوال و تعبیرات و مأثورات دینی بسیار، به زبان شعر وی تشخص سبکی خاصی داده است[۸].

    آنچه مسلم است، سبک نگارش و کاربرد الفاظ و مفردات نوین و ترکیبات جدید و تازه برگرفته از مقال دین در دیوان وی چنان استادانه به‌کاربرده شده که سبک او را در میان شاعران سبک هندی، منحصربه‌فرد کرده است[۹].

    نظیری در هنگام سرودن اشعار خود، بیشتر خیالات و کیفیات کلمات را به مادیات و محسوسات تشبیه می‌کند[۱۰].

    نام‌های افراد و خاندان‌ها، القاب، انساب و عنوان‌های دینی، در دیوان نظیری، حضوری چشمگیر دارد. وی از رهگذر به‌کارگیری همین نام‌ها و عنوان‌های دینی هم توانسته به خلاقیت هنری دست یازد و هم باورهای دینی‌اش را به مخاطبان شعر خویش القا سازد؛ برای مثال، در بیت اول از ابیات زیر از طریق باور ترک اولی حضرت آدم(ع)، شاعر موفق به خلق چنین تصویر زیبایی شده یا بازی لفظی زیبایی که در بیت بعد میان دو کلمه یزید و مزید انجام داده است؛ در نمونه‌های بعد شاعر بیشتر باورهای دینی خود را بیان کرده و به مخاطب خویش یادآور شده است:

    .
    جرمی که آدم کرده بود از آب رویت شسته شد بر روی اولاد بشر حق خال عصیان خوش نکرد
    جاه یزید و قوم یزیدش مراد نیست حب علی و آل علی باد برمزید
    آل نبی ز بعد نبوت وصی شدند کین رتبه با ملائکه آسمان نبود
    کسی که پی به امام زمان همی نبرد رسول صادقش از خیل کافر آورده[۱۱]

    بسامد نام مکان‌های مقدس نیز همانند اعلام مقدس در دیوان نظیری بالا است. این‌همه خود نشان از سیطره ذهنیت دینی و آیینی در شعر وی دارد. چنان‌که از نمونه‌های زیر برمی‌آید، به‌کارگیری نام مکان‌هایی که در تاریخ اسلام و به‌ویژه در باور شیعیان، مقدس و مهم هستند، در شعر نظیری، زمینه‌ساز خلق تصاویر هنری نسبتاً زیبایی شده است؛ برای مثال، شاعر از رهگذر به‌کارگیری دشت کربلا و بیت‌الله، توفیق یافته که چنین تصویر تأثیرگذاری را در دو نمونه زیر خلق کند؛ نمونه‌های بعدی نیز نشان از سیطره ذهنیت دینی و مذهبی شاعر در فرایند خلاقیت ادبی دارد:

    .
    خون دشت کربلا می‌جوشد از مژگان من داغ زهرا تازه شد در کلبه هرمان من
    اشک سیمین مرا مهر روایی بر نه که نثار در بیت‌الله و روی حجرست[۱۲]

    ذکر نام کتاب‌های مقدس دینی سامی و غیر سامی، مانند انجیل، ارژنگ، تورات، زبور، قرآن، کلام حق و مصحف در دیوان نظیری هم نشانگر ذهنیت دینی شاعر است و هم تمهید لازم برای خلاقیت ادبی او را فراهم ساخته است. از جمله هنر سازه‌هایی که از این رهگذر توانسته خلق کند، هنرسازه تشبیه مضمر تفضیلی است که در برخی از نمونه‌های زیر مشهود است:

    .
    شد وحی از آن قطع که دیوان نظیری می‌کرد به فرقان و به تورات قران را
    به آیات زبور و نغمه داوود نفروشم بیان دردناک و نعره مستانه خود را
    پس همان گویم که در فرقان و انجیل و زبور بر زبان انبیا جبریل گویا ساخته
    کند نزول ز معراج خاطرم سخنی که ناسخ همه گفتارها چو قرآن شد
    شها کسی که به دل داده جای خصم تو را به کعبه پهلوی مصحف نهاده عزی را[۱۳]

    بسامد آیات، احادیث و عبارات و ترکیب‌های عربی مانند «اخلع نعليك»، «أ لست»، أبيت عند ربي»، «آخر الزمان»، «أبد الدهر»، «أشهد أن لا إله إلا الله»، «السلام»، «الصلات»، «العطش»، «ألله أكبر»، «أنا الحق»، «أم الخبائث»، «أم الكتاب»، «باب الخلافة»، «بخ بخ لك يا علي»، «تبارك الله»، «حبل المتين» و... در دیوان نظیری نیشابوری بسیار پرشمار است:

    .
    سوار معرکه آخر الزمان ایرج که طالعش به ظفر کرده‌اند استخراج
    ندای «بخ بخ لك يا علي مولائي» گواه نص ولایت به محضر آورده[۱۴]

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در ابتدای کتاب آمده و در پاورقی‌ها، علاوه بر اشاره به اختلاف نسخ، به توضیح برخی از کلمات و عبارات اشعار، پرداخته شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: فلاح، غلامعلی، ص289
    2. ر.ک: مقدمه، صفحه س - م
    3. ر.ک: همان، صفحه ع - غ
    4. ر.ک: فلاح، غلامعلی، ص282
    5. ر.ک: همان، ص277
    6. ر.ک: همان، ص280
    7. ر.ک: همان
    8. ر.ک: همان، ص282
    9. ر.ک: همان
    10. ر.ک: همان
    11. ر.ک: همان، ص283
    12. ر.ک: همان، ص284- 285
    13. ر.ک: همان، ص286- 287
    14. ر.ک: همان، ص287-288

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. فلاح، غلامعلی، «گفتمان دینی و آیینی شعر نظیری نیشابوری»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله شبه‌قاره (ویژه‌نامه نامه فرهنگستان)، بهار و تابستان 1394، شماره 4 ‏(14 صفحه، از 277 تا 290).



    وابسته‌ها