سفرنامه کلات: فصلی از تاریخ انقلاب مشروطیت ایران

    از ویکی‌نور
    سفرنامه کلات: فصلی از تاریخ انقلاب مشروطیت ایران
    سفرنامه کلات: فصلی از تاریخ انقلاب مشروطیت ایران
    پدیدآورانمجدالاسلام کرمانی، احمد (نویسنده) خلیل پور، محمود (حاشيه نويس)
    عنوان‌های دیگرفصلی از تاریخ انقلاب مشروطیت ایران
    ناشردانشگاه اصفهان
    مکان نشراصفهان - ایران
    چاپ2
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏236‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏2‎‏ب‎‏3*
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf


    سفرنامه کلات: فصلی از تاریخ انقلاب مشروطیت ایران كتابى است به زبان فارسى كه به بيان سرگذشت مجدالاسلام کرمانی در جريان تبعيد به كلات مى‌پردازد.

    زمان دقيق نگارش كتاب به درستى معلوم نيست؛ اما به نظر مى‌رسد كه وى در زمانى كه در كلات در تبعيد به سر مى‌برده به نگارش اين سفرنامه پرداخته است.

    ساختار

    كتاب مشتمل بر يك مقدمه به قلم محمود خليل پور و هيجده فصل مى‌باشد.(ظاهرا فصول كتاب مى‌بايستى نوزده فصل باشد، چرا كه عنوان فصل شانزدهم دوبار پشت سر هم آمده است.)

    گزارش محتوا

    فصل نخست تا دوازدهم اين كتاب شامل موضوع دستگيرى مجدالاسلام و تبعيد وى به كلات مى‌باشد.

    در فصل نخست، مؤلف به جريان ميهمان شدن خود و عده‌اى از دوستانش در منزل منتخب‌لدوله (برادر زن شاهزاده شعاع السلطنه كه به تازگى از فارس برگشته بود) در شب شنبه 24 ربيع الثانى 1324ق. اشاره مى‌كند.

    در فصل دوم به جريان کیفیت اسارت و گرفتارى خود توسط فراش‌ها و در فصل سوم به جريان نفى بلد(تبعيد) خود اشاره كرده و در فصل چهارم از رفقاى همراه خود در اين سفر نام برده است.

    در فصل پنجم با اين‌كه به گفته مؤلف از ترتيب سفرنامه خارج است؛ ولى به كتاب افزوده شده، مؤلف در پاسخ بدين پرسش كه به چه جرم و گناهى محكوم به تبعيد شده است، مباحثى را مطرح نموده است.

    عناوين فصول بعدى بدين شرح است:

    فصل ششم: شمه‌اى از تاريخ، فصل هفتم: از خاتون آباد تا خراسان، فصل هشتم: مهمانخانه آصف‌الدوله، فصل نهم: شرفيابى حضور، فصل دهم: در تغيير وضع محبس، فصل يازدهم: در وقايع محبس و فصل دوازدهم: مسافرت به كلات يا تبديل محبس.

    فصل سيزدهم تا هيجدهم كتاب به بررسى وقايعى كه مؤلف پس از تبعيد به كلات شاهد آنها بوده است، اختصاص يافته است.

    در فصل سيزدهم مؤلف به اوضاع داخلى خود و همراهانش در ايام حبس در كلات اشاره مى‌كند. وى اين احوال و اوضاع را به دو قسم: امور مشابهه و قسم دوم حوادث مختلفه اتفاقيه تقسيم مى‌كند. در اين فصل همچنين صورت عهدنامه تركمنچاى آمده است.

    در فصل چهاردهم به شرح وقايع متفرقه‌اى كه در زمان توقف مؤلف در كلات روى داده، پرداخته شده است.

    در فصل پانزدهم به موضوع محاكمات كلات پرداخته شده و مؤلف ابتدا به اهميت محاكمات اشاره مى‌كند و مى‌گويد: چنانچه محاكمات به ترتيب حقانيت باشد، موجب آبادى مملكت خواهد شد و الا اسباب بدبختى و بربادى ملت را فراهم ساخت.

    وى ترتيب صحيح محاكمات را همان مى‌داند كه بعد از قرن‌ها فكر و تامل، فلاسفه اروپايى موفق به انجام آن شده‌اند كه خلاصه آن عبارت است از، تفكيك قواى مقننه و مجريه. به گفته وى چنانچه اين تفكيك صورت پذيرد، مجرى به هيج‌وجه توان دخل و تصرف در احكام را نخواهد داشت. وى سپس وضع نابسامان ديوانخانه‌هاى مملكت را معلول همين عدم تفكيك مى‌داند، چرا كه در اين وضيعت وضع و اجراى قوانين به دست يك نفر است. مثلاًوزير عدليه در هر محاكمه شخصا رسيدگى مى‌نمايد و بدون اين‌كه رجوع به كتاب قضاء و شهادات بنمايد به سليقه خودش حكمى مى‌دهد و آن حكم را هم فراشباشى او بايد اجرا كند و به گفته مؤلف معلوم است تا چه اندازه باعث تضييع حقوق مردم مى‌شود.

    مؤلف سپس به توضيح خلاصه‌اى درباره معناى عدالت پرداخته و جامع‌ترين معانى عدالت را در گفتار ملاى روم متبلور مى‌بيند:

    عدل چه بود وضع شيئى در موضعشظلم چه بود، وضع در ناموضعش


    در ضمن اين فصل مؤلف به برخى از وقايع مربوط به محاكمات كلات اشاره مى‌كند. در فصل شانزدهم كه ماه جمادى الثانى 1324 يا آزادى عمومى نام گرفته، به جريان استعفاى عين‌الدوله از تمام مشاغل خود اشاره كرده و مؤلف سرور و شادمانى غير قابل وصف خود از شنيدن خبر استعفاى وى را ابراز مى‌دارد. در ادامه به دو تلگراف كه توسط وى و برخى از دوستانش يكى خطاب به مشيرالدوله مبنى بر تقاضاى مرخصى و ديگرى به عين‌الدوله نوشته شده اشاره مى‌كند.

    مؤلف در فصل هفدهم به جريان مرخصى از محبس كلات و حركت به سوى خراسان اشاره كرده و در فصل هيجدهم برخى مطالب علمى و اطلاعات تاريخى در اختيار خواننده قرار مى‌دهد.

    مجدالاسلام ضمن اين هيجده فصل گوشه‌اى از تاريخ مشروطيت را به تصوير مى‌كشد و حقايق تازه‌اى را فراروى خواننده قرار مى‌دهد.

    در آخرين فصل كتاب هم به موضوع تاريخ نادر شاه افشار پرداخته شده است.

    وضعيت كتاب

    كتاب مشتمل پاورقى‌هايى به قلم آقاى محمود خليل پور و فاقد هرگونه فهرست مى‌باشد.

    منابع مقاله

    1. مقدمه محمود خليل پور.
    2. متن كتاب.

    وابسته‌ها