سیری در تاریخ تشیع مازندران (از آغاز تا پایان سده هشتم هجری)

    از ویکی‌نور
    سیری در تاریخ تشیع مازندران (از آغاز تا پایان سده هشتم هجری)
    سیری در تاریخ تشیع مازندران (از آغاز تا پایان سده هشتم هجری)
    پدیدآوراندفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم. پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی. پژوهشکده تاریخ و سیره اهل‌بیت علیهم‌السلام (تهيه و تدوين) اسماعیلی، یوسف (نویسنده)
    ناشردفتر تبليغات اسلامی حوزه علمیه قم، معاونت پژوهشی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1387 ش
    چاپ1
    شابک978-964-2636-70-9
    موضوعشیعه - ایران - تاریخ

    شیعه - ایران - مازندران - تاریخ

    شیعه - ایران - مازندران - سرگذشت‌نامه

    مازندران - تاریخ
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏239‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏5‎‏س‎‏9‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf


    سيرى در تاريخ تشيع مازندران (از آغاز تا پايان سده هشتم هجرى) از آثار يوسف اسماعيلى (متولد 1349ش) است كه پيدايش تشيع به‌ويژه تشيع دوازده امامى در مازندران را مورد بررسى علمى قرار داده است.

    ساختار

    كتاب با مطلبى از دكتر سيد عليرضا واسعى در توضيح زمينه‌ها و چگونگى نگارش كتاب آغاز شده است. متن اثر مشتمل بر مقدمه‌اى مختصر و پنج فصل با اين عناوين است: 1- كليات، 2- ورود اسلام، 3- تشيع در مازندران، 4- تشيع امامى در مازندران و 5- تشيع مازندران و دولت‌هاى مستقلّ. و در پايان، نتايج پژوهش آمده است.

    گزارش محتوا

    درباره روش و محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:

    1. نویسنده واژگان كتاب را اين‌گونه معنا مى‌كند: مراد ما از تشيع در اين‌جا، معناى عام آن است؛ ولى در جاى‌جاى بحث، بر تشيع دوازده امامى و به تعبير درست‌تر «امامى» تأكيد خواهيم داشت. با توجه به بررسى‌ها و توضيحاتى كه در ادامه اين كتاب خواهد آمد، درباره واژه «مازندران» معنايى برابر و مترادف با «طبرستان» را در نظر داريم؛ كه از مرز ديلمان تا مرز گرگان را شامل مى‌شود.[۱]
    2. نویسنده تأكيد كرده كه پرسش اصلى او در اين پژوهش: چگونگى و چرايى نفوذ باورهاى شيعى، به‌ويژه اماميه در مازندران و مسير تحول و فراگيرى آن در سراسر اين ولايت، تا پايان سده هشتم هجرى است و پرسش‌هاى ديگر عبارتند از: يك- اصلى‌ترين عامل در جذب و گسترش انديشه‌هاى شيعى چيست؟، دو- روند فراگيرى تشيع امامى در مازندران چگونه طى شد؟، سه- حاكمان محلى چه نقشى در ترويج مذهب تشيع داشتند؟، نكته‌اى كه در پاسخ به اين پرسش‌ها به عنوان فرضيه مطرح است، تأثير عامل جغرافيا در جذب علويان و گسترش مذهب شيعى- به‌ويژه امامى- در منطقه است. اين عامل، از سويى به‌طور مستقيم باعث پناه آوردن شمار زيادى از سادات و علويان به مازندران شده، تا در پناه مرزهاى طبيعى اين ديار از دسترس حاكمان اموى و عباسى دور مانده، به آرامش دست يابند، و از سوى ديگر، زمينه ظهور حكومت‌هاى شبه فئودال را در اين ولايت پديد آورد[۲]
    3. بر طبق تحقيق نویسنده، تشيع امامى در منطقه مازندران را مى‌توان در قالب چند دوره بررسى كرد و اين دوره‌ها كه با توجه به رويدادهاى مهم از يكديگر تفكيك شده‌اند، عبارتند از: 1. دوره ورود، از آغاز تا سال 466ق، 2. دوران رشد از 466- 606ق، 3. دوران فترت از 606- 750 ق، 4. دورات تثبيت از 750- 794ق[۳]
    4. نویسنده در تشريح ادوار مذكور نخست بيان كرده است كه مراد از دوران تثبيت تشيع امامى در طبرستان، دورانى است كه با حاكميت دوباره سياسى اماميه در آن‌جا، نفوذ اجتماعى آن، ميان مردم و در نقاط مختلف مازندران افزايش يافت و حتى در نيمه غربى مازندران از جمله آمل و منطقه رويان و رستمدار كه از ديرباز مركز نفوذ سنّيان بود، تشيع رواج و رونقى كامل يافته، و به عنوان مذهب رسمی‌پذيرفته شد[۴]و بعد افزوده است: مى‌توان گفت كه اين تحول مذهبى ريشه در روند سير تاريخى مذهب امامى در مازندران و فراتر از آن در جامعه ايرانى دارد، و هريك از اين‌دو در زمينه‌سازى شكل‌گيرى اين تحول نقش عمده‌اى ايفا كرده‌اند. سرانجام متأثر از نياز اجتماعى جامعه طبرى در اين دوران، سيد قوام‌الدين مرعشى با آموزه‌هاى پرجاذبه خود به بهره‌گيرى از اين نياز عمومى پرداخته، و حركت هدفمند و اثرگذارى را براى تثبيت مذهب امامى در سراسر طبرستان آغاز كرد؛ حركتى كه داده‌هاى مختلف تاريخى حكايت از استقبال و پذيرش مردم شهرها، مناطق و روستاهاى مختلف مازندران از آن دارد و فضاى عمومى جامعه را جهت ورود به اين تحول بنيادين مذهبى به تصوير مى‌كشد[۵]
    5. نویسنده بر آن است كه: در دوران حكمرانى كيا افراسياب چلابى زمينه براى فراگيرى دعوت و گسترش فعاليت تبليغى و ارشادى سيد قوام‌الدين مرعشى فراهم شد. در واقع، رويكرد تسامح دينى كينخواريان كه در دوره‌هاى پايانى حكومت اين دودمان با ظهور مير قوام‌الدين مرعشى و فعالیت‌های ارشادى وى همراه شد، با رويكردهاى كيا افراسياب چلابى در دوران ده ساله حكومتش در آمل، بهترين فرصت را براى رشد گرايش‌هاى امامى در اين شهر فراهم كرد و در نهايت، افراسياب با پيوستن به مريدان سيد و درآمدن او در سلك درويشان او، كامل‌تر شد و گرايش عمومى به طريقت شيعى-صوفى مرعشى را در سراسر آمل و فراتر از آن در شهرهاى اطراف تشديد نمود. اين فرايند به‌زودى سبب نگرانى علماى سنى آمل، شخص كيا افراسياب و حتى ديگر حاكمان در شهرهاى مجاور شد، و اتحاد و بسيج آنها را براى مهار سيد و از بين بردن تهديد وى در پى آورد؛ اما اين بيدارى زمانى حاصل شد كه كار از كار گذشته و بخت و عزم سيد براى به‌دست گرفتن قدرت كامل شده بود، و ابتكار افراسياب با همدستى ديگر مخالفان سيد، براى رفع خطر او، به فروپاشى قدرت مهاجمان و پيروزى تعيين‌كننده سيد و سرانجام تأسيس حكومت قدرتمند مرعشى انجاميد[۶]
    6. اين‌كه مسلمانان عرب در چه زمانى طبرستان را تصرف كردند، به روشنى معلوم نيست؛ قدر مسلم اين است كه نخستين رويارويى و شناخت مردم مازندران از تازيان را بايد در نبرد نهاوند در بيرون خاک مازندران جست. در اين نبرد، مردم مناطق گوناگون ايران در پى فراخوان يزدگرد سوم به يارى شاه ساسانى شتافتند. از طبرستان نيز گيل‌گاوباره، فرمانرواى وقت گيلان و ديلمان و مازندران سپاهى به حمايت از يزدگرد فرستاده، پس از شكست سپاه ايران، از يزدگرد خواست به طبرستان پناه آورد؛ اما شاه نپذيرفته، به نشانه سپاس، مقام اسپهبدى را به گيل‌گاوباره عطا كرد[۷]
    7. نویسنده سرانجام به نتيجه‌هايى رسيده كه از آن جمله است: 1. نخستين نشانه‌هاى حضور علويان در مازندران، به اواخر سده دوم هجرى برمى‌گردد؛ 2. سادات زيدى پيش از سادات امامى در مازندران حضور يافته‌اند، و سابقه آشنايى مردم اين ديار با انديشه‌هاى شيعى، با رويكردى زيدى بوده است؛ 3. پس از روى كار آمدن دولت اسپهبدى (سال 466ق) و رسميّت دادن به مذهب اثناعشرى از سوى آنان، ورود مذهب امامى در مازندران امرى قطعى و مسلم به نظر مى‌رسد؛ 4. روند رشد مذهب امامى تا سال 606ق ادامه يافت، و دور تازه‌اى از حيات اجتماعى مذهب امامى در مازندران آغاز شد؛ 5. همزمان با حاكميت مغولان در ايران و اتخاذ رويكرد تسامح دينى، امكان فعاليت مذاهب مختلف به صورت تساوى فراهم شد. اين وضعيت با فروپاشى خلافت عباسى و دولت اسماعيلى و بى‌بهره ماندن پيروان مذهب سنى و اسماعيلى از حمايت سياسى اين دو دولت، عملاً به نفع مذهب امامى تمام شد؛6. سرانجام در دوران تثبيت باورهاى امامى (750- 794 ق)، درايت نفوذ و حاكميت متعصبانه مرعشيان، زمينه‌هاى فراگيرى و گرايش اكثريت قاطع مردم مازندران به مذهب امامى فراهم گرديد؛ چنان‌كه علاوه بر استقبال عمومى مردم مازندران از حركت مير قوام‌الدين مرعشى و حمايت از وى جهت بنيانگذارى حكومت امامى، حاكمان پادوسپانى رويان و رستمدار نيز به رغم پايدارى چندين قرن بر مذهب سنّى، ناگزير به پذيرش مذهب امامى و رسميت دادن به آن در قلمرو خود شدند[۸]

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع و اعلام در انتهاى كتاب آمده است.

    آدرس مباحث نيز با ذكر جلد و صفحه در پاورقى‌هايى كتاب ذكر شده است.

    پانويس

    1. مقدمه مؤلف، ص 12
    2. متن كتاب، ص 13
    3. همان، ص 73
    4. همان، ص 101- 102
    5. همان، ص 122
    6. همان، ص 141- 142
    7. همان، ص 42- 43
    8. همان، ص 145- 146

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.


    وابسته‌ها