مصباح الأرواح

    از ویکی‌نور
    مصباح الارواح
    مصباح الأرواح
    پدیدآورانمیرعابدینی، ابوطالب (محقق) جمالی‌ اردستانی‌، جمال‌‌الدین‌ محمد (نویسنده)
    ناشرانجمن آثار و مفاخر فرهنگی
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1380 ش
    چاپ1
    شابک964-6278-42-6
    موضوعشعر فارسی - قرن 9ق.
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏PIR‎‏ ‎‏5713‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏6
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    مصباح الأرواح، منظومه‌اى است عرفانى، اثر فارسى عارف شيعى، پيرجمال‌الدين محمد اردستانى (م 879ق)، متخلص به «جمالى».

    در اصل، ناظم كتاب، بيان حقايق احوال مصطفى(ص) را مشتمل بر هفت مثنوى رقم زده است كه عبارتند از: «مصباح الأرواح»، «أحكام المحبين»، «نهاية الحكمة»، «هداية الحكمة»، «هداية المعرفة»، «فتح الابواب» و «شرح الواصلین».

    بعضى از مآخذ، مانند نظم و نثر سعيد نفيسى، اين هفت قسمت [را] دو قسمت مصباح و شرح الواصلین دانسته‌اند[۱]

    اين كتاب، از مجموعه‌هاى باارزش زبان و ادب و عرفان فارسى است و «مصباح الأرواح»، نخستين مثنوى اين مجموعه است كه به كوشش دكتر ميرعابدينى مورد تصحيح قرار گرفته است.

    موضوع سخن همان‌طور كه از نام مجموعه آشكار است، بيان مقامات حضرت مصطفى(ص) مى‌باشد و هدف مؤلف در شعر و نثر، تعليم است و اساساً مجموعه بيان حقايق احوال مصطفى(ص) را مى‌توان به‌عنوان دومين مثنوى تعليمى بعد ازمثنوى مولوى مطرح كرد.

    مؤلف، اين اثر را در 20 صفر 868ق، به پايان رسانده است.

    ساختار

    ناظم در اين اثر، شعر و نثر را به هم آميخته و شيوه آثار تعليمى خاص مولوى در آن ديده مى‌شود.

    سبک بيان وى در مثنوى‌ها چنين است: با آيه يا حديثى آغاز مى‌كند و به تفسير تعليمى آن مى‌پردازد و يا با شعر سخن آغاز مى‌كند و پس از ذكر حكايتى، به نثر مى‌پردازد.

    «مصباح الأرواح»، داراى چهار هزار و چهار صد و پنجاه بيت است[۲]و در مجموع به 26 آيه قرآن و قريب به 20 روايت و 11 حكايت پرداخته است.

    ستون‌بندى سخنان وى، آيه و حديث و مسائل عرفانى است. از ويژگى‌هاى قلم وى، نرمى و روان بيان كردن مطالب است. وى هر جا آيه‌اى يا حديثى مى‌آورد يا به شعر تازى استناد مى‌كند، براى رعايت حال خواننده آن را به فارسى برمى‌گرداند.

    گزارش محتوا

    محتواى «مصباح الأرواح»، ناظر به دو مسئله بنيادين عرفانى مى‌باشد و آن عبارت است از توحيد چيست؟ و موحد كيست؟ وى در بيان هر دو مسئله از آيات و روايات مدد مى‌گيرد؛ ازاين‌روى، توحيد را بر اساس كريمه نور تبيين مى‌كند كه عبارت است از: Ra bracket.png اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاة فيها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فى زُجاجَة الزُّجاجَة كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّىٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَة مُبارَكَة زَيْتُونَة لا شَرْقِيَّة وَ لا غَرْبِيَّة يَكادُ زَيْتُها يُضىءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى نُورٍ يَهْدِى اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَىْءٍ عَليمٌ [نور–35] La bracket.png [۳]

    در مسئله دوم، در افق مقامات حضرت خاتم الانبيا(ص) بحث را پيگيرى مى‌كند و اين مهم را بر پايه نبوى: «أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ نُورِى» بنيان مى‌نمايد.

    بشنو اكنون قصه انوار اوتا شوى عاشق ابر ديدار او
    چون ز احمد گشت عالم پرحضورخواست تاروشن كند اسرار نور
    نور غيبش شد رسول جان و دلتا بجنباند جهان آب و گل


    آن نور آسمان‌ها و زمين (حق جل جلاله) و آن نورِ نور او (پيامبر)، بنيان اين كتاب را رقم زده‌اند و مؤلف، كريمه نور و روايت گذشته را به‌منزله متن، در اولين نثر اين مثنوى مى‌آورد و تمام كتاب را در شرح اين متن قلم مى‌زند و به مناسبت آيه نور و آمدن كلمه مصباح در آن، اين مثنوى را «مصباح الأرواح» نام نهاده و در يك جا مى‌گويد:

    ديدم آن مصباح چون نور صباحيافت جانم از شعاع آن فلاح[۴]


    بر اين اساس، محتواى كتاب در مورد نور سخن مى‌گويد و آن را در جايگاه‌هاى مختلف پياده مى‌كند و از آن، مراد خود را روشن مى‌سازد و اگر چنين ادعا كنيم كه «مصباح الأرواح» يك دوره تفسير موضوعى آيات نور قرآن بر اساس احاديث است، ادعایى به‌گزاف نكرده‌ايم.

    مؤلف، در اثناى مباحث توحيدى، رو به مباحث اخلاقى مى‌آورد؛ تا آيات و روايات همان‌طور كه مقصد را به مخاطب نشان مى‌دهند، وى را به راه وصول بدان نيز رهنمود كنند؛ ازاين‌روى از رواياتى چون «الدنيا جيفة و طلابها كلاب»، «طلب العلم فريضة على كل مسلم و مسلمة»، «الرفيق ثم الطريق» و... بهره مى‌برد و در مورد اخير چنين سروده:

    گفت پيغمبر كه پيدا كن رفيقتا توانى رفت شاد اندر طريق
    عقل را اى دل، رفيق راه دانهر كه عاقل نيست نبود راه‌دان

    عشق به پيامبر و آل او، خميرمايه تمامى آثار مؤلف است.

    وضعيت كتاب

    اين كتاب، به كوشش دكتر ميرعابدينى مورد تصحيح قرار گرفته است. وى در مقدمه تفصيلى كه تدوين نموده، به موضوعات زير پرداخته است:

    1. شرح حال؛ 2. تحول درونى؛ 3. بازتاب اوضاع سياسى در آثار پيرجمال؛ 4. بازتاب تشيع در آثار پيرجمال؛ 5. پيرجمال و سماع؛ 6. طريقت پيرجمالى؛ 7. پيرجمال و عارفان و شعراى ديگر؛ 8. آثار پيرجمال؛ 9. سبک آثار پيرجمال؛ 10. نسخه‌شناسى آثار پيرجمال.

    وضعيت فهرست‌هاى تدوين‌يافته در آخر كتاب، عبارت است از:

    1. فهرست آيه‌هاى قرآن؛
    2. فهرست احاديث، اخبار و عبارات عربى؛
    3. فهرست بيت‌هاى عربى؛
    4. فهرست كتاب‌ها؛
    5. فهرست اعلام.

    پاورقى‌ها، به مقابله نسخ اختصاص يافته است و متن اصلى اين مجموعه از نسخه پاريس اخذ شده و با نسخه كتابخانه گلستان با علامت اختصارى(س) و نسخه مجلس شوراى اسلامى با علامت (مج) و نسخه ملك با علامت (ملك) برابر شده است.

    اين اثر درسال 1380ش، به همت انجمن آثار مفاخر فرهنگى به هدف گردآورى آثار و مقدمه‌سازى براى تدوين سير تاريخى انديشه‌هاى عرفانى منتشر شده است.

    پانويس

    1. سجادى، 1353، ص 70
    2. سجادى، 1353، ص 70
    3. النور: 35
    4. سجادى،1353، ص72

    منابع مقاله

    1. جمالى اردستانى جمال‌الدين محمد، «مصباح الأرواح»، چاپ اول، مصحح: ميرعابدينى سيد ابوطالب، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگى.
    2. سجادى ضياءالدين (1353)، مصباح الأرواح، نامه آستان قدس،‌ش يكم، دوره دهم، ص 69 تا 77.

    وابسته‌ها