مناسك الحج (مکارم شیرازی)

    از ویکی‌نور
    مناسک الحج (للمکارم)
    مناسك الحج (مکارم شیرازی)
    پدیدآورانمکارم شیرازی، ناصر (نویسنده)
    ناشرمدرسة الإمام علي بن أبي‌طالب علیه‌السلام
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1416 ق
    چاپ2
    موضوعحج - رساله عملیه فقه جعفری - رساله عملیه
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏188‎‏/‎‏8‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏7‎‏م‎‏8‎‏ ‎‏1375
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    مناسك الحج، رساله‌اى است كه آیت‌الله مكارم شيرازى، براى مقلدين خود تأليف نموده‌اند تااحكام حج و عمره را در يك كتاب مدون، در دسترس داشته باشند. اين رساله، به زبان عربى مى‌باشد.

    ساختار

    كتاب، از هجده قسمت تشكيل شده كه عبارتند از: 1- اهميت حج در اسلام. 2- اسرار حج. 3- شرايط وجوب حج. 4- حج مندوب(استحبابى). 5- حج نيابتى(استيجارى). 6- حج نذرى. 7- اقسام حج. 8- کیفیت حج تمتع. 9- شرايط حج تمتع. 10- مواقيت احرام. 11- احكام مواقيت. 12- واجبات عمره تمتع. 13- حج تمتع. 14- مصدود و محصور. 15- مسائل متفرقه حج. 16 عمره‌ى مفرده. 17- برخى از مسائل مهم و مبتلابه در حج و عمره. 18- آداب حج و عمره و مستحبات آنها.

    گزارش محتوا

    مقدمه: طبق روال رساله‌هاى عمليه، ابتدا، مؤلف، اجازه عمل به محتواى اين رساله را به مقلدين خود صادر نموده كه طبيعتاً بعد از بازبينى نهايى رساله و دقت در اشكالات و غلطها و اصلاح آنها چنين كارى صورت مى‌گيرد تا به خاطر سهل‌انگارى در امر چاپ يا مقدمات آن، مسئله‌اى به صورت ناصحيح به دست مخاطب نرسد.

    اهميت حج در اسلام: نخستين بخش رساله، توضيحاتى است كه مؤلف درباره‌ى اهميت حج بيان نموده است. ايشان، مى‌فرمايند: حج، از اركان مهم اسلام و از بزرگ‌ترين فرايض دينى مى‌باشد. قرآن كريم، در آيه‌ى 97 سوره آل عمران، اهميت اين امر خطیر را مورد تأكيد قرار داده، مى‌فرمايد: «و لله على الناس حج البيت من استطاع اليه سبيلاً و من كفر فإن الله غنى عن العالمين». معناى قسمت دوم آيه، اين است كه هر كس حج را ترك كند، به نفس خويش ضرر رسانده است. ايشان، جمله «و لله على الناس» را به ضميمه‌ى كلمه‌ی «كَفَرَ»، نشان از واجب بودن حج و اهميت كم نظير آن در اسلام مى‌داند و در ادامه، اشاره‌اى نيز به روايت امام صادق(ع)، در تفسير آيه‌ى 72 سوره‌ى اسرا، مى‌نمايد كه فرموده: «و من كان فى هذه اعمى فهو فى الآخرة اعمى و اضل سبيلاً» . حضرت، در مورد اين آيه، مى‌فرمايد: يكى از معانى آيه، در مورد كسى است كه حج برایش واجب شده، ولى امروز و فردا مى‌كند و نمى‌رود تا اينكه مى‌ميرد؛ حال چنين كسى در قيامت، همان حالى است كه در آيه‌ى مذكور ترسيم شده است؛ يعنى در قيامت، كور، محشور خواهد شد.

    اسرار حج: مؤلف، مى‌فرمايد: از اين همه تأكيدى كه در قرآن كريم و روايات، درباره‌ى حج رسيده، معلوم مى‌شود كه يك سرّ عظيم و يك فلسفه مهمى در اين عبادت نهاده شده كه قرآن درباره‌اش گفته: «ليشهدوا منافع لهم». در روايات، اين منافع، به مناسبت‌هاى مختلف ذكر شده است؛ تربيت نفوس، تهذيب اخلاق، تقويت اساس تقوا و اخلاص، از جمله اين منافع است؛ براى مثال، در روايات آمده كسى كه اعمال حج را انجام دهد، مانند كسى است كه تازه از مادر متولد شده و اين، نشان از صفاى نفس و طهارت روح و ازاله‌ى آثار گناه مى‌باشد كه توسط حج صورت مى‌پذيرد.

    آثار ديگر حج، آثار سياسى هستند؛ يعنى با جمع شدن هزاران مسلمان از اقصى نقاط عالم در يك محل واحد و انجام اعمال واحد و اتخاذ شكل متحد، قدرت اسلام و عزت و عظمت مسلمانان به نمايش گذاشته مى‌شود، ولى افسوس كه مسلمانان، امروزه، قدر اين نعمت را نمى‌دانند و از اين امكانات بى‌نظير نه تنها هيچ استفاده‌ى مطلوبى نمى‌كنند، بلكه مى‌كوشند تا در اين كنگره‌ى عظيم، به آتش اختلافات دامن بزنند.

    از ديگر آثار حج، آثار علمى و تحقيقى مى‌باشد؛ بدين معنا كه مسلمانان با مشرف شدن به آن مكان‌هاى مقدس و مشاهده آثار پيغمبر گرامى اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع)، پى به عظمت و كنه تلاش آن ذوات مقدسه برده و حضور عالمان و بزرگان اسلام در آن‌جا و پرداختن به مباحث علمى، مى‌تواند منشأ تحولى علمى در سراسر عالم اسلام باشد.

    اهميت اقتصادى حج، آخرين نكته‌اى است كه مؤلف، در ذيل عنوان اسرار حج به توضيح آن پرداخته، مى‌فرمايد: حضور بزرگان و دست‌اندركاران اقتصادى و سياسى جهان اسلام، در آن كنگره عظيم، مى‌تواند منشأ تبادل نظرات و راه‌كارهايى براى پيشرفت‌هاى اقتصادى و تبادلات صنعتى، ميان جهان اسلام، بشود.

    شرايط وجوب حج: اين شرايط، عبارتند از: بلوغ، عقل، منجر نشدن انجام حج به ترك واجبى مهم‌تر و يا افتادن در يك امر حرام، استطاعت كه با حاصل شدن اين چند چيز، محقق مى‌شود: هزينه سفر، اعم از هزينه رفت آمد و خورد و خوراك و جايى براى ماندن؛ مجاز بودن براى سفر؛ نبودن مانعى براى اين كار در طول مسير و عدم واهمه براى جان و مال و ناموس؛ به لحاظ بدنى، قادر بودن براى انجام اعمال حج؛ داشتن نفقه‌ى عيال و كسانى كه واجب النفقه محسوب مى‌شوند در طول سفر حج و داشتن شغل يا مالى كه بتواند بعد از بازگشت از سفر حج به زندگى خود به طور عادى ادامه دهد.

    مؤلف، در مسئله ديگرى، روى اين نكته تأكيد دارد كه اگر كسى منزل شخصى براى سكونت ندارد، در حالى كه نياز بدان دارد، اگر به مقدار حج پول داشته باشد، حج بر او واجب نمى‌باشد.

    حج استحبابى: حج، براى كسانى كه مستطيع به معنى اصطلاحى نيستند و هم‌چنين براى كسانى كه يك‌بار حج انجام داده و واجب الهى از گردنشان ساقط شده، مستحب مى‌باشد؛ يعنى بعد از سال اول كه حج انجام شد، در سال‌هاى بعدى برایش مستحب مى‌گردد. مؤلف، بر اين نكته تأكيد دارند كه اگر تعداد حج‌گزاران زياد شود، به طورى كه انجام حج مستحبى باعث مزاحمت براى افرادى كه حج برایشان واجب است، گردد، ديگر استحبابى در ميان نخواهد بود و بايد اين كار را به طور موقت و تا مرتفع شدن اين حالت، ترك كنند و نيز اگر تعداد حج‌گزاران به قدرى كم شود كه اطراف بيت الهى خالى از زائر و حاجى گردد، بر حاكم شرع واجب مى‌شود كه هر ساله عده‌اى را از هزينه بيت المال، براى انجام اعمال حج، به مكه بفرستد.

    حج استيجارى: نيابت در حج، از طرف شخص مرده، در حج واجب و مستحبى جايز است و از طرف شخص زنده، تنها در حج مستحبى جايز مى‌باشد، نه در حج واجب؛ مگر در صورتى كه حج واجب بر ذمه‌ى شخص آمده، ولى انجام نداده و فعلاً استطاعت بدنى براى انجام آن ندارد.

    مسئله ديگر در حج نيابتى، جواز انجام نيابت زن از طرف مرد و مرد از طرف زن است و در چنين حالت‌هايى مرد به وظيفه‌ى خود و زن نيز به وظيفه‌ى زنان عمل مى‌كند، لكن افضل آن است كه مرد از طرف مرد و زن از طرف زن به نيابت بپردازد. نكته مهم ديگر در بحث نيابت، اين است كه فرد واجب الحج و مستطيع تا زمانى كه حج خود را انجام نداده نمى‌تواند از طرف ديگرى نيابت كند.

    حج نذرى: هر كس كه بالغ و عاقل باشد و از روى قصد و اختيار نذر كند حج را، حج بر وى واجب خواهد شد. اگر كسى نذر كند بدون آنكه زمان خاصى را معين كند، مى‌تواند آن را به تأخير بيندازد، امّا اگر در زمان خاصى نذر كند و در آن زمان نرود، كفاره برایش واجب خواهد شد و طبق نظر مؤلف احوط آن است كه قضايش را نيز به جا بياورد.

    اقسام حج: حج، داراى سه قسم است كه عبارتند از: حج تمتع، حج افراد و حج قران. حج تمتع وظيفه‌ى كسى است كه محل سكونتش بيش از چهل و هشت مايل از مكه فاصله داشته باشد كه حدوداً هشتاد و شش كيلومتر مى‌شود. حج افراد و قران نيز وظيفه اهل مكه و كسانى كه فاصله‌شان تا مكه كمتر از مقدار مذكور است، مى‌باشد. كسى هم كه اهل مكه است، امّا براى مسافرت از مكه بيرون رفته، مى‌تواند موقع بازگشت، حج تمتع بكند. از آن‌جايى كه غالب مسلمانان عالم در فاصله بيشترى از حد مذكور نسبت به مكه قرار دارند، فلذا مؤلف، اقدام به توضيح حج تمتع نموده است.

    کیفیت حج تمتع: ايشان به طور اجمالى حج تمتع را به اين صورت تبيين كرده‌اند: الف) عمره تمتع: واجب است عمره تمتع حتماً در ماه‌هاى حج؛ يعنى شوال، ذى‌القعده و ذى‌الحجه انجام گيرد. اعمال آن نيز عبارتند از: 1- احرام از ميقات به نيت عمره تمتع. 2- طواف اطراف كعبه معظمه. 3- دو ركعت نماز طواف در مقام ابراهيم. 4- سعى بين صفا و مروه. 5- تقصير؛ يعنى كوتاه كردن مقدارى از مو يا ناخن. بعد از انجام اين پنج عمل، از احرام خارج شده و تمام كارهايى كه بر محرم حرام است، برایش حلال مى‌شود.

    ب) حج تمتع: حج تمتع، متشكل از سيزده عمل است كه عبارتند از: 1- احرام از مكه. 2- وقوف در عرفات از ظهر تا غروب روز نهم ذى حجه. 3- وقوف در مشعر از طلوع فجر تا طلوع آفتاب روز عيد قربان. 4- رفتن به منى و رمى جمره‌ى عقبه(سنگ زدن به ستون موجود در آخر منى كه جمره‌ى عقبه نام دارد). 5- ذبح قربانى در منى در روز عيد؛ يعنى دهم ذى حجه. 6- تقصير يا حلق يا گرفتن مقدارى از ناخن يا مو. بعد از اين اعمال، از حال احرام خارج مى‌شود و غير از زنان و عطر، همه چيز برایش حلال مى‌شود.

    7- طواف حول كعبه كه طواف زيارت نام دارد. 8- انجام دو ركعت نماز طواف. 9- سعى بين صفا و مروه كه بعد از آن عطر هم برایش حلال مى‌شود. 10- طواف ديگرى حول كعبه كه بدان طواف نساء مى‌گويند. 11- خواندن دو ركعت نماز طواف نساء كه با اين عمل، زنان برایش حلال مى‌شوند. 12- بازگشت به منى و ماندن در آن‌جا در شب‌هاى يازدهم و دوازدهم و در بعضى حالات حتى شب سيزدهم. 13- رمى جمره‌هاى سه‌گانه(سنگ زدن به هر يك از ستون‌هاى سه‌گانه موجود در منى)، در روز يازدهم و دوازدهم ذى حجه. بعد از ظهر روز دوازهم، اعمال تمام شده و مى‌تواند به مكه باز گردد، در حالى كه حاجى شده است.

    مؤلف، در ادامه اين هيجده عمل(پنج عمل عمره‌ى تمتع و سيزده عمل حج تمتع) را در مسائل بعدى به تفصيل توضيح داده‌اند.

    مصدود و محصور: مصدود، به كسى گفته مى‌شود كه شخصى او را بعد از احرام بستن براى عمره يا حج، از انجام ساير اعمال محروم كرده باشد و محصور، به كسى گفته مى‌شود كه به خاطر مريضى و امثال آن، توان انجام اعمال حج يا عمره را نداشته باشد. اين افراد، احكام خاصى دارند كه در اين قسمت بدان‌ها اشاره شده است.

    مسائل متفرقه حج: مؤلف، در اين قسمت نيز به پنج مسئله از مسائل متفرقه حج اشاره كرده كه اولى عبارت است از اينكه اگر كسى قربانى نداشت و پول آن را نيز همراه نداشت، به جاى قربانى، ده روز روزه مى‌گيرد كه سه روزش به صورت پشت سر هم و در ايام حج بوده و ما بقى آن، بعد از بازگشت به وطن مى‌باشد. مسئله بعدى اين است كه اگر كسى بعد از پايان يافتن اعمال عمره تمتع و خروج از احرام، به خاطر مريضى يا هر دليلى ديگر، نخواهد اعمال حج تمتع را انجام بدهد، عاصى و گناه‌كار نخواهد بود.

    عمره مفرده: ايشان، اعمال عمره‌ى مفرده را نيز در ضمن هفت مسئله توضيح داده، سپس در چند جمله بعضى از مسائل مهم و مبتلابه در حج و عمره را بيان كرده است.آداب حج و عمره، نيز مشتمل بر عده‌اى از مستحبات و مكروهات است كه در آخرين بخش كتاب، ذكر شده است.

    وابسته‌ها