نظرات في الإعداد الروحي

    از ویکی‌نور
    نظرات في الأعداد الروحي
    نظرات في الإعداد الروحي
    پدیدآورانمؤسسة العارف للمطبوعات (محقق) معن، حسین (نویسنده)
    ناشرمؤسسة العارف للمطبوعات
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1412 ق یا 1992 م
    چاپ2
    موضوعاخلاق اسلامی ایمان (اسلام)
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏225‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏6‎‏ن‎‏6
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    نظرات في الإعداد الروحي، اثر شهيد شيخ حسين معن، با تحقيق مؤسسة العارف للمطبوعات، كتابى است پيرامون تربيت اسلامى و راه‌هاى آن كه به زبان عربى نوشته شده است.

    ساختار

    كتاب با سه مقدمه از ناشر، شيخ محمدمهدى آصفى و حاج عبدالصاحب دخيل آغاز و مطالب در پنج فصل، تنظيم شده است.

    نویسنده در ابتدا، به تعريف شخصيت انسان پرداخته و ضمن اشاره به توجه ويژه اسلام به بعد معنوى آن، به بحث از آگاهى وجودى انسان و چشم‌انداز فكرى او پرداخته و در نهايت، به محبت درونى انسان به خداوند اشاره كرده است. در پايان نيز پس از تعريف عبوديت و راه‌هاى آن، تربيت معنوى و روش‌هاى آن از منظر اسلام، مورد مطالعه قرار گرفته است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه ناشر، به اهميت مسئله آماده‌سازى معنوى در زندگى انسان، اشاره شده است[۱]

    در مقدمه شيخ محمدمهدى آصفى، مطالبى پيرامون كتاب و نویسنده آن، بيان شده است[۲]

    عبدالصاحب دخيل در مقدمه خويش با عنوان «سخنى كه از آن گريزى نيست»، بحثى مفصل و زيبا را درباره «پديده روحانیت» (مقصود از روحانیت، معناى فعلى و اصطلاحى آن كه نام صنفى خاص واقع شده، نيست، بلكه مراد اعتقاد به نيرويى ماوراء طبيعى است كه قدرت تصرف در عالم ماده را داراست) و تاريخ پيدايش آن و افراط و تفريطهايى كه در آن وجود دارد و طوايف مختلف و متعدد روحانیون و وجه مشتركى كه مى‌توان با تكيه بر آن، همه آنها را يك گروه بشمار آورد و... مطرح كرده است[۳]

    در فصل اول، جنبه معنوى انسان، توضيح داده شده است. نویسنده در ابتداى اين فصل، متذكر گرديده كه مقصود وى از جنبه معنوى در شخصيت انسان مسلمان، كثرت نماز، روزه، تعبدو... نيست، گرچه به نظر وى، كثرت تعبد، وسيله‌اى است كه در تكامل اين جنبه، نقش بسزايى دارد و همچنين مقصود حسن تعامل و خوش‌رفتارى با مردم و برخوردارى از اخلاق پسنديده و نيكو مانند: شجاعت، عفت، بخشش، حكمت، احسان و... نيست، بلكه منظور وى، اتصال داخلى و قلبى مؤمن، با خداوند و علقه نفسى و عاطفى به او به‌وسيله ايمان، حب و اخلاص و آنچه هم‌معنا با اين سه واژه از قبيل خوف، رجاء، تواضع و... مى‌باشد، است[۴]

    در اين فصل، نقش تربيت روحى از ديدگاه اسلام و اهميت و جايگاه آن، در سه قسمت زير، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است: جهت‌گيرى صوفيانه، جهت‌گيرى‌هاى سياسى و فكرى و جهت‌گيرى متكامل و صحيح اسلامى[۵]

    نویسنده، معتقد است جهت‌گيرى تربيتى متكامل اسلامى، مبتنى بر علاقه قلبى و درونى به خداوند از حيث حب، ايمان، اخلاق، خوف، رجاء، زهد و... و به‌وسيله راه‌ها و روش‌هاى معهود و مذكور در شريعت مبين، مانند نماز، روزه، ذكر، مخالفت با هواى نفس و ساير عبادات مى‌باشد[۶]

    در فصل دوم، مطالبى پيرامون آگاهى وجودى انسان و چشم‌انداز فكرى او، بيان گرديده است. نویسنده در ابتدا به تعريف فكر پرداخته، سپس آگاهى فكرى و فهم را توضيح داده است. وى در اين فصل، به توضيح مراحل اعتقاد پرداخته است كه عبارتند از: اسلام (اقرار و فهم و شهادت به يگانگى خداوند و رسالت حضرت محمد(ص) از جانب او)، ايمان (تصديق قلبى به حقايق والاى دينى) و يقين (كه والاترين و برترين مراحل اعتقادى است كه همان مرحله احساس و كشف الغطاء مى‌باشد)[۷]

    نویسنده در فصل سوم، به بحث پيرامون محبت درونى انسان به خداوند و وجدان اسلامى، به معناى وسيع آن كه شامل عواطفى همچون حب و بغض و انفعالاتى نظير خوف، رجاء، غضب و فرح مى‌شود، پرداخته است[۸]

    نویسنده بر اين باور است كه هدف اسلام، تنها مجموعه‌اى از تصرفات، مواقف و حركاتى كه انسان انجام مى‌دهد نيست، بلكه هدف آن، ساختن انسان كامل و صالحى است كه داراى فكر، روح و وجدان است. به نظر وى، اسلام به شخصيت انسان و ابعاد مختلف آن، توجه ويژه‌اى نموده است[۹]

    در فصل چهارم، عبوديت، اراده راسخ و كوبنده و عمل خالص، معنا شده است. از جمله مباحث اين فصل، عبارت است از: بيان شخصيت اسلامى، کیفیت تحقق حاكميت عامه براى اراده ربانى، التزام عملى به راه اسلام در زندگى، استقامت و تفكر، صبر در هنگام بلا، صبر در مقابل هواهاى نفسانى، اخلاص، سختى اخلاص واقعى براى خداوند، شمول عبادت و وسعت اخلاص، توكل و معناى صحيح آن و..[۱۰]

    در آخرين فصل، از تربيت معنوى و روش‌هاى آن، سخن به ميان آمده است. نویسنده ضمن توضيح شروط تربيت صحيح، به وسايل آن در اسلام اشاره كرده و آن‌ها را توضيح داده است كه عبارتند از: شب‌زنده‌دارى، ذكر فراوان خداوند، تلاوت قرآن كريم و تدبر در آن، قرار گرفتن در مكان‌هايى كه جو و فضايى معنوى بر آنها حاكم است، فرهنگ ايمانى، مخالفت با هواهاى نفسانى (از جمله كمك گرفتن از روزه)، محاسبه نفس و اعتكاف[۱۱]

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب، در انتهاى كتاب آمده است.

    در پاورقى‌ها، علاوه بر ذكر منابع، به توضيح برخى كلمات متن پرداخته شده است. همچنين نص آيات و رواياتى كه در متن به آن‌ها اشاره گرديده، در پاورقى‌ها آمده است.

    پانويس

    1. مقدمه ناشر، ص6
    2. مقدمه آصفى، ص7
    3. مقدمه عبدالصاحب دخيل، ص23-33
    4. متن كتاب، ص40-42
    5. همان، ص42
    6. همان، ص53
    7. همان، ص89
    8. همان، ص135
    9. همان، ص137
    10. همان، ص189-243
    11. همان، ص249-282

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.