هشت در بهشت؛ ده رساله از علامه فیض کاشانی

    از ویکی‌نور
    هشت در بهشت: ده رساله از علامه فيض کاشاني
    هشت در بهشت؛ ده رساله از علامه فیض کاشانی
    پدیدآورانفیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی (نویسنده) توحیدی، مسیح (محقق)
    عنوان‌های دیگرده رساله از علامه فیض کاشانی
    ناشرسازمان تبليغات اسلامی، پژوهشکده باقر العلوم(ع)
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1388 ش
    چاپ1
    موضوعاسلام - علوم نقلی

    اسلام - مجموعه‌ها - متون قدیمی تا قرن 14

    فلسفه اسلامی
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏4‎‏/‎‏6‎‏ ‎‏/‎‏ف‎‏9‎‏ﻫ‎‏5
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    هشت درِ بهشت گردآمده از ترجمه‌هاى علامه ملا محسن فيض كاشانى است كه دربردارنده ده رساله در زمينه فقه، اخلاق، عقايد و عبادات مى‌باشد.

    ساختار

    رساله‌هاى موجود در اين دفتر فارسى بر اساس تقدم احتمال زمان نگارش، عبارتند از: ترجمة العقايد- ترجمة الصلاة- ابواب الجنان- ترجمة الطهارة- ترجمة الحج- ترجمة الزكاة- مفتاح‌الخير- ترجمة الشريعة- ترجمة الصيام.

    گزارش محتوا

    رساله (ترجمة العقائد) در هشت بخش؛ همانند هشت در بهشت نگاشته شده است. هر بخش با نام «در» به بيان اصول عقايد شيعه بر مبناى آيات قرآن و احاديث معصومان(ع) پرداخته است. فيض كاشانى، دلالت‌ها و ارشادهاى خداوند و رسول گرامى او را برترين كلام‌ها و استوارترين برهان‌ها براى صاحبان خرد و انديشه مى‌داند و اين استشهاد و استدلال‌جويى از قرآن و حديث را تقليد محض و پيروى ناآگاهانه نمى‌داند، بلكه اين شيوه را مايه هشدار باش و بيدارى عقل‌هاى درست‌انديش مى‌خواند.

    «در» اول درباره اثبات وجود خداوند و هستى حق گفت و گو مى‌كند. نویسنده اين «در» را با اين عبارت آغاز مى‌كند: «يك دم حديث امكان و وجوب را بگذار و دل با ما دار و لحظه‌اى حرف دور و تسلسل را رها كن و گوش با ما كن كه دورت سرگردان مى‌سازد و تسلسلت در بيابان بى‌پايان مى‌اندازد. زمانى نگاه كن و ببين در غرايب آسمان و...»

    علامه فيض ربانى با بيان نظم حاكم بر هستى و نيز فطرت خداجوى آدمى كه درمى‌يابد: او خود خويشتن را نيافريده است، پس نيازمند آفريدگارى هست و نيز با اشاره به برهان نهفته در اين كلام بلند امام على(ع) عَرَفتُ اللهَ بِفَسخِ العَزائِم و نَقضِ الهِمَمِ و نيز برهان نياز انسان در مشكلات و دشوارى‌ها به نيروى ماورايى و قدرتى لايزال به اثبات وجود خدا مى‌پردازد.

    «در» دوم پيرامون اثبات توحيد و يگانگى حق سخن مى‌راند و «در» سوم به بحث و بررسى پيرامون صفات جمالى و جلالى خداوند بر اساس آيات و روايات، مى‌پردازد.

    «در» چهارم درباره نبوت و رسالت، و «در» پنجم در به روى موضوع وصايت و ولايت مى‌گشايد. «در» ششم درباره معاد و «در» هفتم از رساله «ترجمة العقائد» به ذكر احوال موت و قيامت پرداخته است و در آخر «در» هشتم را به تشريح بهشت و دوزخ و شفاعت و حوض اختصاص داده است. وى در پايان پس از گفت و گو از حوض كوثر، رساله را چنين به پايان مى‌رساند:

    «و مؤلف اين رساله را كه يكى از فدويان خاک در اوست؛ (يعنى اميرمؤمنان امام على(ع) ان شاء الله جامى كرامت خواهد فرمود كه لذت ديدار ساقى، او را چنان محو سازد كه به لذت شراب نپردازد.»


    گر تو ز شراب مى‌شوى مستما را ساقى ربايد از دست


    فيض در بخش «ترجمة الصلاة»، اين رساله را پس از نام خدا با اين بيت آغاز مى‌كند:

    هر كه نه گويا به تو خاموش بههر چه نه ياد تو فراموش به


    و سپس از اذان و اقامه و تكبيرةالاحرام تا سلام پايانى نماز را به زبانى ساده و همه كس فهم به فارسى ترجمه مى‌كند و خواندنى است كه در ترجمه صلوات در تشهد نماز آل محمد (صلى‌الله‌عليهم اجمعين) را اين گونه مى‌شناساند:

    «خدايا درود فرست بر محمد(ص) و بر اهل‌بيت محمد(ص) كه حضرت فاطمه(س) و دوازده امام معصوم‌اند، و هر كه سيرت ايشان ورزد و از علم ايشان حظى وافر داشته باشد، مثل سلمان فارسى چنان كه پيغمبر(ص) فرموده كه «سَلمَانُ مِنَّا اَهلَ البَيت»

    اين رساله نيز در هشت باب نگاشته شده است.

    رساله مفتاح‌الخير، يكى ديگر از رساله‌هاى اين مجموعه، مشتمل بر هشت «در» و تكميل كننده رساله «ترجمة الصلاة» است.

    فيض در اين رساله به بررسى اقسام نماز، شرائط وجوب و صحت نماز، نماز مسافر، اوقات نمازها، گونه‌هاى شك در نماز و چگونگى جبران نمازهاى از دست رفته مى‌پردازد.

    دانستنى است كه فيض كاشانى يكى از شرائط صحت و درستى نماز را آن مى‌داند كه مسائل نماز بايد از امام معصوم فرا گرفته شود، اگر چه به چندين واسطه باشد. البته اين نكته فقهى تازه‌اى نيست؛ ولى تصريح و شفاف‌گويى آن از زيبايى‌هاى كار فقهى اوست و نيز از فتاوى ويژه او آن است كه: آن كسى كه ساتر عورت ندارد؛ ولى لباس نجسى به همراه دارد، بايد لباس نجس را بپوشد و اركان نماز را تمام انجام دهد و ديگر آن كه وقت نماز مغرب را زمان غروب آفتاب (استتار قرص خورشيد) مى‌داند.

    علامه فيض كاشانى ماده تاريخ اتمام مفتاح الخير را با عبارت «شهر محرم الحرام» كه برابر با 1073 هجرى قمرى مى‌شود، بيان مى‌كند.

    ترجمه رساله ديگر اين مجموعه كه به ترجمة الطهارة اختصاص دارد، داراى هشت «در» است كه «در» اول در فضيلت طهارت گشوده مى‌شود و «در» آخر در کیفیت تيمم بسته مى‌شود. ماده تاريخ اتمام نگارش رساله عبارت «شد محرم الحرام» (بدون الف تعريف در الحرام) است، گفتنى است كه علامه فيض بر اين فتواست كه آب تا زمانى كه رنگ و بو و طعم آن تغيير نكرده باشد، اگر چه قليل باشد، به مجرد ملاقات با نجس نجس نمى‌شود و نيز از فتاوى ويژه او كفايت غسل به هر نيتى كه باشد از وضوست.

    هم‌چنين نویسنده اين مجموعه در بخش ديگرى به «اذكار الطهارة» مى‌پردازد كه اين رساله دربردارنده ذكرها و دعاهايى است كه در «ترجمة الطهارة» به آن‌ها اشاره شده است. اين رساله تكميلى در پنج باب تنظيم شده است كه باب اول در اذكار بيت الخلاء و باب آخر در اذكار غسل است.

    مبحث بعد، كتاب حاضر، «ترجمة الحج» است، كه اين رساله در فقه حج و عمره است و فيض در ابتدا مى‌نويسد، اين ترجمه را بعد از «ترجمة الصلاة» و «ترجمة الطهارة» و «ترجمة الصيام» نوشته است.

    فيض فقيه كه به جنبه‌هاى عملى و كاربردى فقه عنايت ويژه‌اى داشته است، در اين رساله به تفصيل از حج تمتع و عمره و مفرده سخن مى‌گويد؛ ولى حج قران و افراد را رها كرده و تنها به تعريفى كوتاه از اين دو بسنده مى‌كند. نيز در كفاره شكار مى‌نويسد: چون كفاره شكار كردن بسطى از سخن مى‌طلبد كه مناسب اين رساله نيست و احتياج به آن نيز كمتر مى‌شود، طى آن مى‌شود.»

    اين رساله نيز در هشت باب نگاشته شده است.

    هم‌چنين در ذكر زيارات مشاهد مشرفه- على اهلها السلام- و خاصه در زيارت پيامبر و ائمه معصومين مى‌نويسد: «از جمله سنن موكده، حاج را، زيارت پيغمبر(ص) است و بعضى اخبار دلالت بر وجوب آن دارد و در زيارت قبور سائر ائمه معصومين- صلوات‌الله‌عليهم- ثواب بسيار هست، خصوصاً امام حسين و امام رضا(ع)

    همچنان كه در حديث وارد شده، زيارت امام حسين(ع) فرض است بر هر مؤمنى، و زيارت امام رضا(ع) معادل هفتاد هزار حج است. در ادامه نيز مى‌نويسد: و كسى كه از مشاهد مشرفه دور باشد، اگر به بام خانه خود برآيد و سر سوى آسمان كرده، متوجه قبور ايشان شود و سلام كند بر ايشان، ثواب زيارتى به جهت او نويسند.

    بخش بعدى اين مجموعه به بحث و بررسى درباره «ترجمة الزكاة» مى‌پردازد. اين رساله نيز در هشت «در» به مباحث زير پرداخته است:

    معناى زكات، فضيلت و ارزش‌هاى زكات دادن- اقسام و شرايط زكات، نصاب نقدين (طلا و نقره)، نصاب أغنام (أنعام) ثلاثه (شتر، گاو- گوسفند) نصاب غلات اربعه (گندم- جو- مويز- خرما) چگونگى مصرف زكات.

    علامه در يك بخش كوتاه نيز به تشريح زكات فطره و شرايط آن پرداخته است و در پايان از آداب زكات دادن سخن مى‌گويد.

    «بايد كه زكات را به قصد قربت بدهد و مبادرت كند، در دادن بعد از تمامى سال در نقدين و انعام و بعد از درويدن و چيدن يا حرس كردن در غلات، و اگر سبب تأخير، انتظار مستحق يا افضل مستحقين باشد يا خواهد كه بسط كند بر اصناف، اولى آن است كه از مال خود جدا كند و الا اگر تلف شود، ضامن است، مگر آن كه انتظار كشد كه مويز يا خرما شود و در همه زكات دادن قيمت جايز است الا در انعام كه احتياط آن است كه از عين بدهد، مگر آن كه فرض معين را نداشته باشد»

    رساله فقهى صيام، رساله ديگرى از مجموعه حاضر نيز در هشت «در» نگارش شده است كه به بيان فضيلت روزه‌هاى ماه رمضان و شرايط و آداب آن پرداخته و در پايان در هشتمين «در» از درهاى صيام پيرامون اعتكاف و شرايط آن سخن مى‌گويد.

    از ترجمه‌هاى ديگر اين مجموعه، «ترجمة الشريعة» است. اين رساله نيز در هشت «در» تنظيم شده است. «در» اول به تشريح معناى شريعت و کیفیت سلوك راه حق مى‌پردازد.

    «در» دوم اين ترجمه در بيان اعمال نيك بدنى و ذكر نمونه‌هايى از آن است. «در» سوم نيز به بيان اعمال ناپسند بدنى اختصاص دارد و در اين باره به آيه‌اى از قرآن اشاره مى‌كند: «خداى قبول نمى‌كند عبادت و طاعت را، مگر از آن كسانى كه پرهيزگار باشند. ترك معاصى همه فريضه است و ترك مكروهات به منزله نوافل است كه ثواب دارد و فعلش عقاب ندارد.»

    «در» چهارم اين ترجمه پيرامون ثواب برخى اعمال پسنديده و سنت‌هاى نيك سخن مى‌گويد و رفتارهاى پسنديده را در دو محور فردى؛ (مانند مسواك زدن، عطر زدن، و...) و اجتماعى (ثواب فرياد رسيدن مسلمانان، عيادت بيمار) ذكر كرده است.

    «در» پنجم درباره جزاى برخى اعمال ناپسند و چگونگى عقاب آن‌ها گفت و گو مى‌كند و در اين باره به ذكر احاديثى مى‌پردازد؛ از جمله: «بپرهيزيد از غافل شدن از ياد حق- جل شأنه- پس به درستى كه هر كه غافل شود از ياد حق، از خود غافل شده است. و بپرهيزيد از سهل و خوار گرفتن فرمان خداى، پس به درستى كه هر كه سبک و سهل گيرد، امر خداى را، خداى او را خوار مى‌گرداند، در روز قيامت.»

    «در» ششم اين ترجمه از كتاب حاضر سخن از صفات پسنديده نفسانى و منش‌هاى اخلاقى انسان؛ مانند صبر و توكل و... مى‌گويد. «صبر يعنى پاى افشردن بر دشوارى در راه حق، پس اگر به مصيبت صبر كند، سيصد درجه اجر دارد و اگر بر طاعت، ششصد درجه و اگر از مصيبت، نهصد درجه. و اين بهترين انواع صبر است. در اين قسمت نيز به فرمايش حق تعالى اشاره شده است كه مى‌فرمايد: «جز اين نيست كه تمام و كامل داده مى‌شود، مزد صبركنندگان، بى‌حساب.»

    «در» هفتم، صفات اخلاقى ناپسند؛ مانند تكبر- عجب- حسد و... را معرفى مى‌كند.

    و در حديث آمده: حسد ايمان را مى‌خورد، همچنان كه آتش، هيزم را مى‌خورد.

    نویسنده «در» هشتم را به ذكر پاره‌اى از آداب سلوك راه خدا اختصاص داده است. و عمده آداب اين راه را ياد حق تعالى در هر لحظه و ساعت مى‌شناساند و در پايان رساله چنين مى‌نويسد: «و هر كه توفيق يابد كه اعمال حسنه و سنن سنيه مذكوره را به جاى آورد و از اعمال سيئه مذكوره اجتناب نمايد و اخلاق پسنديده را تحصيل كند و ناپسنديده را از خود دور، روز به روز حالش در ترقى باشد، حسناتش فزايد و سيئاتش مغفور و درجاتش مرفوع و باطنش صافى و قربش به حق وافى و دعایش مستجاب و نفسش مستطاب. بيت:


    گر چه وصالش نه به كوشش دهندآن قدر اى دل كه توانى بكوش


    علامه فيض كاشانى در پايان رساله، ماده تاريخ اتمام آن را به لحاظ ماده و سال عبارت «شهر محرم الحرام» مى‌نويسد كه برابر با 1073ق است.

    وى در انتخاب روايت، احاديثى را كه از لقاى خداوند، قرب او و رضاى حق، سبحانه، سخن مى‌گويد، بر روايات فراوانى كه از حور و غلمان و ميوه‌هاى بهشتى گفت و گو مى‌كند، ترجيح مى‌دهد و مخاطب خويش را بر معيار آن احاديث بلند و آسمانى به انگيزش الهى وا مى‌دارد.

    فيض كاشانى از هر فرصتى براى بيان نكته‌هاى اخلاقى استفاده كرده است و دفترش سرشار از بينش توحيدى و نگاه عرفانى اوست. چنان كه رگه‌هاى اين نگاه والاى عارفانه را در بيشترين مباحث كتاب حاضر مى‌توان يافت.

    نویسنده در آغاز ترجمه‌ها (به جز ترجمه‌هاى تكميلى و نيز «ترجمة الصيام» و «ترجمةالزكاة») اشعارى در قالب غزل يا قصيده آورده است كه بيشتر آن‌ها با زبانى مناجات گونه پرده از معارف پنهانى موضوعى كه رساله بدان پرداخته است، مى‌گشايد و نيز با انگيزشى درونى در خوانندگان زمينه سير و سلوك آن‌ها را در راه بندگى خداوند، فراهم مى‌آورد.

    نكته قابل توجه اين كه روزگار علامه محسن فيض كاشانى روزگار اوج استيلاى حكومت صفوى است. در اين دوران علوم حديث، تفسير، فقه و حكمت رونق بسزايى دارد. دانشمندان بزرگى چونان ميرداماد- ملاصدرا - محقق سبزوارى تا علامه مجلسى در اين روزگار مى‌زيسته‌اند.

    منابع مقاله

    متن و مقدمه كتاب

    وابسته‌ها