پژوهشی در ارزشهای اخلاقی از دیدگاه قرآن و احادیث

    از ویکی‌نور
    ‏پژوهشی در ارزشهای اخلاقی از دیدگاه قرآن و احادیث
    پژوهشی در ارزشهای اخلاقی از دیدگاه قرآن و احادیث
    پدیدآورانحقانی، حسین (نویسنده)
    ناشردانشگاه الزهراء(س)
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1383 ش
    چاپ1
    شابک964-6366-62-7
    موضوعاحادیث اخلاقی

    اخلاق اسلامی

    قرآن - اخلاق
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏103‎‏/‎‏3‎‏ ‎‏/‎‏ح‎‏7‎‏پ‎‏4‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    پژوهشى در ارزش‌هاى اخلاقى از ديدگاه قرآن و احاديث اثر حسين حقانى زنجانى، بررسى نظرات اسلام و پيشوايان مذهبى پيرامون مسائل اخلاقى، از روى منابع معتبر اسلامى است. كتاب به فارسى نگارش شده و نویسنده مقدمه آن را در سال 1383ش نوشته است.

    ساختار

    كتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در دو فصل و در ضمن بخش‌ها و عناوينى تنظيم شده است.

    شيوه تحقيق و بررسى در كتاب، اين است كه پيرامون هر يك از موضوعات مسائل اخلاقى مورد بحث، ابتدا به منابع معتبر اسلامى از قرآن مجيد و نهج‌البلاغه و كتب معتبر احاديث از بحارالأنوار و وسائل‌الشيعة و اصول كافى و مستدرك و ساير منابع اصيل حديثى و روايى و قرآنى مراجعه شده و روايات و احاديث و آيات مربوط را استقصاء نموده است. سپس روى اين روايات و آيات، بررسى‌هاى علمى از لحاظ سند و متن، انجام داده و به موضوعات گوناگونى تقسيم‌بندى شده و در مورد هر يك از موضوعات جمع‌آورى شده، بررسى‌هاى لازم صورت گرفته است. نظرهاى پيشوايان اسلام و قرآن مجيد نقل گرديده و تفسير و توضيح و تحقيق مطالب مندرج درباره آن‌ها، ذكر شده است[۱]

    گزارش محتوا

    نویسنده در پيشگفتار ضمن اشاره به مباحث مطرح شده در كتاب افزوده است: «سعى شده مسائلى مورد بحث قرار گيرد كه بيشتر در جامعه انسانى كنونى، مورد نياز بوده، از اهميت ويژه‌اى در تأمين سعادت زندگى مادى و معنوى انسان‌ها برخوردار باشند. ضمناً موضوعات بحث شده در اين كتاب، در كتاب‌هاى مؤلف پيرامون مسائل اخلاقى: «بررسى نظام اخلاق اسلام» و «نظام اخلاقى اسلام» كه قبلاً منتشر گرديده، بحث و تحقيق نشده و براى اولين بار مطرح شده است»[۲]

    در فصل اول كتاب در دو بخش زير، به برخى از فضائل يا ارزش‌هاى انسانى، پرداخته شده است:

    در اولين بخش، از مروّت و جوانمردى به عنوان يك كمال نفسانى، ياد شده است. مروّت به معناى مردانگى و جوانمردى، بزرگوارى و فتوّت بوده و از ديدگاه‌هاى مختلف، معناى مختلفى از آن اراده مى‌شود. در اين زمينه، ابتدا ديدگاه دهخدا، خواجه نصيرالدين طوسى، حافظ شيرازى و فقها بيان شده و سپس، اين صفت از ديدگاه پيشوايان اسلام نيز مورد مداقّه و بررسى قرار گرفته است؛ به عنوان مثال، حضرت على(ع)، در پاسخ به اين سؤال كه مروت چيست و به چه معناست، مى‌فرمايد: «حالت عفاف نفس و اصلاح مال» يعنى نفس انسان داراى عفت و پاکى بوده و مال را در جاى مناسب و حال خودش، مصرف كند. از ديدگاه پيامبر(ص) و قرآن نيز ريشه اصلى مروت، همان دورى از گناه و زشتى و پستى و متصف بودن به صفات نيك الهى و معنوى مى‌باشد[۳]

    نویسنده معتقد است معيار وجود مروّت در روح انسان‌ها، عمل به دستورات و اوامر الهى و خوددارى از نواهى خداوند است و هر انسانى مى‌تواند خودش را با آن بيازمايد؛ يعنى جايى كه امر و دستور الهى وجود دارد، به آن عمل كند و موردى كه نهى الهى وجود دارد، آن را عمل ننمايد و عمل كردن به دستورات الهى و عمل ننمودن به نواهى پروردگار، همواره در اختيار انسان‌ها بوده و هر انسانى مى‌تواند روح خود را از جهت داشتن صفت مروت و عدم آن، مورد سنجش قرار دهد[۴]

    به اعتقاد نویسنده، يكى از مسائل مهم و اساسى در مسائل اخلاقى، اين است كه انسان چگونه به وضعيت روحى و باطنى خويش علم پيدا كند و از چه طريقى بداند كه متخلق به اخلاق نيكو يا سيئه مى‌باشد. به عبارت ديگر، از درون و باطن خويش، آگاهى داشته و بداند فلان صفت نيك را دارد و فلان صفت زشت و ناپسند را ندارد[۵]

    به نظر وى، اهميت و ارزش اين امر، زمانى حالت ويژگى پيدا مى‌كند كه بداند از اين طريق مى‌تواند در تهذيب نفس و پاکى و صداقت طبع خويش بكوشد و نيز از اين طريق مى‌تواند صفحه نفس و صفات خود را از زشتى‌ها و آلودگى‌ها پاک و خود را به صفات نيكو و پسنديده مزين سازد. وى معتقد است تنها طريق و راه منحصر به فرد، علم به اين امر، مطالعه آثار چنين وضعيتى است و لذا بدين‌منظور، ابتدا به مطالعه و بررسى سخنان پيشوايان اسلام در اين زمينه پرداخته است[۶]

    سپس به دنبال پاسخ به اين سؤال كه از كجا بدانيم صفت مروت چه زمانى و يا تحت چه شرايطى به حد كمال مى‌رسد، به بيان علائم و نشانه‌هاى كمال مروت و تماميت آن در انسان، از ديدگاه پيشوايان اسلام، پرداخته است[۷]

    نویسنده در بخش دوم، به بيان جايگاه مشورت و رشد در اسلام، پرداخته است. نویسنده در اين بخش، به اين نكته اشاره دارد كه اسلام بر اساس بينش قرآن و راهنمايان دينى، معتقد است كه دين به معناى سرشت آدمى و ساختار خلقت انسان و نداى فطرت و ميل باطنى به سوى آفريدگار جهان، منبع و سرچشمه اصلى پيدايش هر نوع رشدى در شئون گوناگون مادى و معنوى انسان‌هاست[۸]

    طرق مختلف رشد روحى از ديدگاه اسلام؛ اعتبار عقل از ديدگاه احاديث؛ محدوديت تشخيص عقل؛ طريق كاشفيت علم و صفات و ويژگى‌هاى مشاور در اسلام از جمله مباحث مطرح شده در اين بخش مى‌باشد.

    در فصل دوم، برخى از رذائل يا ضدارزش‌ها مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. نكوهش و عيب‌جويى، اولين صفت مطرح شده مى‌باشد. از ديدگاه علم اخلاق، ريشه و اساس پيدايش اين صفت مذموم در دل انسان، دو امر زير مى‌باشد:

    1. عيب‌جويى از ديگران ممكن است نتيجه عداوت و حسد باشد، به اين معنا كه اگر كسى كينه و عداوت ديگرى را در دل خود نگه داشته باشد، اين باعث مى‌شود كه به دنبال عيوب ديگران افتاده تا آن‌ها را پيدا و او را رسوا و خوار سازد.
    2. ممكن است تجسس در برخى موارد، از آثار طغيان قوه شهوت باشد، بدون اين‌كه كينه و حسد نسبت به متجسس داشته باشد[۹]

    نویسنده در پى پاسخ به اين سؤال كه چرا به دنبال عيوب ديگران افتادن در اسلام نهى شده، در اين فصل، به بررسى علت نهى و برخى از آثار اين صفت از ديدگاه اسلام، پرداخته است[۱۰]

    وى عيب‌جويى از ديگران را در واقع نوعى اشاعه فحشا دانسته و معتقد است يكى از اغراض اساسى و مبناى احكام اسلام، جلوگيرى از شيوع فحشا و پخش آن در خارج است؛ زيرا هيچ انسانى جز انبيا(ع) و امامان معصوم(ع)، خالى از عيوب نيست، منتهى برخى از آن‌ها آشكار و برخى ديگر در انظار ديگران پنهان مى‌ماند و اگر بنا باشد همه صفات مخفى انسان‌ها آشكار شود، سبب شيوع فواحش شده و قبح آن در جامعه از بين مى‌رود و جرأت انسان‌ها براى انجام گناه و فساد و عمل زشت زيادتر و حدود شرعى پايمال مى‌گردد[۱۱]

    بدگمانى نسبت به ديگران؛ معناى رياست و اقسام آن؛ معناى كفر در لغت و احاديث و قرآن؛ تحقيق در معناى كفر؛ موارد كفر در احاديث پيشوايان اسلام و معنا و آثار كفر در قرآن، از جمله مباحث مطرح شده در اين فصل مى‌باشد.

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع مورد استفاده نویسنده، در انتهاى كتاب آمده است.

    پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته و در مواردى نيز توضيحاتى پيرامون برخى كلمات يا عبارات متن داده شده است.

    پانويس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.

    وابسته‌ها