آثار الباقیه (ترجمه داناسرشت): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'مثلا ' به 'مثلاً')
    جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =')
    خط ۲۸: خط ۲۸:
    | شابک =978-964-00-0279-7
    | شابک =978-964-00-0279-7
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =17519
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =17519
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =

    نسخهٔ ‏۱۵ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۱۲

    آثار الباقیه
    آثار الباقیه (ترجمه داناسرشت)
    پدیدآورانابوریحان بیرونی، محمد بن احمد (نويسنده) دانا سرشت، اکبر (مترجم)
    عنوان‌های دیگرآثارالباقیه عن القرون الخالیه. فارسی
    ناشرامير کبير
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1386 ش
    چاپ5
    شابک978-964-00-0279-7
    موضوعایران - آداب و رسوم و زندگی اجتماعی

    جشن‏ها

    سال شمار

    گاه شماری

    گاه نامه‎ها
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏CE‎‏ ‎‏109‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ ‎‏آ‎‏2041‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الآثار الباقية عن القرون الخالية اثر ابوريحان بيرونى با موضوع نجوم و تاريخ به زبان عربى و احتمالاً در حدود سال 391ق نگاشته شده است. البته تا سال 427ق، تغييراتى در آن صورت داد و مطالبى را نيز بدان افزود.

    ساختار

    در ابتداى کتاب، مقدمه‌اى از ويراستار و در ادامه متن کتاب و در پايان، تعليقات کتاب، ذكر شده است.

    بيرونى خود اثرش را در 22گفتار (القول) تأليف كرده، بدون آن‌كه در ترتيب آنها رقم‌هاى وصفى معمول را ذكر كند (برخلاف روشى كه در القانون و الهند به كار بسته است).

    گزارش محتوا

    بيرونى در اين کتاب و نيز کتاب ديگرش «تحقيق ما للهند» دقيق‌ترين گزارشهاى دوران باستان درباره تاريخ علوم مختلف در هند و گاه‌شمارى ملّت‌ها را ارائه مى‌دهد. وى براى آنكه کتابش ملال‌آور نباشد، مسائل پراكنده اما بسيار جالبى را ياد كرده است كه بسيارى از آنها به طبیعیات مربوط مى‌شود.

    درباره سنجش اعتبار منابع و مآخذ تاريخى از لابلاى آثار مختلفش به‌ويژه اين کتاب مى‌توان به تقسيم‌بندى ذيل دست يافت:1-گزارشى كه عقل در سنجش آن به‌كار نمى‌آيد و قياس آن با رويدادها و تجربيات ديگر سود بخش نيست. 2-گزارشى از رويدادى كه وقوع آن عقلا محال يا در شرايط روزگار مورد نظر ناممكن باشد. 3-گزارشى از رويدادى كه وقوع آن در «عادت جارية» ممكن است و براى سنجش آن بايد هم به نقل و هم به عقل متكى بود.

    شيوه برخورد بيرونى با گزارش‌هايى كه تحقق آن به‌طور معمول ممكن باشد، تركيبى از اعتماد بر نقل و رهگيرى از شيوه‌هاى قياسى است. به نظر وى بايد ذهن خود را از هرگونه پيش‌داورى و تعصب پاك كرد و سپس با مقايسه روايت‌هاى مختلف و يافتن توافق‌ها و تشابه‌هاى آنها تا حد امكان در تصحيح آنها كوشيد.

    البته از آنجا كه عمر انسان حتى براى شناخت سرگذشت يك ملت بسيار كوتاه است، آنچه را كه تصحيحش ممكن نبوده، بايد عيناً نقل كرد تا آيندگان از امكان دست‌يابى به اين اخبار و پژوهش در آنها محروم نمانند.

    بيرونى را مى‌توان به عنوان يكى از پيشروان مردم‌شناسى و دين‌شناسى تطبيقى دست كم در ميان مسلمانان دانست. بيرونى در آثار الباقية در مورد باورها و مراسم آئينى گوناگونى كه در ميان ملل و پيروان اديان و فرق مختلف وجود دارد بارها به تشابه‌ها و تفاوتهاى موجود اشاره مى‌كند.

    بيرونى در اين کتاب براى رفع ملال خواننده، مطالب و مسائل پراكنده و در عين حال بسيار جالبى را ذكر مى‌كند. تحقيقات بيرونى درباره تاريخ و آداب و رسوم ملل مختلف در آثار الباقية، از بارزترين و نخستين نمونه‌هاى اين‌گونه تحقيقات به شمار مى‌رود. وى در اين کتاب تعصب و پيروى كوركورانه از عقايد رايج را رد مى‌كند؛ زيرا از نظر وى تعصب چشمهاى بينا را كور و گوش‌هاى شنوا را كر مى‌كند و انسان را به كارى وا مى‌دارد كه خرد و دانش آن را گواهى نمى‌دهد.

    نام‌آورى بيرونى در شاخه‌هاى مختلف علم از قبيل رياضيات، نجوم، جغرافيا و... موجب غفلت از مقام وى در فلسفه شده است. اما شواهد موجود از آثار وى آشكار مى‌سازد كه بيرونى در اين شاخه از معرفت نيز جايگاه درخور توجهى دارد. مثلاًبيرونى در اين کتاب، نتيجه مطالعات خود را درباره ماهيت زمان و ادوار تاريخ و منشأ نظمى كه در طبيعت مشاهده مى‌شود بيان كرده است. در اين کتاب با اينكه بارها تأكيد كرده است كه هنگام گزارش آداب و رسوم ملل به نفى يا اثبات نظرات مختلف كارى ندارد، اما باز هم آن دسته از روايات را كه با عقل سليم و اصول روش علمى سازگار نباشد، به يك سو مى‌نهد. بيرونى حتى رواياتى را كه از نظر وى مردود است نقل كرده، زيرا چه‌بسا خود وى نيز در داورى درباره اين گزارشها گه‌گاه به خطا رفته باشد.

    وضعيت کتاب

    اولين بار خواجه رشيد‌الدين فضل اللّه همدانى وزير (متوفى718ق) در تاريخ «جامع» خود نسخه‌اى خوش خط و زيبا متضمن بيست‌وپنج مجلس از آن فراهم آورد. در نيمه دوم سده سيزدهم هجرى قمرى كه عليقلى ميرزا اعتضاد السلطنة (متوفى1298ق) وزير مشهور علوم ناصرى به ترجمه و شرح بهرى از آن پرداخت. بنياد ترجمه آثار شرقى لندن در سال 1869 عزم بر طبع و ترجمه کتاب كرد و اين امر به دانشمند زبان شناس آلمانى (استاد رشته ادب عربى) زاخائو محوّل شد. وى هم متن عربى را ويراست و با عنوان آلمانى «تاريخ‌شناسى ملت‌هاى مشرق زمين» چاپ كرد و يك سال بعد هم ترجمه انگليسى کتاب را با همان عنوان طبع و نشر نمود.

    هفت «نمايه» از براى متن کتاب، و هم از براى تعليقات (با نشانه: ت) در پايان کتاب آمده است: 1. فهرست مراجع، 2. نامهاى كسان (اعلام)، 3.نام جايها، 4. تيره‌ها و پيوندها، 5. واژگان نهادين، 6.کتاب‌ها و نامگ‌ها.

    منابع مقاله

    1. دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 13، ص387-402
    2. دانشنامه جهان اسلام، ج 5، ص164-186
    3. مقدمه ويراستار، صفحات ح-ى