إلزام النواصب بإمامة علي بن أبي‌طالب عليه‌السلام

إلزام النواصب بإمامة علی بن أبی طالب عليه‌السلام کتابی است منسوب به شیخ مفلح بن حسین (حسن) بن راشد (رشید) ابن صلاح بحرانی معروف به مفلح بن حسن صیمری، از اعلام قرن نهم هجری که در موضوع وجود اختلاف و انشعاب در امت پیامبر(ص) و وجود یک فرقه ناجیه و اثبات امامت حضرت علی(ع) و اعتراف دشمنان آن حضرت، بر حقانیت ایشان است.

إلزام النواصب بإمامة علي بن أبي‌طالب عليه‌السلام
إلزام النواصب بإمامة علي بن أبي‌طالب عليه‌السلام
پدیدآورانصیمری، مفلح بن حسن (نویسنده) نجفي، عبدالرضا (محقق)
سال نشرمجلد1: 1420ق
چاپ1
موضوعامامت - دفاعيه‌ها و رديه‌ها

خلافت - دفاعيه‏‌ها و رديه‏‌ها

شيعه امامیه - احتجاجات

علي بن ابي‌طالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - اثبات خلافت
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏BP‎‏ ‎‏223‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ص‎‏9‎‏الف‎‏4
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

در صحت انتساب این کتاب، مباحثی مطرح گردیده است. نویسنده «کشف الحجب» می‌گوید: «برخی آن را به سید بن طاووس نسبت داده‌اند.» شیخ حر عاملی آن را در میان کتاب‌هایی ذکر کرده که به نویسنده آن‌ها دست نیافته است. اما سلیمان بن عبدالله ماحوزی (متوفی 1121ق)، در رساله‌اش که در شرح حال علمای بحرین است، تصریح کرده که نویسنده آن، مفلح بن حسن صیمری، صاحب «غاية المرام في شرح شرائع الإسلام و كشف الالتباس عن موجز أبي‌العباس» است.[۱]؛[۲]

تصحیح و تحقیق کتاب، توسط عبدالرضا نجفی صورت گرفته است.

ساختار

کتاب با دو مقدمه از محقق و نویسنده آغاز و مطالب در سه باب و هر باب در چندین فصل، تنظیم شده است.

در ابتدای کتاب، با استناد به منابع متعدد تاریخی، چگونگی ایجاد اختلاف بین مذاهب اسلامی در اصول و فروع تبیین گردیده است، آنگاه به احادیث روایی اشاره شده که بر امامت حضرت علی(ع) و فضیلت او دلالت دارد. در ادامه کتاب، دشمنان و مخالفان حضرت علی(ع) مانند عمر بن خطاب، عثمان بن عفان، معاویه بن ابوسفیان، طلحه و زبیر، معرفی شده‌اند.[۳]


گزارش محتوا

در مقدمه محقق، تحقیقی پیرامون کتاب‌ها از لحاظ انتساب به مؤلف و استفاده مؤلفین از نام مستعار صورت گرفته و کتاب‌ها به دو دسته زیر، تقسیم شده است:

  1. تألیفاتی که مؤلف آن، به دلایل و انگیزه‌های سیاسی، دینی، ادبی، مطبوعاتی و...، از نام مستعار استفاده کرده است.
  2. تألیفات و تصنیفات بسیاری که مؤلف آن مشخص نیست و یا اینکه به بیش از یک نفر منسوب گردیده و یا اینکه مؤلف خاصی به‌صورت حدس و تخمین، برای آن ذکر گردیده است. این‌گونه کتاب‌ها بیشتر در موضوع امامت و خلافت و مباحث مربوط به شیعه و سنی می‌باشند که اثر حاضر، ازجمله آن‌ها بوده و به بیش از یک نفر، منسوب گردیده است.[۴]

در مقدمه نویسنده، ضمن اشاره به موضوع کتاب، به توضیح و تشریح روایت نبوی(ص)، مبنی بر انشعاب امت و وجود فرقه ناجیه پرداخته شده است.[۵]

در باب اول، به اختلاف مذاهب پیش آمده پس از پیامبر(ص) پرداخته شده و به این مطلب، اشاره شده است که پس‌ازآن حضرت، امت اسلامی به سه مذهب تقسیم شد: گروهی قائل به امامت حضرت(ع) پس از پیامبر(ص) بوده که به شیعیان معروف شده و گروهی، امام بعد از پیامبر(ص) را به سبب وراثت، عباس بن مطلب دانستند. اما اکثریت مردم، ابوبکر را به‌عنوان امام خود برگزیدند و به اهل سنت معروف گردیدند. نویسنده در ادامه، به توضیح اصول عقاید این سه گروه و مذاهب منشعب از آن، پرداخته است.[۶]

ازجمله موضوعات مطرح شده در این باب، عبارتند از: بحث در مشبهه مجسمه (گروهی که قائل به تجسم خداوند در قیامت هستند)؛ اختلافات مذاهب در فروع دین؛ توضیح مذاهب اسلامی؛ معرفی مذهب شیعه اثناعشری؛ معرفی و توصیف مذاهب عامه (اشاعره و معتزله) و بررسی اخباری که امامت را در ائمه دوازده‌گانه قریشی منحصر کرده است.[۷]

در باب دوم، در دو فصل زیر، به بررسی آیات و اخباری از اهل سنت پرداخته شده است که دلالت بر امامت و فضیلت حضرت علی(ع) بر سایرین دارد: در فصل نخست، آیات و روایات دال بر امامت و فضیلت آن حضرت، بررسی شده است. ازجمله این آیات، آیه مبارکه «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولٰئِکَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ (بینه: 7)؛ در حقيقت كسانى كه گرویده و كارهاى شايسته كرده‌‏اند، آنانند كه بهترين آفریدگان‌اند) هستند». از حافظ ابونعیم اصفهانی (از علمای اهل سنت)، با اسناد به ابن عباس، چنین روایت گردیده که زمانی که این آیه نازل شد، پیامبر(ص) به حضرت علی(ع) فرمود: «ایشان تو و شیعیانت می‌باشند» که به اعتقاد نویسنده، این آیه بر این امر دلالت دارد که حضرت علی(ع) و شیعیان آن حضرت، فرقه ناجیه می‌باشند.[۸]

از دیگر آیات مطرح شده در این فصل، می‌توان به آیات زیر، اشاره نمود:

  1. «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ (توبه: 119)؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، از خدا پروا كنيد و با راستان باشيد». از ابونعیم اصفهانی به صورت مرفوع، از ابن عباس نقل گردیده که این آیه در شأن حضرت علی(ع) نازل گردید.[۹]
  2. «يَوْمَ لاَ يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ (تحریم: 8)؛ در آن روز خدا پيامبر [خود] و كسانى را كه با او ايمان آورده بودند خوار نمی‌‏گرداند: نورشان از پيشاپيش آنان و سمت راستشان روان است» طبق روایتی از ابونعیم از ابن عباس که به‌صورت مرفوع روایت گردیده، مراد از این آیه، علی(ع) و اصحاب او هستند.[۱۰]

فصل دوم، به اخبار و روایاتی از عامه اختصاص یافته است که دلالت بر امامت حضرت علی(ع) و عدم صلاحیت دیگران بر امامت دارند. ازجمله این روایات، روایتی است از اخطب خوارزم به نقل از ابن مسعود بدین مضمون که: «لمّا خلق اللّه تعالى آدم و نفخ فيه من روحه عطس آدم، فقال:الحمدللّه، فقال اللّه تعالى:«حمدنیعبدي و عزّتي و جلالي لو لا عبدان أريد ان أخلقهما في دار الدنيا ما خلقتك». فقال:«يا الهي! یکونان منّي»؟ قال:«نعم يا آدم، ارفع رأسك و انظر»، فرفع رأسه، فإذا مكتوب على العرش: «لا إله إلا اللّه، محمّد رسول‌اللّه نبيّ الرّحمة، عليّ مقيم الحجّة، من عرف حقّ عليّ زكى و طاب و من أنكر حقّه لعن و خاب، أقسمت بعزّتي و جلالي أن أدخل النار من عصاه و لو أطاعني و أقسمت بعزّتي أن أدخل الجنّة من أطاعه و لو عصاني»؛ وقتى خداوند آدم(ع) را خلق كرد و از روحش به وى دمید، آدم عطسه كرد و گفت: الحمد للَّه، خداوند فرمود: بنده‏‌ام مرا حمد كرد. قسم به عزت و جلالم، اگر من اراده به خلق دو بنده‏‌ام نداشتم كه آن‌ها را در دار دنيا خلق كنم، اى آدم، تو را نمی‌آفريدم. آدم(ع) گفت: خداوندا، آن دو نفر از نسل من هستند؟ خداوند فرمود: بلى اى آدم، سرت را بلند كن و نگاه كن. آدم(ع) سرش را بلند كرده ديد در ساق عرش نوشته شده: لا اله الا اللَّه، محمد نبى الرحمه و على مقيم الحجه، هر كس حق على را بشناسد، پاک و طاهر است و هر كس حق او را انكار كند، ملعون و زیان‌کار است. من به عزت خود سوگند خورده‏‌ام كه هر كس على را عصيان كند او را داخل جهنم كنم، اگرچه به من اطاعت كرده باشد و به عزتم سوگند کسی که او را اطاعت كند داخل بهشت نمايم، هرچند مرا عصیان کرده باشد.[۱۱]

در آخرین باب، به بیان مثالب و معایب برخی از صحابه که در کتب عامه مذکور است، پرداخته شده است. این افراد عبارتند از ابوبکر؛ عمر بن خطاب؛ عثمان بن عفان؛ معاویه؛ یزید بن معاویه؛ عمر بن سعد؛ طلحه بن عبیدالله؛ زبیر بن عوام و عایشه.[۱۲]

اخبار عامه در فرار ائمه و بزرگانشان از جنگ؛ قصیده ابن ابی‌الحدید و شرح آن؛ اقرار عامه به اباحه متعه؛ اقرار عامه به مخالفت با شریعت و اعتراف اشخاصی مانند عمرو بن عاص، عبدالعزیز بن مروان بن عبدالعزیز و عمر بن عبدالعزیز به حقانیت حضرت علی(ع)، ازجمله مباحث مطرح شده در این باب است.[۱۳]

وضعیت کتاب

فهرست مطالب، در انتهای کتاب آمده است.

در پاورقی‌ها علاوه بر ذکر منابع.[۱۴]و اشاره به اختلاف نسخ.[۱۵]، به توضیح برخی از مطالب متن ازجمله ترجمه روات پرداخته شده است.[۱۶]

پانویس

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن کتاب.
  2. «فهرست کتاب‌های منتشر شده شهریور ماه سال 1378»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: کتاب ماه دین، شماره 24، مهر 1378، (14 صفحه- از 45 تا 58).
  3. فاطمی، سید حسن، «نقد و معرفی کتاب: تصحیح نام نویسندگان (1)»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: آینه میراث، شماره 16، بهار 1381، (8 صفحه- از 27 تا 34).

وابسته‌ها