حديث سد الأبواب

حديث سد الأبواب، تألیف سید علی حسینی میلانی، در رابطه با یکی از روایات معروفی است که پیامبر خدا(ص) در فضیلت امیر مؤمنان علی(ع) فرمودند. این حدیث از سوی علمای اهل سنت مورد جعل و تحریف قرار گرفته است.

حديث سد الأبواب
حديث سد الأبواب
پدیدآورانحسینی میلانی، علی (نویسنده) هيئت تحريريه مرکز حقايق اسلامی (مترجم)
ناشرالحقائق
مکان نشرايران - قم
سال نشرمجلد1: 1430ق
چاپ1
شابک978-964-2501-78-6
زبانعربی
تعداد جلد1
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

کتاب، مشتمل بر دو مقدمه مختصر از ناشر و مؤلف و متن اثر در چهار بخش است. در بخش‌های کتاب، به شیوه علمی و مستند، با استناد به منابع اهل سنت متن روایت به لحاظ سندی و دلالی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.

گزارش محتوا

از احادیث صحیح قطعى و مشهور، بلکه متواتر، حدیث سد ابواب است که از رسول خدا(ص) در شأن مولایمان امیر مؤمنان على(ع) وارد شده است.[۱] علمای بسیاری به نقل این حدیث پرداخته‌اند. ترمذی، احمد بن حنبل، نسائی و حاکم نیشابورى به سند خود، این حدیث را نقل کرده‌اند. حاکم نیشابوری نقل مى‌کند که زید بن ارقم مى‌گوید: در خانه چند تن از اصحاب رسول خدا(ص) به مسجد باز مى‌شد. روزى رسول خدا فرمود: «سدوا هذه الأبواب إلا باب علي»؛ «این درها - جز درِ خانه على - را ببندید». زید مى‌گوید: مردم در این مورد اعتراض کردند. رسول خدا(ص) برخاست و خدا را ستود و بر او ثنا گفت و فرمود: من به بستن این درها جز در خانه على امر نمودم، برخى از شما به این مسئله اعتراض کردید، به خدا سوگند! من [به رأى خود] نه درى را بستم و نه درى را گشودم؛ بلکه به کارى امر شدم و از آن فرمان، پیروى کردم. حاکم نیشابورى پس از نقل این حدیث مى‌نویسد: سند این حدیث صحیح است.[۲]

در مبحث دوم، وراونه شدن حدیث توسط علمای اهل سنت مورد بحث قرار گرفته است. پیش از این مطرح شد که پیامبر خدا(ص) حدیث سد ابواب را درباره حضرت على(ع) بیان فرموده و این حدیث به تواتر نقل شده است؛ ولى برخى معاندان، چون نتوانستند اصل حدیث را انکار کنند؛ ازاین‌رو نسبت آن را از «على» به «ابوبکر» تغییر دادند و در این راستا «حديث الخوخة» (حدیث دریچه) را جعل کردند؛ یعنى هم، نام على(ع) را تغییر دادند و هم کلمه «در» را با «دریچه» تعویض کردند. این حدیث وارونه را بخارى، مسلم، ترمذى، احمد بن حنبل و دیگر عالمان از متقدّمین و متأخّرین نقل کرده‌اند[۳]

بخاری این حدیث وارونه را در چند بخش از کتاب خود نقل کرده است. او با ذکر سند، این روایت را از عکرمه از ابن عباس چنین نقل می‌کند: رسول خدا(ص) در دوران بیمارى خود که به فوت آن‌حضرت انجامید، در حالى از خانه بیرون آمد که سر خود را با پارچه‌اى بسته بود. او پس از وارد شدن به مسجد، بر فراز منبر نشست. پس از آنکه خدا را ستود و به او درود فرستاد فرمود: در میان مردم کسى بخشنده‌تر از ابوبکر بن ابى‌قحافه نیست که جان و مالش را براى من ارزانى داشته باشد؛ اگر مى‌خواستم از میان مردم دوستى براى خود برگزینم، به‌یقین ابوبکر را برمى‌گزیدم، ولى برادرى و دوستى اسلامى برتر است. هر دریچه خانه‌اى را که به این مسجد باز مى‌شود جز دریچه خانه ابوبکر ببندید[۴]

نویسنده در ادامه با بررسی سندی دو روایتی که بخاری و مسلم از ابن عباس و ابوسعید خدری نقل کرده‌اند، هر دو سند را از درجه اعتبار ساقط می‌داند[۵]

در سومین بخش کتاب اظهار نظرهای علمای اهل سنت در رابطه به حدیث سد ابواب ذکر شده است؛ مثلاً ابن حجر عسقلانى در این‌باره به‌طور مفصّل سخن گفته و مى‌نویسد: خطّابى، ابن بطّال و دیگران درباره این حدیث گفته‌اند: در این حدیث ویژگى روشنى براى ابوبکر وجود دارد و اشاره محکمى بر استحقاق وى براى خلافت و جانشینى است؛ به‌خصوص آنکه ثابت شده که این قضیه در واپسین لحظات زندگى پیامبر(ص) رخ داده است؛ همان موقع که آن‌حضرت به مردم امر فرمود که کسى جز ابوبکر پیش‌نماز آنان نشود[۶]

میلانی سپس با ذکر مطالب و استدلال‌های علمای اهل سنت چنین نتیجه‌گیری می‌کند: پریشانى و اختلاف در بیان استدلال بر کسى پوشیده نیست؛ بلکه پژوهشگر و محقق درمى‌یابد که نظر برخى از آن‌ها در جایى، با نظر دیگرش در جاى دیگر مغایرت دارد[۷]

آخرین مبحث کتاب به بررسی نظریه صحیح پرداخته و موضع‌گیری علمای اهل سنت در مقابل حدیث سدا ابواب را چنین دسته‌بندی کرده است:

  1. برخى از آن‌ها اصل حدیث «سدّوا الأبواب إلّا باب علي»؛ «همه درها جز در خانه على را ببندید» را ذکر نکردند و آن را نه نفى نمودند و نه اثبات. از این گروه مى‌توان نَوَوى در شرح صحیح مسلم، کرمانى در شرح بُخارى و ابن سید الناس در سیره خود نام برد.
  2. برخى این حدیث را آورده‌اند، ولى سخنانشان درباره آن ناهمگون است. از این گروه مى‌توان عینى را نام برد که به ‌نظر مى‌رسد در یک ‌جا این حدیث را رد کرده است، یا حدیث «دریچه» را بر آن ترجیح داده است و در جاى دیگر - بر اساس گفته طَحاوى و دیگران - خواسته است دو حدیث را جمع کند.
  3. برخى به ساختگى بودن این حدیث حکم کرده‌اند. از این گروه مى‌توان ابن جوزى و پیروان او را نام برد.
  4. بعضى به صحت و ثبوت این حدیث اعتراف کرده و جعلى و ضعیف بودن آن را رد کرده‌اند و در این راستا کوشیده‌اند که دو حدیث را جمع کنند. از این گروه مى‌توان طَحاوى، ابن حجر عسقلانى و پیروان آن‌ها را نام برد.

بدیهى است که چون برخى از آن‌ها جرأت ردّ حدیث «إلّا باب علي(ع)» را نداشتند و از طرفى نتوانستند به‌گونه صحیحى -با فرض صحت حدیث «خوخه» به دلیل نقل در صحیحین - این دو حدیث را جمع کنند، ناگزیر در برابر آن سکوت کرده و آن را نقل نکرده‌اند. عدّه دیگر پس از فرض اینکه هیچ وجه صحیحى براى جمع بین دو حدیث وجود ندارد، در حدیث «إلّا باب علي(ع)» خدشه وارد کرده‌اند؛ چراکه با وجود این حدیث، فضیلتى براى ابوبکر ثابت نمى‌شود[۸]

وضعیت کتاب

آدرس مطالب و ارجاعات و توضیحات در پاورقی‌ها و فهرست مطالب در انتهای کتاب ذکر شده است.

پانویس

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن کتاب.
  2. میلانی، سید علی، نگاهی به حدیث سد الابواب، قم، انتشارات مرکز حقایق اسلامی، چاپ اول، 1388ش.

وابسته‌ها