شرح شطرنج العارفين

    از ویکی‌نور
    شرح شطرنج العارفين
    شرح شطرنج العارفين
    پدیدآورانحسنی تلمسانی، محمد بن احمد (نویسنده) ابن عربی، محمد بن عبدالله (نویسنده)
    ناشر[بي نا]
    مکان نشر[بي جا] - [بي جا]
    سال نشر[--13]
    چاپيکم
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏/ح5ش4 / 753 BP

    شرح شطرنج العارفين شرحی از محمد بن احمد حسنی تلمسانی (1298-1381ق)، صوفی، فقیه و متکلم‌ الجزایری؛ بر کتاب شطرنج العارفین منسوب به شیخ اکبر محی‌الدین بن عربی (560- 638ق)، است. که در موضوع عرفان نظری و با هدف راهنمایی به‌سوی خداوند و هدایت به راه راست با نیت درست به آنچه خدا را خشنود می‌کند و مجاهده با نفس اماره و شناخت دسیسه‌های آن و فتنه‌ها و گرفتاری‌های راه نگاشته شده است تا آدمی را به آنچه خدا می‌خواهد هدایت نماید.

    از ویژگی‌های این کتاب آن است که در آن نویسنده با استفاده از نمادسازی و مضامین متنوع، مفاهیم بلند عرفانی را به زبان ساده برای خوانندگان قابل‌فهم کرده‌اند.

    در واقع همان‌گونه که در شطرنج حقیقی انسان قادر است با انتخاب مهره‌های درست و انتخاب حرکتی صحیح از مات شدن ایمن بماند، در اینجا هم بنده باید سعی کند تا راه ارتقا و پیشرفت را به‌پیماید و عوامل ترقی و پیشرفت را بشناسد و به درجاتی بالاتر گام بردارد و در این راه با شناخت عوامل سقوط از سقوط دوری گزید.

    مراحل رشد و ترقی در این شطرنج به وسیله یک تیر(پیکان) نمایش داده شده و مقاماتی که صعود کننده از آنها می‌گذرد درجات نام دارد و در طرف مقابل قلاب‌ها به سقوط و علل آن اشاره دارد و به مقاماتی که در سقوط خود از آنجا می‌گذرد درکات(منازل جهنم) گویند.[۱]

    در این شطرنج ردیف اول از یک تا ده را طبقه سفلی می‌گویند که همه از آن می‌گذرند. در این مرتبه فرد هنوز قادر به تمییز خوبی از بدی نیست و بلوغ و رشد کامل نرسیده و در این سن شرعاً مکلف نیست.

    اما کسی که از این مرتبه به مرتبه‌ای بالاتر صعود می‌کند، باید راه تعالی را در پیش بگیرد، در نتیجه بازگشتش به مرتبه پایین‌تر مذموم است و به‌خاطر آن سرزنش می‌شود، و در صورت انجام خطایی و نزول به مرتبه پایین‌تر، باید توبه خود را تجدید کند و پیمودن راه را از سر بگیرد و از رحمت خداوند ناامید نشود.[۲]

    نویسنده سپس به عواملی اشاره می‌کند که سبب می‌شود انسان به طبقه پایین‌تر سقوط نماید یا سبب رشد و صعود او به مراحل عالی‌تر شود.[۳]

    همچنان که شطرنج عارفین آغازی دارد که مشتمل بر عدم، سیر و سائر(مسافر راه)، منزل‌ها و مقامات و درجات، درکات و فاعل متصرف (خداوند یکتا و توانا[۴]) و مفعول متصرف فیه (به تعبیر نویسنده عبدالایجاد[۵]) است. این شطرنج تمثیلی برای ما است از وضعیت این بنده فانی که حادث است، با خالق و مولایی که قدیم و باقی است و تمثیل کرده برای ما سیر این عبد را از آغازش و میانه راه و تا پایان راه، موجودی که ممکن‌الوجود است و در معرض آفات و خطرات قرار دارد و با میل و اختیار خود راه را انتخاب می‌کند [۶] و در مسیر تعالی و یا انحطاط گام برمی‌دارد.

    تلمسانی سپس به اقسام عبد پرداخته و پس از تقسیم آنها بر چهار قسم، در این میان تنها عبد عبودیت (بنده بندگی) را بنده واقعی خداوند می‌داند که اوامر و نواهی خداوند را اطاعت می‌کند و تقوای الهی را در ظاهر و باطن عمل نموده و راضی به فعل و حکمت خداوند است و به عهد و پیمان وفادار و حافظ حدود الهی است و به آنچه دارد راضی است و بر آنچه از دست می‌دهد، شکیبا است و او برنده درجات سعادت ابدی است. [۷]

    نویسنده با اشاره به این که خداوند تنها موجودی است که وجود برای او لازم و واجب است، وجود را برای شریک‌الباری محال می‌داند، و برای ممکن، وجود و عدم یکسان است. مانند سایر موجودات [۸] این مسئله را بیان داشته که تنها خداوند واجب الوجود بالذات است. او تنها موجودی است که بدون نیاز به دیگری وجود دارد.[۹]

    عبد در این مسیر به سمت منازل و مقامات در حرکت است. سه تا از زیباترین مقاماتی که در حرکت به‌سوی کمال ایشان نام برده، ملک و ملکوت و جبروت است که در مقابل سه رکن دین یعنی اسلام و ایمان و احسان قرار دارد. مسافر راه با حرکت صعودی از ملک به سوی ملکوت و سپس به سوی جبروت در حرکت است.[۱۰]

    بیان مراتب وجود[۱۱] و عوالم مختلف آن[۱۲]، مراتب نازله[۱۳] و نیز کمالی وجود [۱۴] و عواملی که سبب این تنزلات و کمالات آدمی می‌گردد، از مهمترین بخش‌های این کتاب است.


    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، ص4
    2. همان
    3. ر.ک: همان، ص4-5
    4. ر.ک: متن کتاب، ص20
    5. ر.ک: همان، ص20
    6. ر.ک: همان، ص5-6
    7. ر.ک: متن کتاب، ص 6
    8. ر.ک: همان، ص7
    9. ر.ک: همان، ص9
    10. ر.ک: همان، ص13
    11. ر.ک: همان، ص11
    12. ر.ک: همان، ص12
    13. ر.ک: همان، ص22
    14. ر.ک: همان، ص43

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب

    وابسته‌ها