معادن الذهب في الأعيان المشرفة بهم حلب

    از ویکی‌نور
    معادن الذهب في الأعيان المشرفة بهم حلب
    معادن الذهب في الأعيان المشرفة بهم حلب
    پدیدآورانحلبی عرضی، ابوالوفاء بن عمر (نويسنده) تونجی، محمد (محقق)
    ناشردار الملاح
    مکان نشر[بی جا] -
    سال نشر1407 ق یا 1987 م
    چاپ1
    موضوعحلب - تاریخ حلب - سرگذشت‌نامه
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏DS‎‏ ‎‏99‎‏ ‎‏/‎‏ح‎‏8‎‏ع‎‏4
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    معادن الذهب في الأعيان المشرفة بهم حلب، از آثار ابوالوفاء بن عمر حلبى عُرضى(993-1071ق) است كه در آن، شرح حال جمعى از دانشوران شهر حلب را بيان كرده است. محمد تونجى، اين اثر را كه با تأسف بخشى از آن از بين رفته است، تحقيق، تصحيح و شرح كرده است.

    ساختار

    اين كتاب از چند مقدمه (سه مقدمه از محقق، يك مقدمه از ناسخ و دو مقدمه از نويسنده) و متن اصلى شامل زندگى‌نامه تعداد 76 تن از اهالى حلب تشكيل شده است.

    مصحح در مقدمه اولش، اهميت شهر حلب را بيان كرده است و در مقدمه دومش، 23 كتاب مستقل درباره حلب و تعدادى از كتاب‌هاى غيرمستقل را شناسانده و بعد به معرفى كتاب حاضر پرداخته و در مقدمه سوم زندگى‌نامه نويسنده را ذكر كرده و همچنين آثار ديگر او را برشمرده و مقام ادبى و علمى و اجتماعى وى را توضيح داده است...[۱]

    گزارش محتوا

    درباره روش و محتواى اثر حاضر چند نكته گفتنى است:

    1. مصحح درباره ارزش كتاب حاضر تصريح كرده است: و به نظرم همين بخش باقى‌مانده كافى است كه ما را با اهميت حركت ادبى و علمى در حلب آشنا سازد... و مشت، نمونه خروار است و عُرضى فضل تقدم دارد كه بايد قدردانى شود؛ چه، او اولين كسى است كه اين شخصيت‌ها را ياد كرده و هر كسى كه بعدش آمده از او نقل كرده و احيانا به‌طور كامل نقل كرده... امتياز او در اين است كه بسيارى از حوادث تاريخى را ذكر مى‌كند كه مطالب فراوانى از آن مجهول بوده در دو قرن دهم و يازدهم؛ مانند اميران «كلّس الجانبولاطيين» و اميران طرابلس از بنوسيفا و نزاع مذهبى كه بين عثمانى‌ها و... روى داد. اين كتاب در اصل شرح حالى است براى شخصيت‌هايى كه در حلب پديد آمدند و...[۲]
    2. نويسنده در مقدمه‌اش با بيان ارزش و فوائد تاريخ، به معرفى كتاب خودش و بيان روش آن پرداخته و تأكيد كرده است كه مطالب را بر اساس حروف الفبا آوردم و فقط حرف اول از اسامى اعلام را ملاحظه كردم و به همين جهت در حرف الف مثلا «احمد» را ذكر مى‌كنم و بعد «ابراهيم»، سپس «احمد» را مى‌آورم و... و اين مطلب به اين خاطر است كه رعايت نظم كامل، برايم سخت است و...[۳]
    3. نويسنده يكى از دانشوران حلب را چنين معرفى كرده است: شيخ جابر مرتحوانى، فرزند محمد، از روستاى «مرت احوان» از توابع «معرة مصرين» حلب، شعرشناس بود و به محاضرات و اخبار، علاقه داشت و... با قصيده منظومش به دانشمندان خدمت كرد به آن اميد كه از عقيده مذمومش چشم‌پوشى كنند...[۴]

    وضعيت كتاب

    مصحح براى كتاب حاضر، در پايان كتاب فهرست منابع و فهارس فنى (اعلام، اماكن، كتب، واژه‌هاى عجمى) و فهرست تفصيلى مطالب فراهم كرده است[۵]

    مصحح براى تصحيح و تحقيق اين كتاب، افزون بر قرآن كريم از تعداد قابل توجهى (50 منبع)، از منابع مهم به زبان عربى استفاده كرده است[۶]

    مصحح، تحقيق و تصحيح نهايى اثر حاضر را در تاريخ 1986/11/15م، در شهر حلب به انجام رسانده است[۷]

    متأسفانه بخشى از نسخه خطى «معادن الذهب» از بين رفته و اثر حاضر، بخش نخست و تنها قسمت باقى‌مانده از كتاب مذكور است كه در موزه انگلستان نگهدارى مى‌شود[۸]

    پانويس

    1. ر.ک: مقدمه كتاب، ص5-30
    2. ر.ک: همان، ص17
    3. ر.ک: همان، ص40-41
    4. ر.ک: متن كتاب، ص295
    5. ر.ک: همان، ص369-391
    6. ر.ک: همان، ص369-371
    7. همان، ص392
    8. ر.ک: مقدمه كتاب، ص14-18 و متن كتاب، ص365، پاورقى ستاره‌دار بعد از پاورقى 2

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.