الگو:صفحهٔ اصلی/مقالهٔ برگزیده دوم: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۱: خط ۱:
    <div class="boxTitle"><big>'''[[سقیفه، بررسی نحوه شکل‌گیری حکومت پس از رحلت پیامبر]]'''</big></div>
    <div class="boxTitle"><big>'''[[نهضت انتظار و انقلاب اسلامی]]'''</big></div>
    [[پرونده:NUR16147J1.jpg|بندانگشتی|سقیفه، بررسی نحوه شکل‌گیری حکومت پس از رحلت پیامبر|175px]]
    [[پرونده:NUR04190J1.jpg|بندانگشتی|نهضت انتظار و انقلاب اسلامی|175px]]


    '''سقيفه: بررسى نحوه شكل‌گيرى حكومت پس از رحلت پيامبر''' مجموعه سخنرانى‌هاى علامه [[عسکری، مرتضی|سيد مرتضى عسكرى]] است كه توسط [[دشتی، مهدی|دكتر مهدى دشتى]]، تدوين و تحقيق شده است.
    '''نهضت انتظار و انقلاب اسلامى(3)''' اثر على‌اصغر الهامى‌نيا، به تحليل و بررسى مسأله انتظار، حكومت جهانى حضرت مهدى(عج) و زمينه‌سازى انقلاب اسلامى براى آن پرداخته است.


    نويسنده پس از اشاره به آثار نويسندگان معاصر [[مظفر، محمدرضا|محمدرضا مظفر]]، [[بهبودی، محمدباقر|محمدباقر بهبودى]]، عبدالفتاح عبدالمقصود و [[مادلونگ، ویلفرد|ويلفرد مادلونگ]]، درباره اثر حاضر چنين مى‌نويسد: «بر اساس اين كتاب، سقيفه در يك روز و با طراحى يك نفر براى خلافت خلاصه نمى‌شود، بلكه سقيفه، آغاز بروز و ظهور اجراى نقشه‌اى حساب‌شده است كه طى آن افرادى معين از قريش مى‌بايست يكى پس از ديگرى، زمام حكومت را به دست گيرند تا آن را، پيوسته، از اهل بيت پيامبر(ص) - كه بنا به نصّ ايشان، جانشينان برحقّ پيامبر(ص) بودند - دور دارند و نهايتاً آن را به بنى‌اميه بسپارند. اين نقشه اجرا شد، لكن با قتل عثمان و خلافت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]]، ناتمام ماند. اين تحليل، كه بر مبناى منابع درجه اوّل مكتب خلفاست، در نوع خود بى‌نظير است، مطالب پراكنده و ناتمام و بعضاً نادرست گذشتگان و معاصران را، درباره سقيفه، منظّم و كامل ساخته و تصحيح مى‌كند و براى فهم بهتر تاريخ اسلام، از زمان رحلت پيامبر(ص) تاكنون، بسيار روشنى‌بخش و هدايتگر است».
    انسان موجودى اجتماعى بوده و ساختار اسلام نيز به گونه‌اى است كه تشكيل حكومت، از اولويت نخست آن بوده و بخش‌هاى مهمى از اسلام، از قبيل حقوق جزايى، دريافت ماليات، جهاد و...، به حكومت بستگى داشته و بدون آن قابل اجرا نيست.


    نويسنده، معتقد است كه پى‌ريزى سقيفه در زمان حيات پيامبر اكرم(ص) صورت گرفته است. وى براى اثبات اين موضوع، آيات اوليه سوره تحريم و شأن نزول آنها را مورد بررسى و تحليل قرار داده است.
    پيامبر اسلام(ص) نيز پس از ورود به مدينه، به تأسيس حكومت اسلامى پرداخت و همه مسلمانان به حكومت ايشان، گردن نهادند.


    در فصول بعدى كتاب، چگونگى برپايى سقيفه با نگاه به منابع تاريخى مورد مطالعه قرار گرفته است. سپس ديدگاه صحابه پيامبر(ص) درباره بيعت با ابوبكر ذكر شده است؛ از جمله سلمان و زبير و انصار مايل بودند كه با [[امام على(ع)|على(ع)]] بيعت كنند؛ پس چون با ابوبكر بيعت شد، سلمان فارسى گفت: به خير كمى رسيديد. خلافت را گرفتيد، ولى معدن خير را از دست داديد. مرد سالمند را برگزيديد و خاندان پيامبر(ص) خود را رها كرديد. اگر خلافت را در خاندان پيامبر(ص) مى‌گذاشتيد، حتى دو نفر با هم اختلاف پيدا نمى‌كردند و از ميوه اين درخت، هرچه بيشتر و گواراتر، سود مى‌برديد.
    نويسنده معتقد است، تمام مسلمانان بر استمرار حكومت اسلامى، اتفاق نظر داشته و تنها اختلافى كه در ميان آنان بروز كرده، بر سر شكل حكومت و تعيين حاكم آن بود و لذا در چهارم، ديدگاه شيعه در مورد حكومت اسلامى در عصر انتظار، مورد بررسى قرار گرفته است.


    از ديگر مباحث، جنگ اقتصادى با اهل‌بيت(ع) است: «دستگاه خلافت، كه براى بيعت گرفتن از قبايل خارج مدينه نيازمند لشكركشى بود و نيز براى گذران ساير كارهايش، احتياج به اموال و دارايى داشت. از طرف ديگر، آنهايى كه داخل مدينه و اطراف [[امام على(ع)|حضرت امير]](ع) بودند، براى دستگاه خلافت خطرناك بودند. در واقع، خطر حقيقى اينجا بود؛ لذا براى پراكنده كردن آنان، اموال اهل‌بيت(ع) را، كه شامل فدك و سهم خمس و ارث پيامبر اكرم(ص) بود، از ايشان گرفتند تا خاندان پيامبر(ص) فقير شوند و مردم از گرد ايشان پراكنده شوند».
    در اين ديدگاه، كسى بايد در زمان غيبت عهده‌دار منصب حكومت شود كه از نظر شرايط رهبرى، نزديك‌ترين كس به امام معصوم(ص) باشد؛ اين شرايط عبارتند از: دانش اسلامى، عدالت، تقوا، تدبير و مديريت.


    <div class="mw-ui-button">[[سقیفه، بررسی نحوه شکل‌گیری حکومت پس از رحلت پیامبر|'''ادامه''']]</div>
    نويسنده معتقد است ظهور، قيام و حكومت حضرت مهدى(عج)، مهم‌ترين و شگفت‌انگيزترين رخدادى است كه در جهان رخ مى‌دهد و طى آن، همه مفاسد و منكرات از جهان رخت مى‌بندد. به نظر وى، انقلاب اسلامى ايران، يكى از زمينه‌سازهاى ظهور حضرت مهدى(عج) بوده كه در پنجم، بعد از بررسى نقش ايرانيان در پذيرش و ترويج اسلام، به توضيح آن پرداخته است.
     
    تشكيل حكومت اسلامى، احياى اسلام، اجراى قوانين اسلامى، برقرارى عدالت، وحدت كلمه، بلوغ فكرى و فرهنگى مردم، مبارزه با ظلم و فساد، كرامت و آزادى انسان، سرفصل‌هاى قيام حضرت مهدى(عج) هستند كه نويسنده بر اين باور است، انقلاب اسلامى، با الهام از تعاليم اسلام، تا حدودى به آن‌ها دست يافته است.
     
     
    <div class="mw-ui-button">[[نهضت انتظار و انقلاب اسلامی|'''ادامه''']]</div>

    نسخهٔ ‏۴ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۳:۰۷

    نهضت انتظار و انقلاب اسلامی

    نهضت انتظار و انقلاب اسلامى(3) اثر على‌اصغر الهامى‌نيا، به تحليل و بررسى مسأله انتظار، حكومت جهانى حضرت مهدى(عج) و زمينه‌سازى انقلاب اسلامى براى آن پرداخته است.

    انسان موجودى اجتماعى بوده و ساختار اسلام نيز به گونه‌اى است كه تشكيل حكومت، از اولويت نخست آن بوده و بخش‌هاى مهمى از اسلام، از قبيل حقوق جزايى، دريافت ماليات، جهاد و...، به حكومت بستگى داشته و بدون آن قابل اجرا نيست.

    پيامبر اسلام(ص) نيز پس از ورود به مدينه، به تأسيس حكومت اسلامى پرداخت و همه مسلمانان به حكومت ايشان، گردن نهادند.

    نويسنده معتقد است، تمام مسلمانان بر استمرار حكومت اسلامى، اتفاق نظر داشته و تنها اختلافى كه در ميان آنان بروز كرده، بر سر شكل حكومت و تعيين حاكم آن بود و لذا در چهارم، ديدگاه شيعه در مورد حكومت اسلامى در عصر انتظار، مورد بررسى قرار گرفته است.

    در اين ديدگاه، كسى بايد در زمان غيبت عهده‌دار منصب حكومت شود كه از نظر شرايط رهبرى، نزديك‌ترين كس به امام معصوم(ص) باشد؛ اين شرايط عبارتند از: دانش اسلامى، عدالت، تقوا، تدبير و مديريت.

    نويسنده معتقد است ظهور، قيام و حكومت حضرت مهدى(عج)، مهم‌ترين و شگفت‌انگيزترين رخدادى است كه در جهان رخ مى‌دهد و طى آن، همه مفاسد و منكرات از جهان رخت مى‌بندد. به نظر وى، انقلاب اسلامى ايران، يكى از زمينه‌سازهاى ظهور حضرت مهدى(عج) بوده كه در پنجم، بعد از بررسى نقش ايرانيان در پذيرش و ترويج اسلام، به توضيح آن پرداخته است.

    تشكيل حكومت اسلامى، احياى اسلام، اجراى قوانين اسلامى، برقرارى عدالت، وحدت كلمه، بلوغ فكرى و فرهنگى مردم، مبارزه با ظلم و فساد، كرامت و آزادى انسان، سرفصل‌هاى قيام حضرت مهدى(عج) هستند كه نويسنده بر اين باور است، انقلاب اسلامى، با الهام از تعاليم اسلام، تا حدودى به آن‌ها دست يافته است.