روشنفکری و روشنفکران در ایران از دیدگاه حضرت امام خمینی(قدس‌سره): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۱۰: خط ۱۰:
    | کد کنگره =‏۱۵۷۴DSR/۵/ر۱۳۷۷۹۴ ۹ر
    | کد کنگره =‏۱۵۷۴DSR/۵/ر۱۳۷۷۹۴ ۹ر


    | موضوع =خمینی، روح‌الله رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ، -۱۲۷۹ ۱۳۶۸-- نظریه درباره روشنفکران روشنفکران-- ایران -- مقاله‌ها و خطابه‌ها.
    | موضوع =خمینی، روح‌الله رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، -۱۲۷۹ ۱۳۶۸-- نظریه درباره روشنفکران روشنفکران-- ایران -- مقاله‌ها و خطابه‌ها.
    |ناشر  
    |ناشر  
    | ناشر = قدر ولایت
    | ناشر = قدر ولایت
    خط ۳۳: خط ۳۳:
    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    '''روشنفکری و روشنفکران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی غربزدگی و روشنفکران'''
    '''روشنفکری و روشنفکران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی غربزدگی و روشنفکران'''
    همه غربزدگی ها ظلمت است. این هایی که توجهشان به غرب است ،توجهشان به اجانب است، این ها در ظلمات فرو رفته اند. نفت ما را دادند و از بین رفت. کشاورزی از بین رفته بود، بعد دوباره قابل جبران است، ان شاءالله زود جبران می شود، لکن نیروهای انسانی مهم است .این ها نیروهای انسانی ما را از بین بردند، نگذاشتند رشد بکند. هیچ ملتی نمی تواند استقلال پیدا بکند الّا اینکه خودش، خودش را بفهمد ،مادامی که خودشان را گم کردند و دیگران را به جای خودشان نشاندند ،استقلال نمی توانند پیدا بکنند. یک راه دیگر هم تبلیغات دامنه داری برای ترقیاتی که در غرب هست که جوان های ما را غربزده کنند ،اعتماد به کشور خودشان را از آن ها بگیرند. اسلام وابستگی شما را و ما خودمان را به دیگران منکِر است. تردیدی نیست که جهانخواران برای به دست شوم خود و تحت ستم کشیدن مستضعفان جهان راهی بهتر از هجوم به فرهنگ و ادب کشورهای ضعیف ندارند. ما از شرّ رضاخان و محمّدرضا خلاص شدیم لکن ز شرّ تربیت یافتگان غرب و شرق به این زودی ها نجات نخواهیم یافت. این-هایی که قلم های مسمومشان یا قدم های بسیار کثیفشان ضد اسلام و جمهوری اسلامی و این ها برداشته می شود، این ها بعضی هایشان یا خیلی-هایشان اصلاً نمی دانند چی است اسلام. این ها بسیاری از چیزهایی که درست کردند برضدّ انسانیت درست کردند. این غرب است که دارد اساس اخلاق انسانی را از بین می برد. اسلام این جور نیست، اسلام می خواهد انسان درست کند. این آزادی که آزادی استعماری باید به آن بگوییم ،غیر آزادی ای است که در ملت باید باشد. ما این معنا را که گفته بشود که ما با صنعت های خارجی ها یا علم مربوط به صنعتشان مخالفیم ،ابدا مخالف نیستیم، ما با این آزادی هایی که از غرب می آیند مخالفیم .از زًمانی که رضاخان آمد عمده نظرش را دوخت روی روحانیت که این ها را از بین ببرد. از نقشه های شیطانی قدرت-های بزرگ استعمار ، به انزوا کشاندن روحانیّت است.
    همه غربزدگی ها ظلمت است. این هایی که توجهشان به غرب است،توجهشان به اجانب است، این ها در ظلمات فرو رفته اند. نفت ما را دادند و از بین رفت. کشاورزی از بین رفته بود، بعد دوباره قابل جبران است، ان شاءالله زود جبران می شود، لکن نیروهای انسانی مهم است .این ها نیروهای انسانی ما را از بین بردند، نگذاشتند رشد بکند. هیچ ملتی نمی تواند استقلال پیدا بکند الّا اینکه خودش، خودش را بفهمد،مادامی که خودشان را گم کردند و دیگران را به جای خودشان نشاندند،استقلال نمی توانند پیدا بکنند. یک راه دیگر هم تبلیغات دامنه داری برای ترقیاتی که در غرب هست که جوان های ما را غربزده کنند،اعتماد به کشور خودشان را از آن ها بگیرند. اسلام وابستگی شما را و ما خودمان را به دیگران منکِر است. تردیدی نیست که جهانخواران برای به دست شوم خود و تحت ستم کشیدن مستضعفان جهان راهی بهتر از هجوم به فرهنگ و ادب کشورهای ضعیف ندارند. ما از شرّ رضاخان و محمّدرضا خلاص شدیم لکن ز شرّ تربیت یافتگان غرب و شرق به این زودی ها نجات نخواهیم یافت. این-هایی که قلم های مسمومشان یا قدم های بسیار کثیفشان ضد اسلام و جمهوری اسلامی و این ها برداشته می شود، این ها بعضی هایشان یا خیلی-هایشان اصلاً نمی دانند چی است اسلام. این ها بسیاری از چیزهایی که درست کردند برضدّ انسانیت درست کردند. این غرب است که دارد اساس اخلاق انسانی را از بین می برد. اسلام این جور نیست، اسلام می خواهد انسان درست کند. این آزادی که آزادی استعماری باید به آن بگوییم،غیر آزادی ای است که در ملت باید باشد. ما این معنا را که گفته بشود که ما با صنعت های خارجی ها یا علم مربوط به صنعتشان مخالفیم،ابدا مخالف نیستیم، ما با این آزادی هایی که از غرب می آیند مخالفیم .از زًمانی که رضاخان آمد عمده نظرش را دوخت روی روحانیت که این ها را از بین ببرد. از نقشه های شیطانی قدرت-های بزرگ استعمار، به انزوا کشاندن روحانیّت است.
    دانشگاه و روشنفکری:
    دانشگاه و روشنفکری:
    باید ملت غارت شده بدانند که در نیم قرن اخیر آنچه به ایران و اسلام ضربه مهلک زده است، قسمت عمده اش از دانشگاه ها بوده است .دانشگاه های غربی به هر مرتبه ای هم که برسند، طبیعت را ادراک می کنند طبیعت را مهار نمی کنند برای معنویتّ. اسلام طبیعت را مهار می کند برای واقعیت و همه را رو به وحدت و توحید می برد. تربیت های اسلام تربیت های الهی است. دانشگاه مبدأ همه تحولات است، از هادانشگاه سعادت یک ملت و در مقابل شقاوت یک ملت سرچشمه می گیرد. یکی از کارهای مهم بدبین کردن دانشگاه ها به روحانیت بود و بدبین کردن روحانیت بر دانشگاه.
    باید ملت غارت شده بدانند که در نیم قرن اخیر آنچه به ایران و اسلام ضربه مهلک زده است، قسمت عمده اش از دانشگاه ها بوده است .دانشگاه های غربی به هر مرتبه ای هم که برسند، طبیعت را ادراک می کنند طبیعت را مهار نمی کنند برای معنویتّ. اسلام طبیعت را مهار می کند برای واقعیت و همه را رو به وحدت و توحید می برد. تربیت های اسلام تربیت های الهی است. دانشگاه مبدأ همه تحولات است، از هادانشگاه سعادت یک ملت و در مقابل شقاوت یک ملت سرچشمه می گیرد. یکی از کارهای مهم بدبین کردن دانشگاه ها به روحانیت بود و بدبین کردن روحانیت بر دانشگاه.

    نسخهٔ ‏۳۱ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۹

    روشنفکری و روشنفکران در ایران از دیدگاه حضرت امام خمینی(قدس‌سره)
    روشنفکری و روشنفکران در ایران از دیدگاه حضرت امام خمینی(قدس‌سره)
    پدیدآورانمؤسسه فرهنگی قدرولایت (جمع‌آوری و تدوین)
    ناشرقدر ولایت
    مکان نشرتهران
    سال نشر1377
    چاپششم
    موضوعخمینی، روح‌الله رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، -۱۲۷۹ ۱۳۶۸-- نظریه درباره روشنفکران روشنفکران-- ایران -- مقاله‌ها و خطابه‌ها.
    کد کنگره
    ‏۱۵۷۴DSR/۵/ر۱۳۷۷۹۴ ۹ر

    یکی از زشت ترین کارهای روشنفکران، ترویج فرهنگ غرب در برابر فرهنگ ملّی و اسلامی بود. یکی از آثار ترویج چنین فرهنگی، بی-تفاوت کردن جوانان نسبت به سرنوشت خودشان بود. روشنفکران برای انزوای دین و ترویج فرهنگ غرب چند برنامه را در عرض یکدیگر اجرا نمودند: الف( جدا کردن ملّت از اسلام. ب( مخالفت با روحانیت و تبلیغات همه جانبه علیه آنان. ج( هجوم به ارزش های اسلامی. د( وابسته کردن کشور از تمامی جهات به کشورهای غربی. و( نفوذ در مراکز تعلیم و تربیت بویژه دانشگاه ها. حضرت امام خمینی همان زمان فریاد برآورد و ملّت ایران را به مقابله با این فجایع فراخواند. پس از انقلاب نیز روشنفکرانی که رگه های کم رنگی از دین را حفظ کرده بودند در قالب جمعیت ملی گرای نهضت آزادی باز هم دست از تلاش خود برنداشتند و می توان محورهای مخالفت روشنفکران را بدین شرح نام برد: الف( همه پرسی نوع نظام در دوازدهم فروردین سال 58. ب( مخالفت با اسم شورای اسلامی. ج( مخالفت و ضدیت شدید با روحانیت و احکام اسلامی و...

    ساختار

    مباحث روشنفکری و روشنفکران در ایران در دو کتاب تنظیم شده است که کتاب اول به کلیت جریان روشنفکری و فعالیت های آنان در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی اختصاص یافته است و کتاب دوم به اقدامات و عملکرد آنان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و نحوه مقابله با توطئه های آنان تخصیص یافته و هردو کتاب در یک جلد به چاپ رسیده است تا پیوستگی آن ها محفوظ گردد.

    گزارش محتوا

    روشنفکری و روشنفکران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی غربزدگی و روشنفکران همه غربزدگی ها ظلمت است. این هایی که توجهشان به غرب است،توجهشان به اجانب است، این ها در ظلمات فرو رفته اند. نفت ما را دادند و از بین رفت. کشاورزی از بین رفته بود، بعد دوباره قابل جبران است، ان شاءالله زود جبران می شود، لکن نیروهای انسانی مهم است .این ها نیروهای انسانی ما را از بین بردند، نگذاشتند رشد بکند. هیچ ملتی نمی تواند استقلال پیدا بکند الّا اینکه خودش، خودش را بفهمد،مادامی که خودشان را گم کردند و دیگران را به جای خودشان نشاندند،استقلال نمی توانند پیدا بکنند. یک راه دیگر هم تبلیغات دامنه داری برای ترقیاتی که در غرب هست که جوان های ما را غربزده کنند،اعتماد به کشور خودشان را از آن ها بگیرند. اسلام وابستگی شما را و ما خودمان را به دیگران منکِر است. تردیدی نیست که جهانخواران برای به دست شوم خود و تحت ستم کشیدن مستضعفان جهان راهی بهتر از هجوم به فرهنگ و ادب کشورهای ضعیف ندارند. ما از شرّ رضاخان و محمّدرضا خلاص شدیم لکن ز شرّ تربیت یافتگان غرب و شرق به این زودی ها نجات نخواهیم یافت. این-هایی که قلم های مسمومشان یا قدم های بسیار کثیفشان ضد اسلام و جمهوری اسلامی و این ها برداشته می شود، این ها بعضی هایشان یا خیلی-هایشان اصلاً نمی دانند چی است اسلام. این ها بسیاری از چیزهایی که درست کردند برضدّ انسانیت درست کردند. این غرب است که دارد اساس اخلاق انسانی را از بین می برد. اسلام این جور نیست، اسلام می خواهد انسان درست کند. این آزادی که آزادی استعماری باید به آن بگوییم،غیر آزادی ای است که در ملت باید باشد. ما این معنا را که گفته بشود که ما با صنعت های خارجی ها یا علم مربوط به صنعتشان مخالفیم،ابدا مخالف نیستیم، ما با این آزادی هایی که از غرب می آیند مخالفیم .از زًمانی که رضاخان آمد عمده نظرش را دوخت روی روحانیت که این ها را از بین ببرد. از نقشه های شیطانی قدرت-های بزرگ استعمار، به انزوا کشاندن روحانیّت است. دانشگاه و روشنفکری: باید ملت غارت شده بدانند که در نیم قرن اخیر آنچه به ایران و اسلام ضربه مهلک زده است، قسمت عمده اش از دانشگاه ها بوده است .دانشگاه های غربی به هر مرتبه ای هم که برسند، طبیعت را ادراک می کنند طبیعت را مهار نمی کنند برای معنویتّ. اسلام طبیعت را مهار می کند برای واقعیت و همه را رو به وحدت و توحید می برد. تربیت های اسلام تربیت های الهی است. دانشگاه مبدأ همه تحولات است، از هادانشگاه سعادت یک ملت و در مقابل شقاوت یک ملت سرچشمه می گیرد. یکی از کارهای مهم بدبین کردن دانشگاه ها به روحانیت بود و بدبین کردن روحانیت بر دانشگاه. روشنفکری و روشنفکران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایرانامروز زمانی است که ملت ها چراغ راه روشنفکران شوند و آن ها را از خودباختگی و زبونی در مقابل شرق و غرب نجات دهند. ما یک متاع با ارزشی داریم و آن اسلام است، ولی هیچ


    پانویس


    منابع مقاله

    وابسته‌ها