جهانگیرنامه: توزک جهانگیری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ميتوان' به 'می‌توان'
جز (جایگزینی متن - 'گفتهها' به 'گفته‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'ميتوان' به 'می‌توان')
خط ۴۱: خط ۴۱:
'''جهانگیرنامه: توزک جهانگیری'''، نوشته نورالدين محمد جهانگير می‌باشد.
'''جهانگیرنامه: توزک جهانگیری'''، نوشته نورالدين محمد جهانگير می‌باشد.


دو تن از پادشاهان تيمورى هند «توزك» نوشته و در آن، اوضاع دوران پادشاهى و قانونهاى مُلكدارى خود را به قلم آورده‌اند: ظهيرالدين محمد بابر، مؤسس اين سلسله كه رويدادهاى روزگارش را به تركى جغتايى نوشت و دو ترجمه فارسى دارد و نورالدين محمد جهانگير (1037 - 1014ه) كه توزك خود را تا ميانه سال هفدهم پادشاهى‌اش خود نوشت و از آن پس، معتمدخان را كه از اميران وى بود بدين كار گمارد و وى اين كار را تا اوايل سال نوزدهم سامان داد و پس از او، ميرزا محمدهادى معتمدالخدمت تا پايان كار جهانگير بدين كار پرداخت و ديباچهاى بر آن افزود. اين كتاب را كه اطلاعات تاريخى فراوانى درباره پادشاهان پيش از جهانگير دربردارد و بعدها به منبعى ارزنده براى بسيارى از نويسندگان تاريخ هند بدل شد، شرح رويدادها و كارهاى روزانه جهانگيرشاه ميتوان دانست.
دو تن از پادشاهان تيمورى هند «توزك» نوشته و در آن، اوضاع دوران پادشاهى و قانونهاى مُلكدارى خود را به قلم آورده‌اند: ظهيرالدين محمد بابر، مؤسس اين سلسله كه رويدادهاى روزگارش را به تركى جغتايى نوشت و دو ترجمه فارسى دارد و نورالدين محمد جهانگير (1037 - 1014ه) كه توزك خود را تا ميانه سال هفدهم پادشاهى‌اش خود نوشت و از آن پس، معتمدخان را كه از اميران وى بود بدين كار گمارد و وى اين كار را تا اوايل سال نوزدهم سامان داد و پس از او، ميرزا محمدهادى معتمدالخدمت تا پايان كار جهانگير بدين كار پرداخت و ديباچهاى بر آن افزود. اين كتاب را كه اطلاعات تاريخى فراوانى درباره پادشاهان پيش از جهانگير دربردارد و بعدها به منبعى ارزنده براى بسيارى از نويسندگان تاريخ هند بدل شد، شرح رويدادها و كارهاى روزانه جهانگيرشاه می‌توان دانست.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۵۵: خط ۵۵:
وى درباره جغرافياى هندوستان نيز سخن گفته و از هر سرزمين (ايالت) و ويژگيهاى آن (گستره، شمار و آيين‌هاى مردمان، آب و هوا، توليدات كشاورزى و درختان و ميوهها) جداگانه نام برده و از گونههاى حيوانات و حبوبات و طرز زندگى مردمنشان سخن رانده است. او از آگره تا پنجاب و كشمير و از مالوه تا گجرات راه پيمود و در همه اين سرزمينها «از سر تحقيق به تحرير» پرداخت.
وى درباره جغرافياى هندوستان نيز سخن گفته و از هر سرزمين (ايالت) و ويژگيهاى آن (گستره، شمار و آيين‌هاى مردمان، آب و هوا، توليدات كشاورزى و درختان و ميوهها) جداگانه نام برده و از گونههاى حيوانات و حبوبات و طرز زندگى مردمنشان سخن رانده است. او از آگره تا پنجاب و كشمير و از مالوه تا گجرات راه پيمود و در همه اين سرزمينها «از سر تحقيق به تحرير» پرداخت.


موضوعهايى را كه جهانگير در كتابش بررسید، در چارچوب زير ميتوان گنجاند:
موضوعهايى را كه جهانگير در كتابش بررسید، در چارچوب زير می‌توان گنجاند:


#علم الحيوانات  
#علم الحيوانات  
#:پيش از جهانگير، كسى در این‌باره چيزى نميدانست، اما او سخنان نيكو و ارزشمند فراوان و عالمانهاى درباره اين موضوع در كتاب خود آورد كه آنها را درآمدى بر علم الحيوانات ميتوان برشمرد؛ زيرا مهمترين مسئله در اين دانش، ويژگيها و خصال طبيعى حيوانات است كه توزك آنها را دربردارد و زمينه را براى شناخت ويژگيهاى تغييرپذير (خصلت تربيتپذيرى) حيوان فراهم ميآورد.
#:پيش از جهانگير، كسى در این‌باره چيزى نميدانست، اما او سخنان نيكو و ارزشمند فراوان و عالمانهاى درباره اين موضوع در كتاب خود آورد كه آنها را درآمدى بر علم الحيوانات می‌توان برشمرد؛ زيرا مهمترين مسئله در اين دانش، ويژگيها و خصال طبيعى حيوانات است كه توزك آنها را دربردارد و زمينه را براى شناخت ويژگيهاى تغييرپذير (خصلت تربيتپذيرى) حيوان فراهم ميآورد.
#نقاشى  
#نقاشى  
#:مسلمانان، كشيدن نقش (نقاشى كردن) را حرام ميدانستند و از اينرو، اين فن در ميانشان گسترش نيافت، اما به هر روى بر پايه گزارشهاى تاريخى، آنان نيز در اين زمينه پيش رفتند و برخى از اميران و پادشاهان به گسترشش پرداختند. جهانگير نيز با توجه به گزارشهايش در اين كتاب، عاشق اين فن بود؛ چنانكه خود او را نقاشى چيره‌دست ميتوان برشمرد. او به گفته خودش از استادان نقاشى درگذشت و سبكهاى نقاشان را ميشناخت. بخش گستردهاى از توزك وى، گزارشها و ارزيابيهاى وى درباره نقشهاست.
#:مسلمانان، كشيدن نقش (نقاشى كردن) را حرام ميدانستند و از اينرو، اين فن در ميانشان گسترش نيافت، اما به هر روى بر پايه گزارشهاى تاريخى، آنان نيز در اين زمينه پيش رفتند و برخى از اميران و پادشاهان به گسترشش پرداختند. جهانگير نيز با توجه به گزارشهايش در اين كتاب، عاشق اين فن بود؛ چنانكه خود او را نقاشى چيره‌دست می‌توان برشمرد. او به گفته خودش از استادان نقاشى درگذشت و سبكهاى نقاشان را ميشناخت. بخش گستردهاى از توزك وى، گزارشها و ارزيابيهاى وى درباره نقشهاست.
#صنعت و صنعتگرى  
#صنعت و صنعتگرى  
#:جهانگير اين پديده را نيز مهم ميشمرد و از اينرو، صنعت در روزگار وى بسيار پيشرفت كرد. توزك، توصيف‌هاى ريزبينانهاى درباره دستآوردهاى صنعتگرانى مانند خاتمكاران دربردارد.
#:جهانگير اين پديده را نيز مهم ميشمرد و از اينرو، صنعت در روزگار وى بسيار پيشرفت كرد. توزك، توصيف‌هاى ريزبينانهاى درباره دستآوردهاى صنعتگرانى مانند خاتمكاران دربردارد.
خط ۷۵: خط ۷۵:




جهانگيرنامه نخستين كتاب با موضوع خاطرات و رويدادهاى پادشاهى يكى از شاهان گوركانى نيست؛ زيرا پيش از اين كتابهايى مانند توزك تيمورى، نوشته امير تيمور گوركان يا توزك بابرى (بابرنامه)، نوشته ظهيرالدين محمد بابر به تركى وجود داشت، اما به هر روى، آن را مهمترين و نخستين كتاب فارسى در این‌باره ميتوان دانست. براى نمونه، نويسنده تاريخ هند به روايت مورخان هندى، در بخش تاريخ هندوستان از آن بسيار بهره گرفت؛ چنانكه آن را ترجمه كاملى از همين جهانگيرنامه ميتوان شمرد.
جهانگيرنامه نخستين كتاب با موضوع خاطرات و رويدادهاى پادشاهى يكى از شاهان گوركانى نيست؛ زيرا پيش از اين كتابهايى مانند توزك تيمورى، نوشته امير تيمور گوركان يا توزك بابرى (بابرنامه)، نوشته ظهيرالدين محمد بابر به تركى وجود داشت، اما به هر روى، آن را مهمترين و نخستين كتاب فارسى در این‌باره می‌توان دانست. براى نمونه، نويسنده تاريخ هند به روايت مورخان هندى، در بخش تاريخ هندوستان از آن بسيار بهره گرفت؛ چنانكه آن را ترجمه كاملى از همين جهانگيرنامه می‌توان شمرد.


اين كتاب يكبار در لكهنو به چاپ سنگى مغلوط و بدون تاريخ منتشر شده و درونمايهاش در تاريخهاى هند مانند اقبالنامه جهانگيرى، سيرالمتأخرين و اويماق مغل و ديگر كتابهاى تاريخى آمده و نسخه‌اى خوشخط از آن تا آنجا كه خود جهانگير نوشته است، در كتابخانه آستان قدس هست كه با چاپ لكهنو بسيار اختلاف دارد و چيزهايى در اين نسخه هست كه در چاپ پيشگفته نيست. شايد نسخه چاپ شده در لكهنو، چكيده و پيراسته توزك جهانگيرى بوده باشد.
اين كتاب يكبار در لكهنو به چاپ سنگى مغلوط و بدون تاريخ منتشر شده و درونمايهاش در تاريخهاى هند مانند اقبالنامه جهانگيرى، سيرالمتأخرين و اويماق مغل و ديگر كتابهاى تاريخى آمده و نسخه‌اى خوشخط از آن تا آنجا كه خود جهانگير نوشته است، در كتابخانه آستان قدس هست كه با چاپ لكهنو بسيار اختلاف دارد و چيزهايى در اين نسخه هست كه در چاپ پيشگفته نيست. شايد نسخه چاپ شده در لكهنو، چكيده و پيراسته توزك جهانگيرى بوده باشد.


مصحح در پايان كتاب در بخش «حواشى و تعليقات»، درباره شمارى از واژگان يا جاها و نامهاى به كار رفته در متن توضيح ميدهد و واژهنامهاى درباره لغات سانكسريت و هندى، تركى و مغول و اصطلاحهاى فارسى آن عرضه می‌كند و نمايه كسان و جايهاى كتاب و فهرست منابع خود را نيز در همينجا ميگنجاند. فهرست درون‌مايه اثر و مقدمه ارزشمندو درازدامن مصحح درباره ويژگيهاى نويسنده و چندى و چونى كتاب در آغاز آن، دستيافتنى است. مهمترين ويژگى كتاب را، راستى و درستىِ گزارشهايش ميتوان برشمرد.
مصحح در پايان كتاب در بخش «حواشى و تعليقات»، درباره شمارى از واژگان يا جاها و نامهاى به كار رفته در متن توضيح ميدهد و واژهنامهاى درباره لغات سانكسريت و هندى، تركى و مغول و اصطلاحهاى فارسى آن عرضه می‌كند و نمايه كسان و جايهاى كتاب و فهرست منابع خود را نيز در همينجا ميگنجاند. فهرست درون‌مايه اثر و مقدمه ارزشمندو درازدامن مصحح درباره ويژگيهاى نويسنده و چندى و چونى كتاب در آغاز آن، دستيافتنى است. مهمترين ويژگى كتاب را، راستى و درستىِ گزارشهايش می‌توان برشمرد.


همچنين، ترجمه مقدمه انگليسى آقاى بيوريچ بر ترجمه انگليسى بخشهاى يكم و دوم جهانگيرنامه و روش مصحح، در آغاز كتاب آمده است.
همچنين، ترجمه مقدمه انگليسى آقاى بيوريچ بر ترجمه انگليسى بخشهاى يكم و دوم جهانگيرنامه و روش مصحح، در آغاز كتاب آمده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش