الگو:صفحهٔ اصلی/مقالهٔ برگزیده دوم: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۶: خط ۶:
    نویسنده انگیزه خود را از تألیف این کتاب چنین بیان داشته است: به دنبال اتهامات وارده بر مذهب شیعه از طرف برخی از ‌نویسندگان و روزنامه‌نگاران سنی، فکر کردم نهایت ظلم و بی‌انصافی است که بیش از این سکوت کنم؛ نه به‌خاطر اینکه بخواهم از شیعه در برابر سیل تهمت‌ها دفاع کنم، بلکه از این نظر که پرده‌های نادانی را از چشمان مسلمانان کنار بزنم تا افراد باانصاف در داوری درباره شیعه راه عدالت پیش بگیرند و عذر و بهانه‌ای هم برای آن دسته از دانشمندان که یاوه‌هایی بر زیان شیعه می‌گویند و می‌نویسند، باقی نماند که بگویند دانشمندان شیعه، مذهب خود را معرفی نکردند.
    نویسنده انگیزه خود را از تألیف این کتاب چنین بیان داشته است: به دنبال اتهامات وارده بر مذهب شیعه از طرف برخی از ‌نویسندگان و روزنامه‌نگاران سنی، فکر کردم نهایت ظلم و بی‌انصافی است که بیش از این سکوت کنم؛ نه به‌خاطر اینکه بخواهم از شیعه در برابر سیل تهمت‌ها دفاع کنم، بلکه از این نظر که پرده‌های نادانی را از چشمان مسلمانان کنار بزنم تا افراد باانصاف در داوری درباره شیعه راه عدالت پیش بگیرند و عذر و بهانه‌ای هم برای آن دسته از دانشمندان که یاوه‌هایی بر زیان شیعه می‌گویند و می‌نویسند، باقی نماند که بگویند دانشمندان شیعه، مذهب خود را معرفی نکردند.


    مؤلف پس از مقدمه، از چگونگی شکل‌گیری مذهب شیعه سخن می‌گوید. وی معتقد است که پیامبر(ص) نخستین کسی است که بذر تشیع را پاشیده و آن را به‌خوبی آبیاری و مراقبت نموده، تااینکه برومند شده و بعد از وفاتش به ثمر نشسته است. مؤلف با تکیه بر نقل روایاتی از از دانشمندانی از اهل سنت، چون [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]]، ابن عدی، [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]]، ابن اثیر و زمخشری این مطلب را اثبات نموده است.
    مؤلف پس از مقدمه، از چگونگی شکل‌گیری مذهب شیعه سخن می‌گوید. وی معتقد است که پیامبر(ص) نخستین کسی است که بذر تشیع را پاشیده و آن را به‌خوبی آبیاری و مراقبت نموده، تااینکه برومند شده و بعد از وفاتش به ثمر نشسته است. مؤلف با تکیه بر نقل روایاتی از دانشمندانی از اهل سنت، چون [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]]، ابن عدی، [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]]، ابن اثیر و زمخشری این مطلب را اثبات نموده است.


    آنچه باعث شد که بعد از وفات پیامبر(ص)، خلافت از مسیر خود خارج شود، این بود که عده‌ای از صحابه، تصمیم گرفتند که خلافت را از [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] به‌سوی دیگری برگردانند، به بهانه کم سن بودن آن حضرت یا با این عذر که قریش نمی‌خواهد نبوت و خلافت هر دو در خاندان بنی‌هاشم باشد. <div class="mw-ui-button">[[أصل الشيعة و أصولها|'''ادامه''']]</div>
    آنچه باعث شد که بعد از وفات پیامبر(ص)، خلافت از مسیر خود خارج شود، این بود که عده‌ای از صحابه، تصمیم گرفتند که خلافت را از [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] به‌سوی دیگری برگردانند، به بهانه کم سن بودن آن حضرت یا با این عذر که قریش نمی‌خواهد نبوت و خلافت هر دو در خاندان بنی‌هاشم باشد. <div class="mw-ui-button">[[أصل الشيعة و أصولها|'''ادامه''']]</div>

    نسخهٔ ‏۲۸ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۲۲

    أصل الشيعة و أصولها

    أصل الشيعة و أصولها، تألیف محمدحسین کاشف‌الغطاء، کتابی است مختصر و جامع در معرفی تاریخ، اعتقادات و احکام شیعه که در سال 1350ق، در نجف اشرف نوشته شده است.

    نویسنده انگیزه خود را از تألیف این کتاب چنین بیان داشته است: به دنبال اتهامات وارده بر مذهب شیعه از طرف برخی از ‌نویسندگان و روزنامه‌نگاران سنی، فکر کردم نهایت ظلم و بی‌انصافی است که بیش از این سکوت کنم؛ نه به‌خاطر اینکه بخواهم از شیعه در برابر سیل تهمت‌ها دفاع کنم، بلکه از این نظر که پرده‌های نادانی را از چشمان مسلمانان کنار بزنم تا افراد باانصاف در داوری درباره شیعه راه عدالت پیش بگیرند و عذر و بهانه‌ای هم برای آن دسته از دانشمندان که یاوه‌هایی بر زیان شیعه می‌گویند و می‌نویسند، باقی نماند که بگویند دانشمندان شیعه، مذهب خود را معرفی نکردند.

    مؤلف پس از مقدمه، از چگونگی شکل‌گیری مذهب شیعه سخن می‌گوید. وی معتقد است که پیامبر(ص) نخستین کسی است که بذر تشیع را پاشیده و آن را به‌خوبی آبیاری و مراقبت نموده، تااینکه برومند شده و بعد از وفاتش به ثمر نشسته است. مؤلف با تکیه بر نقل روایاتی از دانشمندانی از اهل سنت، چون سیوطی، ابن عدی، ابن حجر، ابن اثیر و زمخشری این مطلب را اثبات نموده است.

    آنچه باعث شد که بعد از وفات پیامبر(ص)، خلافت از مسیر خود خارج شود، این بود که عده‌ای از صحابه، تصمیم گرفتند که خلافت را از حضرت علی(ع) به‌سوی دیگری برگردانند، به بهانه کم سن بودن آن حضرت یا با این عذر که قریش نمی‌خواهد نبوت و خلافت هر دو در خاندان بنی‌هاشم باشد.