آئین و هنر در فرهنگ ایران؛ مقالاتی در باب ابعاد هنرهای آئینی در فرهنگ ایرانی

    از ویکی‌نور
    آئین و هنر در فرهنگ ایران؛ مقالاتی در باب ابعاد هنرهای آئینی در فرهنگ ایرانی
    آئین و هنر در فرهنگ ایران؛ مقالاتی در باب ابعاد هنرهای آئینی در فرهنگ ایرانی
    پدیدآورانرحمانی، جبار (نویسنده)
    ناشراندیشه احسان
    مکان نشرتهران
    سال نشر۱۳۹۶ش
    شابک978-622-6026-01-7
    موضوعهنر ایرانی‌ -- مقا‌له‌ها‌ و خطا‌به‌ها‌,معنویت‌ در هنر -- مقا‌له‌ها‌ و خطا‌به‌ها‌,آیین‌ها‌ -- ایران‌ -- مقا‌له‌ها‌ و خطا‌به‌ها‌
    کد کنگره
    ‏N۷۲۸۰/ر۳آ۹ ۱۳۹۷

    آئین و هنر در فرهنگ ایران؛ مقالاتی در باب ابعاد هنرهای آئینی در فرهنگ ایرانی پدیدآور جبار رحمانی؛ در این کتاب تلاش شده یکی از مفاهیم کلیدی علوم اجتماعی و مطالعات انسان شناسی، یعنی مفهوم آیین و منسک، در کنار مفهوم هنر و امر زیباشناختی بررسی شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تجربه های آئینی چگونه و تا چه حدی به مولفه های هنری و زیباشناختی آمیخته‌اند. در فرهنگ مردم و زندگی واقعی آن ها، امور جدی و محوری جامعه بیش از همه در آئین‌ها تجلی پیدا می کنند. حرمت و اهمیت این امور در لفافه ای از وجوه زیباشناختی متجلی می شود. در نتیجه، انتقال و بازتولید فرهنگ در بسترهای آیینی و هنری توامان رخ می دهد.

    گزارش کتاب

    موضوع، آئین‌ها در فرهنگ ایران، عموما به آئین‌های مذهبی و به طور خاص به آئین‌های شیعی تقلیل یافته است و به همین دلیل بررسی این آئین‌ها بیش از آنکه در سنت دانشگاهی و ذیل اطلاعات میان رشته ای آئین شکل بگیرد، عموما در سنت مطالعات دینی و ذیل رویکردهای الاهیاتی و کلامی انجام شده است. آئین به مثابه فرایندی برای بازنمایی، بازتولید و برساخت امری جدی در یک فرهنگ، نه تنها قابل تقلیل به یک عرصه محدود نیست، بلکه نقش کلیدی ای در همه ی ابعاد و زمنیه های فرهنگ و جامعه در خود دارد. در سننت های علوم اجتماعی نیز مطالعه آئین‌ها محدود شده است به رویکردی از مردم شناسی سنتی و مطالعات کلاسیک فولکور؛ که در نهایت ترسیم رمانتیک از یک میراث فرهنگی است. از این لحاظ تحلیل‌های موجود از آئین یا در تقلیل گرایی رشته ای محدود شده و هرکس از ظن خود آن‌ها را بررسی کرده است و یا به عهد کلاسیک و مطالعات فولکوریک تقلیل یافته‌اند. محدود بودن تجربه های میان رشته ای در فضاهای دانشگاهی ایران، و سیطه ی نوعی قبیله گرایی رشته ای سبب شده مطالعه زندگی و واقعیت های اجتماعی، تکرار داستان نمادین فیل و تاریکی باشد. هرچند در نهایت هرنوع مطالعه ای، نوعی تقلیل منظرگرایانه را در خودش دارد، اما اتخاذ رویکردهای میان رشته ای و تلاش برای تلفیق رشته ها و رویکردها در یک مطالعه می تواند موجباتی برای بسط و توسعه رویکردهای علمی و فهم عمیق تر و چند بعدی از یک پدیده باشد.

    در مقالاتی که در اینجا جمع آوری شده اند، تلاش شده یکی از مفاهیم کلیددی علوم اجتماعی و مطالعات انسان شناسی، یعنی مفهوم آئین و منسک، با عرصه هنر در کنار هم دیده شود و نشان داده شود که تجربه های آئینی چگونه و تا چه حدی با مولفه های هنری و زیباشناختی آمیخته اند و در زندگی واقعی، امر جدی و مهم و کلیدی که بیش از همه در آئین‌ها تجلی پیدا می کند، ابعاد و وجوه متعددی دارد و هم زمان امری اجتماعی و هنری و ... است. مهم ترین امور در هر فرهنگی، عمیقا با مفاهیم و مصادیق زیباشناختی آمیخته اند، و فرهنگ بشری در طی تاریخ، مفاهیم و معانی کلیدی را از خلال تجربه های زیباشناختی در بسترهای اجتماعی و فرهنگی تولید و برساخت کرده اند و انسان‌ها آن‌ها را تجربه می کنند. به نظر می رسد علوم اجتماعی برای توسعه درک و فهم خودش بهتر است هرچه بیشتر در میدان‌های دیگر حضور داشته باشند، و تجربه میدانی نه تنها به معنای حضور یک محقق در میدان اجتماعی، بلکه حضور آن در میدان‌های علمی دیگر هم باشد. این تجربه ی میدانی دو لایه (میدان به معنای بستر واقعی فرهنگ و میدان به معنای گفتمان علمی متفاوت) می تواند درکی عمیق تر از ملاحظات روش شناسی علوم اجتماعی (امکان‌ها و محدودیت های آن) در فهم زندگی در پی داشته باشد. به عبارت دیگر نظریه پردازی و تبیین در علوم اجتماعی هرچه بیشتر باید مبتنی بر تجربه میدانی در دو معنای فوق باشد.

    مفهوم مرکزی این مجموعه مقالات، مفهوم آئین یا منسک است که همه ی مقالات عملا امر اجتماعی و امر هنری را در بستر آئینی بررسی کرده‌اند. در جهان اجتماعی، در بستر آئین است که امر اجتماعی و امر زیباشناختی با هم تلفیق می شوند و معانی کلیدی آن فرهنگ برساخته می شوند. تولید معنا در انسان، امری چند حسی است، آئین به ویژه آئین‌های کلیدی، نیز امری چند حسی و چند صدایی هستند که لازم است از رویکردهای میان رشته ای برای فهم صداهای مختلف مضمر در آئین استفاده شود.

    وجه هنری آئین ها، بیانگر پیوند هنر و دین در جهان سنت است. هنر دین نیست، ولی با دین رشد می کند، به خدمت آن در می آید و به مقدار زیاد تعیین کننده ی آن است. مهم ترین عرصه ی هنر، کاربرد آن در زمینه های آئینی است. مفهوم آئین بیش از همه در زمینه ی مذهب معنادار است. به همین سبب بیشتر تعاریف آن ریشه در پژوهش های دین دارد. در نگاهی کلی و جمع گرایانه آئین، برگزاری دقیق و اجرای مراسم و تشریفات خاص است که معمولا صورتی نمایشی دارد. اهمیت آئین بیش از حد ریشه در نقش آن در شکل دادن به زندگی انسان‌ها و تجربه ی آن‌ها از جامعه و فرهنگ دارد. آئین‌ها زمینه ای هستند که ادیان به واسطه ی آن‌ها نه تنها نظم اجتماعی را تفسیر و تحلیل می کنند، بلکه آن را ایجاد می کنند و به آن شکل و ماهیت می بخشند. نمی‌توان آئین را صرفا یک رفتار یا الگوی رفتاری دانست، تحقیقات جدید در انسان شناسی و مطالعات آئین، بیانگر آن است که آئین نه تنها یک اندیشه، بلکه یک کنش است. آئین به شیوه فعالیت های خاص، تکراری، محدود به زمان و مکان خاص اشاره می کند که در نهایت به امر متعالی ای در فرهگ معطوف است. آئین‌ها در زمینه ی فرهنگ سنتی نقش بسیار مهمی دارند. در هر آئینی، بخشی از نظام معنایی محوری آن فرهنگ مورد تأکید قرار می گیرد و پیوندی میان کنشگران آن فرهگ و نظام معنایی آن برقرار می شود.

    در این کتاب تلاش شده یکی از مفاهیم کلیدی علوم اجتماعی و مطالعات انسان شناسی، یعنی مفهوم آیین و منسک، در کنار مفهوم هنر و امر زیباشناختی بررسی شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تجربه های آئینی چگونه و تا چه حدی به مولفه های هنری و زیباشناختی آمیخته‌اند. در فرهنگ مردم و زندگی واقعی آن ها، امور جدی و محوری جامعه بیش از همه در آئین‌ها تجلی پیدا می کنند. حرمت و اهمیت این امور در لفافه ای از وجوه زیباشناختی متجلی می شود. در نتیجه، انتقال و بازتولید فرهنگ در بسترهای آیینی و هنری توامان رخ می دهد.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران

    وابسته‌ها