أحكام الأموات إلی حين الدفن و الانصراف

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    احکام الاموات الی حین الدفن و الانصراف
    أحكام الأموات إلی حين الدفن و الانصراف
    پدیدآورانکاشف‌‎الغطاء، جعفر بن خضر (نویسنده)
    ناشرمؤسسه کاشف الغطاء العامة
    مکان نشرنجف اشرف - عراق
    چاپ1
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    رسالة في أحكام الأموات تأليف شيخ جعفر كاشف الغطا است، و در موضوع آداب و احكام فقهى - اخلاقى تدفين میت، به زبان عربى، و در 63 صفحه نگاشته شده است.

    انگیزه تأليف

    نویسنده انگیزه خود را از نگاشتن این اثر چنين مى‌نویسد: برخى از پارسايان و اهل صلاح بارها و به اصرار از من خواستند تا رساله‌اى در احكام اموات مشتمل بر واجبات، محرمات، و امور جايز بنویسم؛ من نيز احكام پيرامون مسائل تجهيز و تكفين میت را گرد آورده و نوشتم[۱].

    ساختار

    اين کتاب، شناخت‌نامه‌اى است از روش تجهيز و تدفين شيعى میت. روش کتاب بيشتر توصيفى است و اندكى نيز در آن از استدلال بهره گرفته شده و مشحون از روايات رسول خدا(ص) و ائمه معصومین عليهم‌السلام مى‌باشد.

    گزارش محتوا

    اين متن فتوايى فقهى، حول سيزده مبحث گردآورى شده است. مباحث، بيشتر حاوى مسائل فقهى است؛ اما مؤلف در مبحث نخست [۲]مقدماتى را ذكركرده كه حاوى پيام اخلاقى است و در آن سفارش شده كه: مؤمن به خاطر سلامتى خود بايد شكرگزار باشد و در پى عافيت و درك ارزش آن برآيد؛ حسن ظن به خداوند داشته باشد[۳]؛ در حال سلامتى و بيمارى برای مرگ آمادگى حاصل كند (كسى كه مى‌خواهد بدين خواسته دست يابد بايد امورى از این دست را نصب العين خود قرار دهد: همواره قيامت و رجعت به بارگاه الهى را به ياد آورد[۴]، لحظه به لحظه كشیک نفس خویش را كشد و احوالات آن را رصد نمايد، اعمالش را طورى انجام دهد كه گویا آخرين عمل خود را به انجام مى‌رساند، در حالى كه بهره‌مند از نعمت سلامتى است وصى انتخاب كرده و وصيت نمايد، همواره در حال سلامتى و بيمارى رو به قبله بخوابد و لوازم كفن، حنوط، غسل و قبر خود را خویش فراهم آورد[۵].

    هر از چند گاهى از منزل به سوى گورستان و ویرانه‌هاى بيرون برود و وضع گذشته و حال آنها را در خاطر خود مرور نمايد).

    و نيز هنگام بيمارى ناله و ضجه را ترك كند، بر بيمارى شكر و از آن شكايت نكند[۶]، تا مى‌تواند به بيماران خدمت و از آنها عيادت نمايد، بيمار و اولیاى او كه به عيادت بيمار مى‌آيند را مانع نشود و از مردم بخواهد كه برای مريض دعا كنند و از تربت امام حسین(ع) برای شفا بهره گرفته شود و برای سلامتى بيمار صدقه و دعا فراموش نگردد[۷].

    مبحث دوم، حول موضوع احتضار نگاشته شده است [۸]و احتضار این گونه تعريف شده است: به خاطر اينكه در لحظه مرگ ملایکه، ارحام بيمار و مردم گرد او جمع مى‌شوند این لحظات، حال احتضار گفته مى‌شود و به دليل اينكه روح از بدن محتضر مى‌خواهد بيرون گردد، حال نزع گفته مى‌شود. مستحب است بيمار در حال احتضار امیدش به خداوند بيش از ترسش باشد، و ديگران نسبت به او حسن ظن داشته باشند؛ هرچند كه او سخن كفر نيز بر زبان براند.

    مستحب است كه كنار بستر محتضر، سوره صافات، يس، احزاب و آيه الكرسى و... خوانده شود.

    اگر جان كندن بر او سخت تمام مى‌شود، مستحب است محتضر را جايى كه معمولاً او در آن‌جا نماز مى‌خوانده، ببرند. و نيز مستحب است افراد جنب و زنان حائض و نفساء كنار محتضر حاضر نشوند.

    در مبحث سوم، خروج روح از بدن بررسى شده[۹]، و به نجس بودن بدن غير معصوم به محض خروج روح از آن اشاره شده است. مستحب است در این هنگام، ولى میت يا یکى از اطرافيان (كه مؤمن باشد) چشم‌ها و دهان میت را ببندد.

    مبحث چهارم حول مبحث تجهيز میت[۱۰]؛ يعنى فراهم‌آورى اسباب تشييع میت به سمت مقر و قبر و خبر كردن مؤمنين جهت تشييع تدوین شده است.

    عنوان مبحث پنجم غسل اموات است[۱۱]. ذيل این عنوان فصول شش‌گانه ذيل بررسى شده است:

    بيان غسل میت و غسل‌دهنده آن، (بر همه افراد واجب است كه میت را غسل دهند؛ اما اگر كسى چنين كارى انجام داد از ديگران ساقط مى‌گردد)، در صورتى غسل میت بر همگان واجب مى‌گردد كه او مؤمن يا به حكم مؤمن باشد.

    در ادامه مطالبى از قبيل: كسانى كه غسل داده نمى‌شوند مثل: كافر، شهيد و...، آب‌هاى سه‌گانه غسل (آب سدر، آب كافور، آب قراح)، چيزى كه میت در آن و روى آن غسل داده مى‌شود، حقيقت غسل و اينكه غسل میت شبيه غسل جنابت است و به دو گونه ترتيبى و ارتماسى صورت مى‌پذيرد، مورد بحث قرار گرفته‌اند

    عنوان مبحث ششم «تحنيط» است[۱۲]، ذيل این عنوان، استحباب كشيدن تربت امام حسین(ع) به بدن میت و... مطرح شده است.

    در مبحث هفتم به نوع، اندازه و عدد پارچه‌هایى كه به عنوان كفن برای میت آماده مى‌گردد، اشاره شده است[۱۳].

    مبحث هشتم حول موضوع نماز میت[۱۴]، در چهار فصل گرد آمده است: نماز میت بر مؤمن عاقل و بالغ واجب مى‌گردد، كسى كه فاقد این شرايط است نماز از او پذيرفته نمى‌شود، بر مؤمن اصالتاً و بر كسى كه در جامعه اسلامى است به تبع اينكه مؤمن است و... نماز خوانده مى‌شود، در صورت امكان به گونه ايستاده بايد بر میت نماز خوانده شود و در غير این صورت مى‌شود نشسته و...، نماز گزارد. در ادامه پيرامون نماز جماعت، طهارت لباس و بدن نمازگزار بر میت و... نيز مطالبى ديگر مطرح شده است.

    عنوان مبحث نهم دفن است[۱۵]. در این عنوان موضوعاتى از قبيل استحباب آماده كردن میت با دست خود قبر خویش را، اينكه میت بايد در قبرستان مؤمنين دفن گردد و شريف‌ترين مكان‌ها (به جز مساجد) برای او در نظر گرفته شود و كراهت اينكه خاک غير قبرش بر او ريخته شود مطرح شده‌اند.

    در مبحث دهم ولايت مورد بررسى قرار گرفته[۱۶] و در آن ايمان، عقل، بلوغ و حضور، شرط دانسته شده است.

    در مبحث يازدهم پيرامون كسانى كه در بحث میت به مؤمن ملحق مى‌شوند پرداخته شده است[۱۷]. در این مبحث كسانى كه در موضوع تكفين و تجهيز حكم مؤمن را دارند و يا به آن ملحق مى‌شوند بررسى شده است و در مباحث انتهایى متن، مؤلف به احكام خلل[۱۸] و مسائل بعد از دفن میت پرداخته [۱۹]و گفته است كه نبش قبر مؤمن و كسى كه به حكم اوست، حرام است؛ حتى اگر برای دفن در جاى ديگر باشد.

    در پایان این رساله، صفحاتى چند در آداب و بايسته‌هاى مسائل و مراسم عزادارى از سوى بازماندگان میت، نوشته شده است[۲۰].

    پانويس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب

    وابسته‌ها