أساس الحكومة الإسلامية: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '،ا' به '، ا'
جز (ویرایش Hbaghizadeh@noornet.net (بحث) به آخرین تغییری که Mrmoosavi@noornet.net انجام داده بود وا...)
جز (جایگزینی متن - '،ا' به '، ا')
خط ۸۴: خط ۸۴:
به نظر مؤلف، ولايت فقيه، امتداد ولايت پيامبر و امام است و در اثبات اين نظريه از دو دسته دلايل عقلى و نقلى بهره مى‌گيرد. در عصر غيبت، حكومت اسلامى برعهده ولى‌فقيه است و در ولى‌فقيه عدالت و شايستگى شرط است.
به نظر مؤلف، ولايت فقيه، امتداد ولايت پيامبر و امام است و در اثبات اين نظريه از دو دسته دلايل عقلى و نقلى بهره مى‌گيرد. در عصر غيبت، حكومت اسلامى برعهده ولى‌فقيه است و در ولى‌فقيه عدالت و شايستگى شرط است.


وى در تبيين حكومت اسلامى مبتنى بر ولايت فقيه، مشورت با خبرگان و متخصصان را امرى لازم و واجب دانسته ومعتقد است؛ در اين نحوه حكومت،اگرچه انتخابات عنصرى اصلى و اولى نيست اما اگر شرايط و اوضاع زمان اقتضا كند كه برخى از مسئوليت‌ها مانند نمايندگى در مجلس شورا و غيره با انتخابات برگزار شود، واجب است كه ولى فقيه اين انتخابات را به رسميت بشناسد.
وى در تبيين حكومت اسلامى مبتنى بر ولايت فقيه، مشورت با خبرگان و متخصصان را امرى لازم و واجب دانسته ومعتقد است؛ در اين نحوه حكومت، اگرچه انتخابات عنصرى اصلى و اولى نيست اما اگر شرايط و اوضاع زمان اقتضا كند كه برخى از مسئوليت‌ها مانند نمايندگى در مجلس شورا و غيره با انتخابات برگزار شود، واجب است كه ولى فقيه اين انتخابات را به رسميت بشناسد.


به نظر وى،از حيث نظرى، حكومت اسلامى عام است و كل جهان را شامل مى‌شود ولى از نظر عملى محدوده حكومت اسلامى به قدر توانايى و استطاعت امت اسلامى است.
به نظر وى، از حيث نظرى، حكومت اسلامى عام است و كل جهان را شامل مى‌شود ولى از نظر عملى محدوده حكومت اسلامى به قدر توانايى و استطاعت امت اسلامى است.


درباره ولى فقيه اعلميت شرط است ولى تنها اعلميت فقهى مراد نيست بلكه ولى فقيه بايد در مجموع از حيث درك و فهم مسائل اجتماعى و سياسى و مسائل روز و نيز احكام اسلامى اعلم از ديگران باشد.
درباره ولى فقيه اعلميت شرط است ولى تنها اعلميت فقهى مراد نيست بلكه ولى فقيه بايد در مجموع از حيث درك و فهم مسائل اجتماعى و سياسى و مسائل روز و نيز احكام اسلامى اعلم از ديگران باشد.
خط ۹۲: خط ۹۲:
بيعت نيز اگر چه از شرايط ولايت فقيه شمرده شده، اما آن را فقط در تنجيز ولايت شرط دانسته و نه در اصل آن. به اين معنا كه بيعت مردم با يك ولى فقيه، براى او ولايت نمى‌آورد بلكه اين بيعت باعث مى‌شود كه ولى فقيه ولايتى كه از ناحيه خدا و رسول دارد بتواند اعمال كند.
بيعت نيز اگر چه از شرايط ولايت فقيه شمرده شده، اما آن را فقط در تنجيز ولايت شرط دانسته و نه در اصل آن. به اين معنا كه بيعت مردم با يك ولى فقيه، براى او ولايت نمى‌آورد بلكه اين بيعت باعث مى‌شود كه ولى فقيه ولايتى كه از ناحيه خدا و رسول دارد بتواند اعمال كند.


به اذعان وى،اگر بيعت را به معناى جعل ولايت از طرف مردم بدانيم اين نظريه به همان نظريه قرارداد اجتماعى در نظام دموكراسى بازمى‌گردد كه از نظر فقه اسلامى نمى‌تواند ملاك مشروعيت حكومت باشد.
به اذعان وى، اگر بيعت را به معناى جعل ولايت از طرف مردم بدانيم اين نظريه به همان نظريه قرارداد اجتماعى در نظام دموكراسى بازمى‌گردد كه از نظر فقه اسلامى نمى‌تواند ملاك مشروعيت حكومت باشد.




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش