إظهار الحق: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'وي' به 'وی'
جز (جایگزینی متن - '==انگيزه تأليف== ' به '==انگيزه تأليف== ')
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی')
خط ۴: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =
| عنوان‌های دیگر =
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[دهلوی، رحمت الله]] (نويسنده)
[[دهلوی، رحمت الله]] (نویسنده)
| زبان =عربی
| زبان =عربی
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏228‎‏/‎‏4‎‏ ‎‏/‎‏د‎‏9‎‏الف‎‏6
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏228‎‏/‎‏4‎‏ ‎‏/‎‏د‎‏9‎‏الف‎‏6
خط ۳۳: خط ۳۳:
==انگيزه تأليف==
==انگيزه تأليف==


مؤلف در مقدمه، مى‌نويسد: «بعد از ورود انگليس به هند، كشيشان به تبليغ مسيحيت پرداختند و رسائلى در رد اسلام نوشتند و بين مردم پخش كردند. من درخواست مناظره كردم. مناظره در سال 1270ق در اكبرآباد برپا شد و پيروزى در بحثِ تحريف و نسخ با ما بود. سپس به مكه آمدم و شيخ احمد بن زينى دحلان از من درخواست كرد كه اين مطالب را به زبان عربى بنويسم، لذا اسمش را اظهار الحق گذاشتم».
مؤلف در مقدمه، مى‌نویسد: «بعد از ورود انگليس به هند، كشيشان به تبليغ مسيحيت پرداختند و رسائلى در رد اسلام نوشتند و بين مردم پخش كردند. من درخواست مناظره كردم. مناظره در سال 1270ق در اكبرآباد برپا شد و پيروزى در بحثِ تحريف و نسخ با ما بود. سپس به مكه آمدم و شيخ احمد بن زينى دحلان از من درخواست كرد كه اين مطالب را به زبان عربى بنویسم، لذا اسمش را اظهار الحق گذاشتم».


==اهميت كتاب==
==اهميت كتاب==
خط ۴۲: خط ۴۲:
مجامع مسيحي نيز از آن به ستوه آمدند، به طوري كه در روزنامه لندن تايمز انگلستان درباره آن آمده است: " اگر مردم اين كتاب را بخوانند پيشرفت مسيحيت متوقف خواهد شد ".
مجامع مسيحي نيز از آن به ستوه آمدند، به طوري كه در روزنامه لندن تايمز انگلستان درباره آن آمده است: " اگر مردم اين كتاب را بخوانند پيشرفت مسيحيت متوقف خواهد شد ".


در بين علماى شيعى نيز اين كتاب مورد توجه است. مرحوم علامه محمد جواد بلاغى در تفسير آلاء الرحمن و كتاب الهدى إلى دين المصطفى در مباحث تنازعات بين اسلام با مسيحيت به آن ارجاع مى دهد. الهدى در رد كتاب الهدايه است و الهدايه رد كتاب اظهار الحق مى‌باشد، مرحوم آیت‌الله خويى در البيان، ص283، اظهار الحق را چنين مى‌ستايد: «كتاب جليل نافع جدّا». [[شعرانی، ابوالحسن|علامه شعرانى]] و مرحوم آیت‌الله معرفت به اين كتاب ارجاع داده‌اند.
در بين علماى شيعى نيز اين كتاب مورد توجه است. مرحوم علامه محمد جواد بلاغى در تفسير آلاء الرحمن و كتاب الهدى إلى دين المصطفى در مباحث تنازعات بين اسلام با مسيحيت به آن ارجاع مى دهد. الهدى در رد كتاب الهدايه است و الهدايه رد كتاب اظهار الحق مى‌باشد، مرحوم آیت‌الله خویى در البيان، ص283، اظهار الحق را چنين مى‌ستايد: «كتاب جليل نافع جدّا». [[شعرانی، ابوالحسن|علامه شعرانى]] و مرحوم آیت‌الله معرفت به اين كتاب ارجاع داده‌اند.


مؤلف اظهار الحق اگر چه سنى است ولى در بعض موارد اختلافى، را ه انصاف را پيموده است، وى مساله تحريف قرآن را طرح نموده و نسبت دادن اين قول به شيعه اماميه اثنا عشريه را نسبتي ظالمانه و بي اساس دانسته و كلمات بزرگان شيعه را در اين زمينه آورده، تصريح می‌كند كه اساس اين نسبت جز روايات بي اعتباري كه در برخي از کتاب‌هاي قدما به چشم می‌خورد، چيز ديگري نيست و اين را نمي توان دليل و پايه اعتقاد يك ملت دانست، زيرا نقل روايتي كه داراي سندي ضعيف يا قابل تاويل باشد، نمي تواند مدرك عقيده كسي قرارگيرد.
مؤلف اظهار الحق اگر چه سنى است ولى در بعض موارد اختلافى، را ه انصاف را پيموده است، وى مساله تحريف قرآن را طرح نموده و نسبت دادن اين قول به شيعه اماميه اثنا عشريه را نسبتي ظالمانه و بي اساس دانسته و كلمات بزرگان شيعه را در اين زمينه آورده، تصريح می‌كند كه اساس اين نسبت جز روايات بي اعتباري كه در برخي از کتاب‌هاي قدما به چشم می‌خورد، چيز ديگري نيست و اين را نمي توان دليل و پايه اعتقاد يك ملت دانست، زيرا نقل روايتي كه داراي سندي ضعيف يا قابل تاویل باشد، نمي تواند مدرك عقيده كسي قرارگيرد.


==روش تأليف==
==روش تأليف==
خط ۶۴: خط ۶۴:
داراى چهار فصل است: الف)پيرامون نام و تعداد کتاب‌هاى عهدين است. موارد تشكيك و ترديد آنها را بيان مى‌دارد و نتيجه مى‌گيرد كه دينى كه در الهام و وحى بودن کتاب‌هايش شك است، چگونه خود را حق مى‌داند؟!
داراى چهار فصل است: الف)پيرامون نام و تعداد کتاب‌هاى عهدين است. موارد تشكيك و ترديد آنها را بيان مى‌دارد و نتيجه مى‌گيرد كه دينى كه در الهام و وحى بودن کتاب‌هايش شك است، چگونه خود را حق مى‌داند؟!


ب) به عدم تواتر در اسناد کتاب‌هاى عهدين می‌پردازد، مى‌گويد: هنگامى كتابى آسمانى و واجب‌التسليم است كه يقين داشته باشيم، اين كتاب از فلان پيامبر و به سند متصل بدون تغيير و تبديل به دست ما رسيده است، اما هيچ‌يك از کتاب‌هاى عهدين اين‌گونه نيستند، پس چگونه مسيحيان ما را به پذيرش آن فرا مى‌خوانند؟  
ب) به عدم تواتر در اسناد کتاب‌هاى عهدين می‌پردازد، مى‌گوید: هنگامى كتابى آسمانى و واجب‌التسليم است كه يقين داشته باشيم، اين كتاب از فلان پيامبر و به سند متصل بدون تغيير و تبديل به دست ما رسيده است، اما هيچ‌يك از کتاب‌هاى عهدين اين‌گونه نيستند، پس چگونه مسيحيان ما را به پذيرش آن فرا مى‌خوانند؟  


ج) به اغلاط و اختلافات عهدين مى‌پردازد. نخست به اختلافات عهد عتيق با عهد جديد پرداخته و با تطبيق آيات آنها با يكديگر به يكصد و بيست و پنج اختلاف اشاره ميكند. سپس به بيان اغلاط عهدين می‌پردازد، و يكصد و ده غلط، را كه بيشتر آنها از اناجيل است، بيان كرده است.
ج) به اغلاط و اختلافات عهدين مى‌پردازد. نخست به اختلافات عهد عتيق با عهد جديد پرداخته و با تطبيق آيات آنها با يكديگر به يكصد و بيست و پنج اختلاف اشاره ميكند. سپس به بيان اغلاط عهدين می‌پردازد، و يكصد و ده غلط، را كه بيشتر آنها از اناجيل است، بيان كرده است.
خط ۷۲: خط ۷۲:
باب دوم: وقوع تحريف در عهدين  
باب دوم: وقوع تحريف در عهدين  


مؤلف مى‌نويسد: ما با مسيحيان در تحريف معنوى اختلافى نداريم، زيرا آنان نيز معتقدند كه يهوديان در تفسير عهد عتيق، مرتكب تحريف معنوى شدند. آنچه پروتستان‌ها منكر آن هستند، تحريف لفظى در سه بخش است: تحريف لفظى به تبديل، تحريف لفظى به زياده و تحريف لفظى به نقصان. در بخش تحريف لفظى به تبديل، به مواردى از اين تحريفات اشاره كرده است، براى مثال فاصله زمانى ميان خلق آدم تا طوفان نوح، در نسخه عبرى، 1656 سال، در نسخه يونانى، 2262 سال و در نسخه سامرى، 1307 سال است، فاصله زمانى ميان طوفان نوح تا ولادت حضرت ابراهيم(ع) در عبرى، 292 سال، در يونانى، 1072 سال و در سامرى، 942 سال است. در تحريف لفظى به زياده نيز به چهل و پنج شاهد اشاره و آنها را دليل افزودن برخى مطالب به عهدين مى‌داند. و در تحريف لفظى به نقصان به بيست شاهد اشاره كرده، مى‌نويسد: در نسخه عبرى كتاب مقدس، عباراتى هست كه در نسخه يونانى و سامرى نيست و بالعكس، كه نشان از نقصان يا زياده است.  
مؤلف مى‌نویسد: ما با مسيحيان در تحريف معنوى اختلافى نداريم، زيرا آنان نيز معتقدند كه يهوديان در تفسير عهد عتيق، مرتكب تحريف معنوى شدند. آنچه پروتستان‌ها منكر آن هستند، تحريف لفظى در سه بخش است: تحريف لفظى به تبديل، تحريف لفظى به زياده و تحريف لفظى به نقصان. در بخش تحريف لفظى به تبديل، به مواردى از اين تحريفات اشاره كرده است، براى مثال فاصله زمانى ميان خلق آدم تا طوفان نوح، در نسخه عبرى، 1656 سال، در نسخه يونانى، 2262 سال و در نسخه سامرى، 1307 سال است، فاصله زمانى ميان طوفان نوح تا ولادت حضرت ابراهيم(ع) در عبرى، 292 سال، در يونانى، 1072 سال و در سامرى، 942 سال است. در تحريف لفظى به زياده نيز به چهل و پنج شاهد اشاره و آنها را دليل افزودن برخى مطالب به عهدين مى‌داند. و در تحريف لفظى به نقصان به بيست شاهد اشاره كرده، مى‌نویسد: در نسخه عبرى كتاب مقدس، عباراتى هست كه در نسخه يونانى و سامرى نيست و بالعكس، كه نشان از نقصان يا زياده است.  


بنابراين، كتب عهدين قبل از اسلام بدون سند متصل و قطعى، به دوران اسلام رسيد و قبل از آن، تحريفاتى در آن صورت گرفته و برخى تحريفات بعد از اسلام انجام گرفته است. لذا اختلاف شديد نسخه‌ها، نشانه بى‌اعتبارى و عدم الهام و بالتبع عدم حجيّت آنها است و اعتراف مسيحيان به تحريف از نوع نقصان و زيادت، نشانه تحريف در دين موسى و عيسى است.
بنابراين، كتب عهدين قبل از اسلام بدون سند متصل و قطعى، به دوران اسلام رسيد و قبل از آن، تحريفاتى در آن صورت گرفته و برخى تحريفات بعد از اسلام انجام گرفته است. لذا اختلاف شديد نسخه‌ها، نشانه بى‌اعتبارى و عدم الهام و بالتبع عدم حجيّت آنها است و اعتراف مسيحيان به تحريف از نوع نقصان و زيادت، نشانه تحريف در دين موسى و عيسى است.
خط ۷۸: خط ۷۸:
باب سوم: در اثبات نسخ در عهدين  
باب سوم: در اثبات نسخ در عهدين  


مؤلف در تعريف نسخ، مى‌نويسد: نسخ يعنى بيان سپرى‌شدن زمان اجراى حكم. بنابراين در قصص، تاريخ، امور قطعى عقلى، امور حسى، ادعيه و احكام واجب‌الذات نسخ راه ندارد، بلكه نسخ در احكام عملى است. نويسنده در ادامه به برخى از احكامى كه در شريعت آدم وجود داشته و در شريعت نوح نسخ شده يا در شرايع سابق بوده و در شريعت حضرت موسى نسخ شده است، اشاره مى‌كند.
مؤلف در تعريف نسخ، مى‌نویسد: نسخ يعنى بيان سپرى‌شدن زمان اجراى حكم. بنابراين در قصص، تاريخ، امور قطعى عقلى، امور حسى، ادعيه و احكام واجب‌الذات نسخ راه ندارد، بلكه نسخ در احكام عملى است. نویسنده در ادامه به برخى از احكامى كه در شريعت آدم وجود داشته و در شريعت نوح نسخ شده يا در شرايع سابق بوده و در شريعت حضرت موسى نسخ شده است، اشاره مى‌كند.


وى معتقد است كه به دليل نسخ شريعت موسوى به دست پولس، اصل مسئله نسخ مورد پذيرش مسيحيان است، ولى سخن بر سر اين است كه آيا در خود مسيحيت نيز نسخ راه دارد يا خير؟ مسيحيان مدعى‌اند كه در مسيحيت چيزى نسخ‌شدنى نيست، اما با مراجعه به اناجيل موارد متعددى را مى‌توان يافت كه نسخ‌شده و خود مسيحيان نيز آن را پذيرفته‌اند.
وى معتقد است كه به دليل نسخ شريعت موسوى به دست پولس، اصل مسئله نسخ مورد پذيرش مسيحيان است، ولى سخن بر سر اين است كه آيا در خود مسيحيت نيز نسخ راه دارد يا خير؟ مسيحيان مدعى‌اند كه در مسيحيت چيزى نسخ‌شدنى نيست، اما با مراجعه به اناجيل موارد متعددى را مى‌توان يافت كه نسخ‌شده و خود مسيحيان نيز آن را پذيرفته‌اند.
خط ۸۴: خط ۸۴:
باب چهارم: در ابطال تثليث  
باب چهارم: در ابطال تثليث  


در فصل اول به ابطال تثليت با هفت برهان عقلى مى‌پردازد، براى نمونه مى‌گويد: اگر تثليت و توحيد هر دو امر حقيقى است، اجتماع دو ضد حقيقى پيش مى‌آيد، لذاواجب‌الوجود متعدد مى‌شود، بنابراين بايد پذيرفت كه مسيحى، موحد واقعى نيست.
در فصل اول به ابطال تثليت با هفت برهان عقلى مى‌پردازد، براى نمونه مى‌گوید: اگر تثليت و توحيد هر دو امر حقيقى است، اجتماع دو ضد حقيقى پيش مى‌آيد، لذاواجب‌الوجود متعدد مى‌شود، بنابراين بايد پذيرفت كه مسيحى، موحد واقعى نيست.


در فصل دوم به ابطال تثليت با تمسك به اقوال مسيح و با تأكيد بر برخى آيات عهد جديد پرداخته، نشان مى‌دهد كه برخى از اعمال و اقوال حضرت عيسى(ع) دلالت دارد كه وى خدا نيست، بلكه بشر و فرستاده خدا است.  
در فصل دوم به ابطال تثليت با تمسك به اقوال مسيح و با تأكيد بر برخى آيات عهد جديد پرداخته، نشان مى‌دهد كه برخى از اعمال و اقوال حضرت عيسى(ع) دلالت دارد كه وى خدا نيست، بلكه بشر و فرستاده خدا است.  
خط ۹۸: خط ۹۸:
باب ششم: اثبات نبوت پيامبر اسلام  
باب ششم: اثبات نبوت پيامبر اسلام  


مؤلف در فصل اول پنج دليل عمده‌ى اثبات نبوت پيامبر اسلام را آورده كه عبارت است از: 1- ظهور معجزات زياد ازقبيل اخبار به مغيبات، معراج، دو نيم‌كردن ماه (شقّ‌القمر) 2- اخلاق پيامبر كه مهم‌ترين عامل در جذب عرب‌ها به وى بود. 3- شريعت كامل كه باعث كمال جسمى و روحى انسان مى‌شود، برخلاف مسيحيت كه رهبانيت را ترويج مى‌كند، ولى اسلام دنيا و آخرت را جمع كرده است. 4- گسترش دين‌اسلام در زمانى اندك با اين‌كه در ميان‌اقوامى‌بود كه فرهنگى‌نداشتند. 5- بشارت انبياى پيشين به آمدن وى كه در كتب عهدين به آن اشاره شده، ولى مسيحيان نمى‌خواهند بپذيرند و آنها را به‌سود خود تأويل كرده‌اند.  
مؤلف در فصل اول پنج دليل عمده‌ى اثبات نبوت پيامبر اسلام را آورده كه عبارت است از: 1- ظهور معجزات زياد ازقبيل اخبار به مغيبات، معراج، دو نيم‌كردن ماه (شقّ‌القمر) 2- اخلاق پيامبر كه مهم‌ترين عامل در جذب عرب‌ها به وى بود. 3- شريعت كامل كه باعث كمال جسمى و روحى انسان مى‌شود، برخلاف مسيحيت كه رهبانيت را ترویج مى‌كند، ولى اسلام دنيا و آخرت را جمع كرده است. 4- گسترش دين‌اسلام در زمانى اندك با اين‌كه در ميان‌اقوامى‌بود كه فرهنگى‌نداشتند. 5- بشارت انبياى پيشين به آمدن وى كه در كتب عهدين به آن اشاره شده، ولى مسيحيان نمى‌خواهند بپذيرند و آنها را به‌سود خود تأویل كرده‌اند.  


نويسنده بعد از مطلب فوق، هيجده بشارت را بيان مى‌كند، براى نمونه، در باب 18 سفر تثنيه آمده است: «به زودى پيامبرى مثل تو در ميان برادرانت مى‌فرستيم».  
نویسنده بعد از مطلب فوق، هيجده بشارت را بيان مى‌كند، براى نمونه، در باب 18 سفر تثنيه آمده است: «به زودى پيامبرى مثل تو در ميان برادرانت مى‌فرستيم».  


در فصل دوم به دفع مطاعن پرداخته است، ابتدا به ديدگاه پروتستانها در باب عصمت انبيا پرداخته و اثبات مى‌كند كه مسيحيان معتقدند كه انبيا گناه كبيره انجام مى‌دهند، بنا بر اين برخى مطاعنى كه درباره حضرت محمد(ص) نقل كرده‌اند و نشان از عدم عصمت وى دارد، بنابر اصول آنها هيچ قدحى نسبت به ايشان محسوب نمى‌شود، اما وى به جواب آنها پرداخته، و ردّ مى‌نمايد.
در فصل دوم به دفع مطاعن پرداخته است، ابتدا به ديدگاه پروتستانها در باب عصمت انبيا پرداخته و اثبات مى‌كند كه مسيحيان معتقدند كه انبيا گناه كبيره انجام مى‌دهند، بنا بر اين برخى مطاعنى كه درباره حضرت محمد(ص) نقل كرده‌اند و نشان از عدم عصمت وى دارد، بنابر اصول آنها هيچ قدحى نسبت به ايشان محسوب نمى‌شود، اما وى به جواب آنها پرداخته، و ردّ مى‌نمايد.
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
از جمله‌ى آنها، ايراد بر رواج اسلام با شمشير، و تعدد زوجات پيامبر است كه به آنها پاسخ مى‌دهد.  
از جمله‌ى آنها، ايراد بر رواج اسلام با شمشير، و تعدد زوجات پيامبر است كه به آنها پاسخ مى‌دهد.  


نويسنده با اشاره به مطالبى ديگر در عصمت پيامبر اسلام، كتاب خود را به پايان مى‌برد.
نویسنده با اشاره به مطالبى ديگر در عصمت پيامبر اسلام، كتاب خود را به پايان مى‌برد.


==معرفى نسخه==
==معرفى نسخه==




اين كتاب فراتر از ده چاپ دارد كه بهترين آنها به تحقيق دكتر محمد احمد خليل ملكاوى در چهار جلد در مصر صورت گرفته است. دكتر ملكاوى در مقدمه مفصل خويش به مباحثى همچون هند در قرن سيزده، زندگانى شيخ رحمت‌الله هندى، دليل تأليف، چاپها، ترجمه‌ها، روش تصحيح و يافتن نسخه دست نوشت مؤلف، مى‌پردازد و مى‌نويسد: «كتاب حاضر با نسخه دست‌نوشتِ مؤلف كه در مكه موجود است و چاپ اول آن كه توسط مؤلف مقابله شده، تطبيق داده شده، و اكثر آثارى را كه مؤلف در اين كتاب مورد استناد قرار داده، بررسى نموده و تطبيق داده‌ايم».
اين كتاب فراتر از ده چاپ دارد كه بهترين آنها به تحقيق دكتر محمد احمد خليل ملكاوى در چهار جلد در مصر صورت گرفته است. دكتر ملكاوى در مقدمه مفصل خویش به مباحثى همچون هند در قرن سيزده، زندگانى شيخ رحمت‌الله هندى، دليل تأليف، چاپها، ترجمه‌ها، روش تصحيح و يافتن نسخه دست نوشت مؤلف، مى‌پردازد و مى‌نویسد: «كتاب حاضر با نسخه دست‌نوشتِ مؤلف كه در مكه موجود است و چاپ اول آن كه توسط مؤلف مقابله شده، تطبيق داده شده، و اكثر آثارى را كه مؤلف در اين كتاب مورد استناد قرار داده، بررسى نموده و تطبيق داده‌ايم».


چاپ ديگرى كه شهرت دارد، چاپ دو جلدى با تصحيح و تحقيق عمر الدّسوقى است كه در بيروت در دو جلد به چاپ رسيده و ايشان در مقدمه به مباحثى چون استعمار و تهاجم فرهنگى غرب، نحوه نفوذ و گسترش اسلام در هند، تبشير مسيحيت با تضعيف اسلام، مناظره علماى اسلام با علماى مسيحى و تأليف كتاب اظهار الحق اشاره دارد و بيان مى دارد كه چون زبان اصلى مؤلف عربى نبوده متن كتاب داراى اغلاط و اشتباهات لغوى و ادبى است كه سعى در اصلاح آن شده است، البته با قيد اصل عبارت در پاورقى، نكته ديگر در اين چاپ استخراج اعلام كتاب است كه در پايان جلد اول آورده شده است.
چاپ ديگرى كه شهرت دارد، چاپ دو جلدى با تصحيح و تحقيق عمر الدّسوقى است كه در بيروت در دو جلد به چاپ رسيده و ايشان در مقدمه به مباحثى چون استعمار و تهاجم فرهنگى غرب، نحوه نفوذ و گسترش اسلام در هند، تبشير مسيحيت با تضعيف اسلام، مناظره علماى اسلام با علماى مسيحى و تأليف كتاب اظهار الحق اشاره دارد و بيان مى دارد كه چون زبان اصلى مؤلف عربى نبوده متن كتاب داراى اغلاط و اشتباهات لغوى و ادبى است كه سعى در اصلاح آن شده است، البته با قيد اصل عبارت در پاورقى، نكته ديگر در اين چاپ استخراج اعلام كتاب است كه در پايان جلد اول آورده شده است.
خط ۱۳۲: خط ۱۳۲:
6. مقاله آشنايى با «آلاء الرحمن في تفسير القرآن»، ميرزا عليزاده (مجله علوم و معارف قرآن‌ش 4)
6. مقاله آشنايى با «آلاء الرحمن في تفسير القرآن»، ميرزا عليزاده (مجله علوم و معارف قرآن‌ش 4)


7. مقاله گروه حشويه و شبهه تحريف، سايت آل البيت
7. مقاله گروه حشویه و شبهه تحريف، سايت آل البيت


8. مجله نداى اسلام، بخش معرفى كتاب (سايت سنى آنلاين)
8. مجله نداى اسلام، بخش معرفى كتاب (سايت سنى آنلاين)
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش