إعجاز القرآن البياني و دلائل مصدره الرباني: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۵ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - ' اين ' به ' این '
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ')
خط ۳۰: خط ۳۰:
کتاب با مقدمه نویسنده، آغاز و مطالب در سه فصل و یک خاتمه و هر فصل در چندين مبحث، تنظيم شده است.
کتاب با مقدمه نویسنده، آغاز و مطالب در سه فصل و یک خاتمه و هر فصل در چندين مبحث، تنظيم شده است.


نویسنده در ابتدا، به بررسى و تحليل معناى «إعجاز القرآن» پرداخته و سپس وجوه اعجاز قرآن كريم و معجزه بيانى بودن آن را اثبات كرده است. در پایان نيز به ذكر دلايل ربانى بودن و مصدر الهى داشتن اين کتاب آسمانى پرداخته است.
نویسنده در ابتدا، به بررسى و تحليل معناى «إعجاز القرآن» پرداخته و سپس وجوه اعجاز قرآن كريم و معجزه بيانى بودن آن را اثبات كرده است. در پایان نيز به ذكر دلايل ربانى بودن و مصدر الهى داشتن این کتاب آسمانى پرداخته است.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
خط ۴۱: خط ۴۱:
مبحث دوم، به تعريف معجزه و بيان شرايط آن اختصاص يافته است. از جمله شرايط مطرح‌شده، عبارت است از:
مبحث دوم، به تعريف معجزه و بيان شرايط آن اختصاص يافته است. از جمله شرايط مطرح‌شده، عبارت است از:


# خارق‌العاده بودن: معجزه بايد خارج از اسباب مادى و مقياس‌هاى بشرى و خارج از آنچه مردم در زندگى با آن انس و الفت دارند، باشد. البته نویسنده به اين نكته نيز اشاره دارد كه خرق عادت، به معنى خرق عقل و تعارض با منطق عقلى بشرى نيست. اين خرق عادت، گاهى به قول مى‌باشد، مانند انزال قرآن به لسان پيامبر امى(ص)، گاهى به فعل مى‌باشد، مانند تبديل عصاى حضرت موسى(ع) به مار و گاهى نيز به ترك مى‌باشد مانند، نسوزاندن آتش ابراهيم خليل را.
# خارق‌العاده بودن: معجزه بايد خارج از اسباب مادى و مقياس‌هاى بشرى و خارج از آنچه مردم در زندگى با آن انس و الفت دارند، باشد. البته نویسنده به این نكته نيز اشاره دارد كه خرق عادت، به معنى خرق عقل و تعارض با منطق عقلى بشرى نيست. این خرق عادت، گاهى به قول مى‌باشد، مانند انزال قرآن به لسان پيامبر امى(ص)، گاهى به فعل مى‌باشد، مانند تبديل عصاى حضرت موسى(ع) به مار و گاهى نيز به ترك مى‌باشد مانند، نسوزاندن آتش ابراهيم خليل را.
# فعل خدا بودن: اين خداوند است كه معجزه را به دست پيامبر جارى مى‌كند؛ به اين معنى كه خود پيامبر(ع) هيچ اختيار و قدرتى بر اجراى بى واسطه آن، ندارد. خداوند خود نيز بر اين امر تأكيد فرموده است.
# فعل خدا بودن: این خداوند است كه معجزه را به دست پيامبر جارى مى‌كند؛ به این معنى كه خود پيامبر(ع) هيچ اختيار و قدرتى بر اجراى بى واسطه آن، ندارد. خداوند خود نيز بر این امر تأكيد فرموده است.
# اظهار آن به دست نبى: لازم است معجزه، به دست پيامبرى از پيامبران الهى و برای اثبات نبوت وى جارى گردد؛ بنابراین، اگر خرق عادتى از سوى یکى از اوليا و بندگان صالح خداوند اتفاق افتاد، معجزه نبوده و «كرامت» ناميده مى‌شود.
# اظهار آن به دست نبى: لازم است معجزه، به دست پيامبرى از پيامبران الهى و برای اثبات نبوت وى جارى گردد؛ بنابراین، اگر خرق عادتى از سوى یکى از اوليا و بندگان صالح خداوند اتفاق افتاد، معجزه نبوده و «كرامت» ناميده مى‌شود.
# سالم بودن از معارضه: معجزه بايد به‌گونه‌اى باشد كه مخالفان از آوردن مثل آن ناتوان بوده و نتوانند با آن معارضه نمايند.
# سالم بودن از معارضه: معجزه بايد به‌گونه‌اى باشد كه مخالفان از آوردن مثل آن ناتوان بوده و نتوانند با آن معارضه نمايند.
# بودن آن پس از ادعاى نبوت: بنابراین عمل خارق‌العاده پيش از ادعاى نبوت معجزه نيست، بلكه «ارهاص» خوانده مى‌شود.<ref>همان، ص18 - 20</ref>
# بودن آن پس از ادعاى نبوت: بنابراین عمل خارق‌العاده پيش از ادعاى نبوت معجزه نيست، بلكه «ارهاص» خوانده مى‌شود.<ref>همان، ص18 - 20</ref>


در مبحث سوم، معجزه پيامبر اسلام(ص) و ساير انبيا(ع) بررسى و فرق ميان آن دو، بيان شده است. در ابتداى اين مبحث، به آياتى پيرامون معجزه پيامبران اشاره و نكاتى از آن‌ها استخراج شده است، از جمله:
در مبحث سوم، معجزه پيامبر اسلام(ص) و ساير انبيا(ع) بررسى و فرق ميان آن دو، بيان شده است. در ابتداى این مبحث، به آياتى پيرامون معجزه پيامبران اشاره و نكاتى از آن‌ها استخراج شده است، از جمله:


# بعثت انبيا به‌سوى اقوام خود و بردن آيات و نشانه‌هاى بيّن و آشكار برای آنان.
# بعثت انبيا به‌سوى اقوام خود و بردن آيات و نشانه‌هاى بيّن و آشكار برای آنان.
خط ۵۵: خط ۵۵:
# خبر دادن انبيا به اينكه «سلطان مبين» در دست آنها نيست، بلكه در دست خداست.<ref>همان، ص31</ref>
# خبر دادن انبيا به اينكه «سلطان مبين» در دست آنها نيست، بلكه در دست خداست.<ref>همان، ص31</ref>


در ادامه، با استفاده از آيات قرآن كريم، به 9 پيامبرى كه معجزه آورده‌اند، اشاره گرديده و اولویت معجزه عقلى و بيانى بر ساير معجزات، بيان شده است. اين پيامبران، عبارتند از: نوح(ع)؛ صالح(ع)؛ ابراهيم(ع)؛ يوسف(ع)؛ موسى(ع)؛ داود(ع)؛ سليمان(ع)؛ عيسى(ع)؛ محمد(ص) و معجزات آن‌ها به ترتيب عبارت است از: كشتى؛ شتر؛ نجات از آتش؛ علم بر تأویل احاديث و تعبير رؤيا و تفسير احلام و تحقق آنها در عالم واقع؛ عصا و يد بيضا و طوفان و حمله ملخ و...؛ تسبيح كوه‌ها و پرندگان همراه با او؛ تسخير جن و باد و تعليم منطق الطير و...؛ زنده كردن مردگان و شفاى بيماران و....؛ قرآن كريم.<ref>همان، ص33 - 44</ref>
در ادامه، با استفاده از آيات قرآن كريم، به 9 پيامبرى كه معجزه آورده‌اند، اشاره گرديده و اولویت معجزه عقلى و بيانى بر ساير معجزات، بيان شده است. این پيامبران، عبارتند از: نوح(ع)؛ صالح(ع)؛ ابراهيم(ع)؛ يوسف(ع)؛ موسى(ع)؛ داود(ع)؛ سليمان(ع)؛ عيسى(ع)؛ محمد(ص) و معجزات آن‌ها به ترتيب عبارت است از: كشتى؛ شتر؛ نجات از آتش؛ علم بر تأویل احاديث و تعبير رؤيا و تفسير احلام و تحقق آنها در عالم واقع؛ عصا و يد بيضا و طوفان و حمله ملخ و...؛ تسبيح كوه‌ها و پرندگان همراه با او؛ تسخير جن و باد و تعليم منطق الطير و...؛ زنده كردن مردگان و شفاى بيماران و....؛ قرآن كريم.<ref>همان، ص33 - 44</ref>


در مبحث چهارم، آيات تحدى مورد مطالعه قرار گرفته و پس از بررسى آن‌ها، به نكات زير، اشاره شده است:
در مبحث چهارم، آيات تحدى مورد مطالعه قرار گرفته و پس از بررسى آن‌ها، به نكات زير، اشاره شده است:


# آيات تحدى در قرآن، هم در سوره‌هاى مكى آمده (طور، يونس و هود) و هم در سوره‌اى مدنى (بقره).
# آيات تحدى در قرآن، هم در سوره‌هاى مكى آمده (طور، يونس و هود) و هم در سوره‌اى مدنى (بقره).
# خداوند در اين آيات، از عدم قدرت انس و جن بر آوردن مثل قرآن و عجز كفار در معارضه با آن، خبر داده است.
# خداوند در این آيات، از عدم قدرت انس و جن بر آوردن مثل قرآن و عجز كفار در معارضه با آن، خبر داده است.
# همه آيات، در سياق واحدى بوده كه مناقشه با كفار در موضوع نبوت، رسالت و قرآن مى‌باشد.
# همه آيات، در سياق واحدى بوده كه مناقشه با كفار در موضوع نبوت، رسالت و قرآن مى‌باشد.
# تحدى در آيات، برای اثبات عجز كفار از آوردن مثل قرآن است و اين اثبات عجز، هدف اصلى نيست، بلكه وسيله‌اى است برای اثبات اينكه قرآن، كلام خداوند بوده و محمد(ص) فرستاده خداست و.<ref>همان، ص56</ref>
# تحدى در آيات، برای اثبات عجز كفار از آوردن مثل قرآن است و این اثبات عجز، هدف اصلى نيست، بلكه وسيله‌اى است برای اثبات اينكه قرآن، كلام خداوند بوده و محمد(ص) فرستاده خداست و.<ref>همان، ص56</ref>


در مبحث پنجم و ششم، به مراحل ناتوانى كفار از معارضه با قرآن كريم و سير تاريخى اصطلاح «إعجاز القرآن» پرداخته شده است.<ref>همان، ص63 - 81</ref>
در مبحث پنجم و ششم، به مراحل ناتوانى كفار از معارضه با قرآن كريم و سير تاريخى اصطلاح «إعجاز القرآن» پرداخته شده است.<ref>همان، ص63 - 81</ref>
خط ۶۸: خط ۶۸:
فصل دوم، در ضمن بيست مبحث، به اعجاز بيانى در قرآن كريم اختصاص يافته است.
فصل دوم، در ضمن بيست مبحث، به اعجاز بيانى در قرآن كريم اختصاص يافته است.


پيرامون وجوه اعجاز قرآن كريم، پس از قرون اوليه اسلام، در ميان علما اختلاف به وجود آمده و برخى اعجاز قرآن كريم را فقط در اعجاز بيانى دانسته و برخى ديگر، امورى مانند اعجاز علمى، غيبى، تشريعى، نفسى، عددى، طبى، موسيقى و... را بدان افزوده‌اند. اين مطلب، در مبحث اول، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.<ref>همان، ص105</ref>
پيرامون وجوه اعجاز قرآن كريم، پس از قرون اوليه اسلام، در ميان علما اختلاف به وجود آمده و برخى اعجاز قرآن كريم را فقط در اعجاز بيانى دانسته و برخى ديگر، امورى مانند اعجاز علمى، غيبى، تشريعى، نفسى، عددى، طبى، موسيقى و... را بدان افزوده‌اند. این مطلب، در مبحث اول، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.<ref>همان، ص105</ref>


عناصر اعجاز بيانى قرآن كريم؛ اعجاز بيانى و فواتح السور؛ تضمين در قرآن؛ عدم زيادت حروف در قرآن؛ توازن دقيق بين ذكر حروف و حذف آن؛ فرق بين الفاظ متقارب و عدم ترادف در آن‌ها؛ تشابه و اختلاف در قرآن؛ تعريف و تنكير در قرآن؛ حذف يا ذكر حروف بعضى از الفاظ قرآن؛ حذف و ذكر بعضى از كلمات در آيات؛ تقديم و تأخير در قرآن؛ تأكيد در قرآن؛ اشتقاق در قرآن؛ تكرار در قرآن؛ فواصل آيات و... از جمله مباحث مطرح‌شده در اين فصل مى‌باشد.
عناصر اعجاز بيانى قرآن كريم؛ اعجاز بيانى و فواتح السور؛ تضمين در قرآن؛ عدم زيادت حروف در قرآن؛ توازن دقيق بين ذكر حروف و حذف آن؛ فرق بين الفاظ متقارب و عدم ترادف در آن‌ها؛ تشابه و اختلاف در قرآن؛ تعريف و تنكير در قرآن؛ حذف يا ذكر حروف بعضى از الفاظ قرآن؛ حذف و ذكر بعضى از كلمات در آيات؛ تقديم و تأخير در قرآن؛ تأكيد در قرآن؛ اشتقاق در قرآن؛ تكرار در قرآن؛ فواصل آيات و... از جمله مباحث مطرح‌شده در این فصل مى‌باشد.


آخرين فصل، داراى پنج مبحث بوده و در آن، برخى از دلايل ربانى بودن قرآن كريم و صدور آن از جانب خداوند، بحث و بررسى شده است. اين دلايل به ترتيب عبارتند از: خبرهاى غيبى صادق در قرآن كريم؛ تشريعات و قوانين حكيمانه قرآن؛ تحليلات روان‌شناسانه آن.<ref>همان، ص355 - 491</ref>
آخرين فصل، داراى پنج مبحث بوده و در آن، برخى از دلايل ربانى بودن قرآن كريم و صدور آن از جانب خداوند، بحث و بررسى شده است. این دلايل به ترتيب عبارتند از: خبرهاى غيبى صادق در قرآن كريم؛ تشريعات و قوانين حكيمانه قرآن؛ تحليلات روان‌شناسانه آن.<ref>همان، ص355 - 491</ref>


از جمله ویژگى‌هاى کتاب، آن است كه نویسنده، در حدود بيست سال، به تدريس ماده درسى «اعجاز در قرآن كريم» مشغول بوده و پس از سابقه تدريس فراوان در اين موضوع، اين اثر را تدوین نموده است.<ref>مقدمه، ص7</ref>
از جمله ویژگى‌هاى کتاب، آن است كه نویسنده، در حدود بيست سال، به تدريس ماده درسى «اعجاز در قرآن كريم» مشغول بوده و پس از سابقه تدريس فراوان در این موضوع، این اثر را تدوین نموده است.<ref>مقدمه، ص7</ref>


در خاتمه، جمع‌بندى خلاصه و كوتاهى از مطالب کتاب، ارائه گرديده است.
در خاتمه، جمع‌بندى خلاصه و كوتاهى از مطالب کتاب، ارائه گرديده است.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش