ابن زهره، حمزه بن علی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (لینک درون متنی)
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۱: خط ۱:
    <div class="wikiInfo">
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR00161.jpg|بندانگشتی|[[ابن زهره، حمزه بن علی|ابن زهره]]، حمزه بن علی]]
    [[پرونده:NUR00161.jpg|بندانگشتی|ابن زهره، حمزه بن علی]]
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    |-
    |-
    ! نام!! data-type="authorName" |[[ابن زهره، حمزه بن علی|ابن زهره]]، حمزه بن علی
    ! نام!! data-type="authorName" |ابن زهره، حمزه بن علی
    |-
    |-
    |نام‌های دیگر  
    |نام‌های دیگر  
    خط ۳۹: خط ۳۹:
    </div>
    </div>


    عزالدّين ابوالمكارم حمزه بن على بن زهره الحسينى الحلبى، معروف به [[ابن زهره، حمزه بن علی|ابن زهره]] و سيّدبن زهره (511-585ق)، فقيه، اصولى، متكلّم، نحوى و از ثقات و نقيب سادات حلب و به‌نام‌ترين فرد اين خاندان است. تا آنجا كه هرگاه «[[ابن زهره، حمزه بن علی|ابن زهره]]» بدون قرينه‌اى به كار رود، مقصود اوست.
    '''عزالدّين ابوالمكارم حمزه بن على بن زهره الحسينى الحلبى'''، معروف به ابن زهره و سيّدبن زهره (511-585ق)، فقيه، اصولى، متكلّم، نحوى و از ثقات و نقيب سادات حلب و به‌نام‌ترين فرد اين خاندان است. تا آنجا كه هرگاه «ابن زهره» بدون قرينه‌اى به كار رود، مقصود اوست.
    آلِ زُهْره، يا بنى زهره، خاندانى از سادات تشيع دوازده امامى مى‌باشند كه بسيارى از آنان اهل علم و سياست و داراى تأليف بوده و دانشمندانى بزرگ، از آنان دانش آموخته‌اند. نسب اين دودمان به زهره بن على بن محمد بن محمد بن احمد بن محمد بن حسين بن اسحاق ابن جعفرالصادق(ع) مى‌رسد. گاه آنان را اسحاقى (اسحاقيون) نيز خوانده‌اند.
    آلِ زُهْره، يا بنى زهره، خاندانى از سادات تشيع دوازده امامى مى‌باشند كه بسيارى از آنان اهل علم و سياست و داراى تأليف بوده و دانشمندانى بزرگ، از آنان دانش آموخته‌اند. نسب اين دودمان به زهره بن على بن محمد بن محمد بن احمد بن محمد بن حسين بن اسحاق ابن جعفرالصادق(ع) مى‌رسد. گاه آنان را اسحاقى (اسحاقيون) نيز خوانده‌اند.


    وى افزون بر پاى بلند علمى، نقيب طالبيان و پيشواى مورد قبول شيعيان حلب بود. در 570ق. كه صلاح‌الدين ايوبى آهنگ حلب كرد و در بيرون شهر اردو زد، الملك الصالح زنگى صاحب حلب، از بيم آن‌كه مردم حلب شهر را به صلاح‌الدين تسليم كنند، آنان را در ميدان شهر گردآورد و با گريه و لابه از آنان يارى خواست. شيعيان با تحميل اين شرايط قول همكارى دادند: حَىّ عَلى خَيْرِالعَمَل بر اذكار اذان افزوده شود؛ بخش شرقى مسجد جامع به آنان اختصاص يابد؛ نام 12 امام(ع) پيشاپيش جنازه‌ها برده شود؛ در نماز بر مردگان پنج تكبير زنند و صيغ عقود و نكاح‌هايشان را ابوالمكارم حمزه جارى سازد.
    وى افزون بر پاى بلند علمى، نقيب طالبيان و پيشواى مورد قبول شيعيان حلب بود. در 570ق. كه صلاح‌الدين ايوبى آهنگ حلب كرد و در بيرون شهر اردو زد، الملك الصالح زنگى صاحب حلب، از بيم آن‌كه مردم حلب شهر را به صلاح‌الدين تسليم كنند، آنان را در ميدان شهر گردآورد و با گريه و لابه از آنان يارى خواست. شيعيان با تحميل اين شرايط قول همكارى دادند: حَىّ عَلى خَيْرِالعَمَل بر اذكار اذان افزوده شود؛ بخش شرقى مسجد جامع به آنان اختصاص يابد؛ نام 12 امام(ع) پيشاپيش جنازه‌ها برده شود؛ در نماز بر مردگان پنج تكبير زنند و صيغ عقود و نكاح‌هايشان را ابوالمكارم حمزه جارى سازد.


    [[ابن زهره، حمزه بن علی|ابن زهره]] آموزش را نزد پدر خويش آغاز كرد و از وى و شيخ ابوعبدالله حسين بن طاهر صورى و محمد بن حسن نقاش و با يك واسطه از ابوعلى پسر [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، اجاز روايت يافت. النهاى [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] را بر حاجب حلبى خواند و از اين‌رو در فقه با 4 واسطه شاگرد شيخ به‌شمار مى‌آيد.
    ابن زهره آموزش را نزد پدر خويش آغاز كرد و از وى و شيخ ابوعبدالله حسين بن طاهر صورى و محمد بن حسن نقاش و با يك واسطه از ابوعلى پسر [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، اجاز روايت يافت. النهاى [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] را بر حاجب حلبى خواند و از اين‌رو در فقه با 4 واسطه شاگرد شيخ به‌شمار مى‌آيد.


    شاگردان وى عبارتند از:
    شاگردان وى عبارتند از:
    خط ۶۴: خط ۶۴:
    نزديك به 20 کتاب، رساله و نامه بدو نسبت داده‌اند. تنوع موضوعات اين آثار، نشان‌دهند وسعت دامن دانش اوست. برخى از آن‌ها عبارتند:
    نزديك به 20 کتاب، رساله و نامه بدو نسبت داده‌اند. تنوع موضوعات اين آثار، نشان‌دهند وسعت دامن دانش اوست. برخى از آن‌ها عبارتند:


    1. غنية النزوع في علمى الاصول و الفروع
    #غنية النزوع في علمى الاصول و الفروع
     
    #مسألة في كونه تعالى جباراً؛ كه مهمترين اثر اوست. اين کتاب، مجموعه كاملى از تمام مباحث فقهى است كه به سبك قدما نوشته شده و مؤلف به ترتيب با باب طهارت، اثرش را آغاز كرده و با مبحث قضا و شهادت، آن را به پايان رسانيده است. جز آن‌كه مبحث امر به معروف و نهى از منكر را در کتاب فقه خود نياورده و از مباحث اصول اعتقادات وابسته به مبحث امامت، منظور داشته و در کتاب اصول دين مطرح كرده است.
    2. مسألة في كونه تعالى جباراً؛ كه مهمترين اثر اوست. اين کتاب، مجموعه كاملى از تمام مباحث فقهى است كه به سبك قدما نوشته شده و مؤلف به ترتيب با باب طهارت، اثرش را آغاز كرده و با مبحث قضا و شهادت، آن را به پايان رسانيده است. جز آن‌كه مبحث امر به معروف و نهى از منكر را در کتاب فقه خود نياورده و از مباحث اصول اعتقادات وابسته به مبحث امامت، منظور داشته و در کتاب اصول دين مطرح كرده است.
    #مسألة في نفى الرؤية و اعتقاد الامامية و مخالفيهم
     
    #مسألة في الرد على من زعم ان الوجوب و القبح لايعلمان الاسمعاً
    3. مسألة في نفى الرؤية و اعتقاد الامامية و مخالفيهم
    #نقض شبهة الفلاسفة
     
    #النكت (فى النحو)
    4. مسألة في الرد على من زعم ان الوجوب و القبح لايعلمان الاسمعاً
    #قبس الانوار في نصرة العترة الاخيار و چند رسال ديگر و پاسخ به نامه‌هايى كه از جبل، حِمْصْ و بغداد به او رسيده بود.
     
    5. نقض شبهة الفلاسفة
     
    6. النكت (فى النحو)
     
    7. قبس الانوار في نصرة العترة الاخيار و چند رسال ديگر و پاسخ به نامه‌هايى كه از جبل، حِمْصْ و بغداد به او رسيده بود.


    وى در 585ق درگذشت و در دامن جبل جوشن، به خاك سپرده شد.
    وى در 585ق درگذشت و در دامن جبل جوشن، به خاك سپرده شد.
    خط ۸۳: خط ۷۷:




    1- انجوى نژاد، سيد مهدى، «نگاهى به [[ابن زهره، حمزه بن علی|ابن زهره]] و نظرات فقهى او»، مجله علوم اجتماعى و انسانى دانشگاه شيراز، بهار و پاييز 1379، شماره 30 و 31، ص33 -60.
    #[[:noormags:42788|انجوى نژاد، سيد مهدى، «نگاهى به ابن زهره و نظرات فقهى او»، مجله علوم اجتماعى و انسانى دانشگاه شيراز، بهار و پاييز 1379، شماره 30 و 31، ص33 -60]].
     
    #[[:noormags:91667|دوانى، على، «مفاخر مكتب اسلام- قرن ششم هجرى/ ابوالمكارم ابن زهره، درس‌هايى از مكتب اسلام» مرداد 1339، سال دوم - شماره 7، ص27 -32]].
    2- دوانى، على، «مفاخر مكتب اسلام- قرن ششم هجرى/ ابوالمكارم [[ابن زهره، حمزه بن علی|ابن زهره]]، درس‌هايى از مكتب اسلام» مرداد 1339، سال دوم - شماره 7، ص27 -32.
    #عالم زاده، هادى، دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج2، ص15-16، مدخل: آل زهره.
     
    3- عالم زاده، هادى، دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج2، ص15-16، مدخل: آل زهره.




    خط ۹۶: خط ۸۸:


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:25 اسفند الی 24 فروردین]]

    نسخهٔ ‏۱۰ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۲۲

    ابن زهره، حمزه بن علی
    نام ابن زهره، حمزه بن علی
    نام‌های دیگر آل زهره، حمزه بن علی

    بنی زهره، حمزه بن علی

    حسینی، عز الدین حمزه بن علی

    حلبی، ابوالمکارم حمزه بن علی

    سید بن زهره

    نام پدر
    متولد
    محل تولد
    رحلت 585 هـ.ق
    اساتید
    برخی آثار
    کد مؤلف AUTHORCODE161AUTHORCODE

    عزالدّين ابوالمكارم حمزه بن على بن زهره الحسينى الحلبى، معروف به ابن زهره و سيّدبن زهره (511-585ق)، فقيه، اصولى، متكلّم، نحوى و از ثقات و نقيب سادات حلب و به‌نام‌ترين فرد اين خاندان است. تا آنجا كه هرگاه «ابن زهره» بدون قرينه‌اى به كار رود، مقصود اوست. آلِ زُهْره، يا بنى زهره، خاندانى از سادات تشيع دوازده امامى مى‌باشند كه بسيارى از آنان اهل علم و سياست و داراى تأليف بوده و دانشمندانى بزرگ، از آنان دانش آموخته‌اند. نسب اين دودمان به زهره بن على بن محمد بن محمد بن احمد بن محمد بن حسين بن اسحاق ابن جعفرالصادق(ع) مى‌رسد. گاه آنان را اسحاقى (اسحاقيون) نيز خوانده‌اند.

    وى افزون بر پاى بلند علمى، نقيب طالبيان و پيشواى مورد قبول شيعيان حلب بود. در 570ق. كه صلاح‌الدين ايوبى آهنگ حلب كرد و در بيرون شهر اردو زد، الملك الصالح زنگى صاحب حلب، از بيم آن‌كه مردم حلب شهر را به صلاح‌الدين تسليم كنند، آنان را در ميدان شهر گردآورد و با گريه و لابه از آنان يارى خواست. شيعيان با تحميل اين شرايط قول همكارى دادند: حَىّ عَلى خَيْرِالعَمَل بر اذكار اذان افزوده شود؛ بخش شرقى مسجد جامع به آنان اختصاص يابد؛ نام 12 امام(ع) پيشاپيش جنازه‌ها برده شود؛ در نماز بر مردگان پنج تكبير زنند و صيغ عقود و نكاح‌هايشان را ابوالمكارم حمزه جارى سازد.

    ابن زهره آموزش را نزد پدر خويش آغاز كرد و از وى و شيخ ابوعبدالله حسين بن طاهر صورى و محمد بن حسن نقاش و با يك واسطه از ابوعلى پسر شيخ طوسى، اجاز روايت يافت. النهاى شيخ طوسى را بر حاجب حلبى خواند و از اين‌رو در فقه با 4 واسطه شاگرد شيخ به‌شمار مى‌آيد.

    شاگردان وى عبارتند از:

    1. برادرش عبدالله بن على بن زهره

    2. برادرزاده‌اش محيى‌الدّين محمدبن عبدالل‍-ه

    3. محمد بن جعفر المشهدى نويسند المزار

    4. شادان بن جبرئيل قمى

    5. معين‌الدّين سالم بن بدران مصرى مازنى

    6. عزالدّين ابوالحرث محمدبن حسن بغدادى.

    فقيه نامدار، محمدبن ادريس حِلّى (د 598ق) نويسنده «السرائر» كه با ابوالمكارم حمزه معاصر بوده و از او اجاز روايت يافته، مى‌نويسد: «او را ديده‌ام و با يكديگر مكاتبه داشته‌ايم. در يكى از تصانيفش خطايى يافتم و با او در ميان نهادم. وى با دلايل ناموجه از پذيرفتن آن تن زد و نشان داد كه اين اعتراض بر او گران آمده است». اين سخن ابن ادريس، كه برخى او را از نوابغ شيعه به‌شمار مى‌آورند، چيزى از پاى علمى ابوالمكارم نمى‌كاهد، زيرا ابن ادريس از اين دست سخنان در باب ديگر دانشمندان بزرگ شيعه نيز دارد.

    نزديك به 20 کتاب، رساله و نامه بدو نسبت داده‌اند. تنوع موضوعات اين آثار، نشان‌دهند وسعت دامن دانش اوست. برخى از آن‌ها عبارتند:

    1. غنية النزوع في علمى الاصول و الفروع
    2. مسألة في كونه تعالى جباراً؛ كه مهمترين اثر اوست. اين کتاب، مجموعه كاملى از تمام مباحث فقهى است كه به سبك قدما نوشته شده و مؤلف به ترتيب با باب طهارت، اثرش را آغاز كرده و با مبحث قضا و شهادت، آن را به پايان رسانيده است. جز آن‌كه مبحث امر به معروف و نهى از منكر را در کتاب فقه خود نياورده و از مباحث اصول اعتقادات وابسته به مبحث امامت، منظور داشته و در کتاب اصول دين مطرح كرده است.
    3. مسألة في نفى الرؤية و اعتقاد الامامية و مخالفيهم
    4. مسألة في الرد على من زعم ان الوجوب و القبح لايعلمان الاسمعاً
    5. نقض شبهة الفلاسفة
    6. النكت (فى النحو)
    7. قبس الانوار في نصرة العترة الاخيار و چند رسال ديگر و پاسخ به نامه‌هايى كه از جبل، حِمْصْ و بغداد به او رسيده بود.

    وى در 585ق درگذشت و در دامن جبل جوشن، به خاك سپرده شد.

    منابع مقاله

    1. انجوى نژاد، سيد مهدى، «نگاهى به ابن زهره و نظرات فقهى او»، مجله علوم اجتماعى و انسانى دانشگاه شيراز، بهار و پاييز 1379، شماره 30 و 31، ص33 -60.
    2. دوانى، على، «مفاخر مكتب اسلام- قرن ششم هجرى/ ابوالمكارم ابن زهره، درس‌هايى از مكتب اسلام» مرداد 1339، سال دوم - شماره 7، ص27 -32.
    3. عالم زاده، هادى، دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج2، ص15-16، مدخل: آل زهره.


    وابسته‌ها