الحكمة المتعالية في الأسفار العقلية الأربعة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه‌گ' به ''
جز (جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ه‌گ' به '')
خط ۵۷: خط ۵۷:


#منبع روحانى و باطنى؛ يعنى همان چيزى كه او الهامات ربانى ناميده و به مدد مجاهده و تهذيب نفس و تجريد عقل به آن دست يافته است؛
#منبع روحانى و باطنى؛ يعنى همان چيزى كه او الهامات ربانى ناميده و به مدد مجاهده و تهذيب نفس و تجريد عقل به آن دست يافته است؛
#منابع ظاهرى و به يك معنا تاريخى و آنچه در تاريخ جلوه‌گر شده است. در بررسى اين قسم از منابع بايد به اين نكته توجه داشت كه مراد از تأثير آنها در پيدايش و شكل‌گيرى حكمت متعاليه لزوماً به اين معنى نيست كه همه آنها مستقيماً و كاملاً در سياقى موافق با انديشه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] مؤثر بوده‌اند. ازاين‌رو، به‌استثناى منابع قرآنى و حديثى، او اظهار مى‌دارد كه پس از مطالعه وسيع و درازمدت آثار پيشينيان و معاصرانش، به بررسى و نقد سره از ناسره افكار و روش آنها پرداخته و گاه به تعبير خود او، به تخريب و آنگاه بازسازى و دفاع از آنها مبادرت كرده است. برخى ديگر از منابع نيز به‌منزله مواد و عناصر اصلى، با انديشه‌ها و تأملات خاص [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] صورت جديدى به خود گرفتند و در بنيان نهادن حكمت متعاليه استفاده شدند.<ref>ر.ک: همان، ص775</ref>
#منابع ظاهرى و به يك معنا تاريخى و آنچه در تاريخ جلور شده است. در بررسى اين قسم از منابع بايد به اين نكته توجه داشت كه مراد از تأثير آنها در پيدايش و شكل‌گيرى حكمت متعاليه لزوماً به اين معنى نيست كه همه آنها مستقيماً و كاملاً در سياقى موافق با انديشه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] مؤثر بوده‌اند. ازاين‌رو، به‌استثناى منابع قرآنى و حديثى، او اظهار مى‌دارد كه پس از مطالعه وسيع و درازمدت آثار پيشينيان و معاصرانش، به بررسى و نقد سره از ناسره افكار و روش آنها پرداخته و گاه به تعبير خود او، به تخريب و آنگاه بازسازى و دفاع از آنها مبادرت كرده است. برخى ديگر از منابع نيز به‌منزله مواد و عناصر اصلى، با انديشه‌ها و تأملات خاص [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] صورت جديدى به خود گرفتند و در بنيان نهادن حكمت متعاليه استفاده شدند.<ref>ر.ک: همان، ص775</ref>


نوآورى‌هاى حكمت متعاليه را از دو جنبه مى‌توان بررسى كرد: يكى، عرضه راه‌هاى جديد براى حل برخى از مسائلى كه ميان انديشمندان مسلمان درباره آن منازعه بوده است و ديگرى، طرح مسائل جديد و نظريه‌پردازى درباره آنها. از آنجا كه زيربنا و بنيان حكمت متعاليه را علم وجود تشكيل مى‌دهد، بالطبع نوآورى‌هاى آن را كه در واقع مبانى و مبادى اين مكتب بشمار مى‌روند، حول وجود و مسائل مرتبط با آن بايد جست. گرچه نقطه آغازين ساير سيستم‌هاى فلسفى نيز وجود و شناخت آن است، اما براى نخستين بار در نظام صدرايى اين پرسش مطرح شد كه وجود با اين همه وسعت و شمول بى‌نظيرش چگونه ممكن است كه يك مفهوم صرف باشد كه خارج از ذهن عينيت و اصالتى ندارد. نظريه اصالت وجود پاسخ مبتكرانه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] به اين پرسش است كه در خلال سخنان حكماى پيش از او مانند [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و پيروانش نيز اين قول را مى‌توان يافت. اما تصريح و تأكيد بر اهميت آن در حكمت متعاليه صدرايى به‌نحوى كه راه‌گشاى حل بسيارى از معضلات فلسفى و كلامى شده بى‌سابقه است. برخى از مهم‌ترين نوآورى‌هاى اساسى ديگر در حكمت متعاليه عبارتند از: تشكيك وجود، وحدت وجود، تقسيم وجود به نفسى، رابطى و رابط، امكان فقرى، اتحاد عقل و عاقل و معقول، حركت جوهرى، تبيين فلسفى جديد درباره زمان و اينكه آن بعد چهارم است، نظريه جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء بودن نفس، قاعده بسيط الحقيقة، قاعده النفس في وحدتها كل القوى، اثبات فلسفى عالم خيال منفصل و مجموعه آراى مربوط به معادشناسى.<ref>همان، ص779</ref>
نوآورى‌هاى حكمت متعاليه را از دو جنبه مى‌توان بررسى كرد: يكى، عرضه راه‌هاى جديد براى حل برخى از مسائلى كه ميان انديشمندان مسلمان درباره آن منازعه بوده است و ديگرى، طرح مسائل جديد و نظريه‌پردازى درباره آنها. از آنجا كه زيربنا و بنيان حكمت متعاليه را علم وجود تشكيل مى‌دهد، بالطبع نوآورى‌هاى آن را كه در واقع مبانى و مبادى اين مكتب بشمار مى‌روند، حول وجود و مسائل مرتبط با آن بايد جست. گرچه نقطه آغازين ساير سيستم‌هاى فلسفى نيز وجود و شناخت آن است، اما براى نخستين بار در نظام صدرايى اين پرسش مطرح شد كه وجود با اين همه وسعت و شمول بى‌نظيرش چگونه ممكن است كه يك مفهوم صرف باشد كه خارج از ذهن عينيت و اصالتى ندارد. نظريه اصالت وجود پاسخ مبتكرانه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] به اين پرسش است كه در خلال سخنان حكماى پيش از او مانند [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و پيروانش نيز اين قول را مى‌توان يافت. اما تصريح و تأكيد بر اهميت آن در حكمت متعاليه صدرايى به‌نحوى كه راشاى حل بسيارى از معضلات فلسفى و كلامى شده بى‌سابقه است. برخى از مهم‌ترين نوآورى‌هاى اساسى ديگر در حكمت متعاليه عبارتند از: تشكيك وجود، وحدت وجود، تقسيم وجود به نفسى، رابطى و رابط، امكان فقرى، اتحاد عقل و عاقل و معقول، حركت جوهرى، تبيين فلسفى جديد درباره زمان و اينكه آن بعد چهارم است، نظريه جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء بودن نفس، قاعده بسيط الحقيقة، قاعده النفس في وحدتها كل القوى، اثبات فلسفى عالم خيال منفصل و مجموعه آراى مربوط به معادشناسى.<ref>همان، ص779</ref>


در ذيل صفحات كتاب، تعليقاتى از تعدادى از حكما آمده كه با رمز مشخص شده است. اين تعليقات در ادامه با توضيح مختصرى معرفى مى‌شوند:
در ذيل صفحات كتاب، تعليقاتى از تعدادى از حكما آمده كه با رمز مشخص شده است. اين تعليقات در ادامه با توضيح مختصرى معرفى مى‌شوند:


#«ن»: آقا [[نوری، علی بن جمشید|على بن جمشيد نورى اصفهانى]] (متوفى 1246ق). وى يكى از بزرگ‌ترين شارحان حكمت متعاليه. او حكمت و عرفان را از حكيم آقا محمد بيدآبادى (1192ق) فراگرفت و خود در طول پنجاه سال با همتى والا و تتبّعى ژرف به تدريس فلسفه و عرفان همت گماشت. او در احياى فلسفه و به‌خصوص حكمت صدرايى سهمى بسزا دارد و از ميان معاصران او كسى به اهميت وى در اين زمينه سراغ نمى‌توان گرفت.<ref>ر.ک: ناجى اصفهانى، حامد، ص62</ref>
#«ن»: آقا [[نوری، علی بن جمشید|على بن جمشيد نورى اصفهانى]] (متوفى 1246ق). وى يكى از بزرگ‌ترين شارحان حكمت متعاليه. او حكمت و عرفان را از حكيم آقا محمد بيدآبادى (1192ق) فراگرفت و خود در طول پنجاه سال با همتى والا و تتبّعى ژرف به تدريس فلسفه و عرفان همت گماشت. او در احياى فلسفه و به‌خصوص حكمت صدرايى سهمى بسزا دارد و از ميان معاصران او كسى به اهميت وى در اين زمينه سراغ نمى‌توان گرفت.<ref>ر.ک: ناجى اصفهانى، حامد، ص62</ref>
#«س»: ملا هادى بن مهدى سبزوارى (متوفى 1289ق). تعليقات و حواشى سبزوارى كه به زبان عربى نوشته از آثار پرارزش اوست. سبزوارى به‌گونه‌اى منظم و مرتب تمام متن اسفار به‌استثناى بخش طبیعیات و مباحث جواهر و اعراض را طى تدريس متن، حلاجى كرده و بر آنها حاشيه نوشته است. اين حواشى پيش از اين به خط خود حكيم به‌تمام و عيناً با متن اسفار به طبع سنگى رسيده است.<ref>ر.ک: امين، سيد‌‎حسن، ج9، ص74</ref>
#«س»: ملا هادى بن مهدى سبزوارى (متوفى 1289ق). تعليقات و حواشى سبزوارى كه به زبان عربى نوشته از آثار پرارزش اوست. سبزوارى بونه‌اى منظم و مرتب تمام متن اسفار به‌استثناى بخش طبیعیات و مباحث جواهر و اعراض را طى تدريس متن، حلاجى كرده و بر آنها حاشيه نوشته است. اين حواشى پيش از اين به خط خود حكيم به‌تمام و عيناً با متن اسفار به طبع سنگى رسيده است.<ref>ر.ک: امين، سيد‌‎حسن، ج9، ص74</ref>
#«م»: [[زنوزی، علی بن عبدالله|آقا على مدرس زنوزى]] (متوفى 1307/1310ق). وى فرزند فيلسوف بزرگ [[زنوزی، عبدالله بن بیرمقلی باباخان|ملا عبدالله زنوزى]] است. آقا على مدرس را آقا على حكيم و حكيم مؤسس هم خوانده‌اند. وى در فسلفه صرفاً به تقرير و تدريس آنچه گذشتگان گفته بودند نمى‌پرداخت؛ قريحه‌اى نقاد و ابتكارى و روشى تحقيقى و تأسيسى داشت و در جستجوى راه‌حل‌هاى تازه براى مشكلات فلسفه بود؛ كارى كه در حكماى متأخر كمتر به آن برمى‌خوريم.<ref>دائرةالمعارف تشيع، ج1، ص128-127</ref>
#«م»: [[زنوزی، علی بن عبدالله|آقا على مدرس زنوزى]] (متوفى 1307/1310ق). وى فرزند فيلسوف بزرگ [[زنوزی، عبدالله بن بیرمقلی باباخان|ملا عبدالله زنوزى]] است. آقا على مدرس را آقا على حكيم و حكيم مؤسس هم خوانده‌اند. وى در فسلفه صرفاً به تقرير و تدريس آنچه گذشتگان گفته بودند نمى‌پرداخت؛ قريحه‌اى نقاد و ابتكارى و روشى تحقيقى و تأسيسى داشت و در جستجوى راه‌حل‌هاى تازه براى مشكلات فلسفه بود؛ كارى كه در حكماى متأخر كمتر به آن برمى‌خوريم.<ref>دائرةالمعارف تشيع، ج1، ص128-127</ref>
#:اثبات معاد جسمانى با برهان عقلى و استدلال فلسفى در فرهنگ اسلامى از مسائل مهمى است كه تا زمان [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]كسى به آن دست نيافته است. [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] بر اساس مبانى و اصولى كه تأسيس كرده، از طريق برهان عقلى به اثبات آن پرداخته است. پس از [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] تنها كسى كه در باب معاد جسمانى سخن تازه آورده و نظريه جديدى ابراز داشته، حكيم بزرگ [[زنوزی، علی بن عبدالله|آقا على مدرس زنوزى]] است. اين حكيم ضمن آگاهى كامل از نظريه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] و مبانى وى، بسيارى از مبانى او را پذيرفته، ولى نتيجه آن را نپذيرفته است، بلكه ديدگاه جديدى را از آن استخراج كرده است.
#:اثبات معاد جسمانى با برهان عقلى و استدلال فلسفى در فرهنگ اسلامى از مسائل مهمى است كه تا زمان [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]كسى به آن دست نيافته است. [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] بر اساس مبانى و اصولى كه تأسيس كرده، از طريق برهان عقلى به اثبات آن پرداخته است. پس از [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] تنها كسى كه در باب معاد جسمانى سخن تازه آورده و نظريه جديدى ابراز داشته، حكيم بزرگ [[زنوزی، علی بن عبدالله|آقا على مدرس زنوزى]] است. اين حكيم ضمن آگاهى كامل از نظريه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] و مبانى وى، بسيارى از مبانى او را پذيرفته، ولى نتيجه آن را نپذيرفته است، بلكه ديدگاه جديدى را از آن استخراج كرده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش