الگو:صفحهٔ اصلی/مقالهٔ برگزیده دوم: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۱: خط ۱:
    <div class="boxTitle"><big>'''[[طاهری، ابوالقاسم|ابوالقاسم طاهری]]'''</big></div>
    <div class="boxTitle"><big>'''[[امام حسن عسکری علیه‌السلام]]'''</big></div>
    [[پرونده:NUR24102.jpg|بندانگشتی|طاهری، ابوالقاسم|175px]]
    [[پرونده:NUR02327.jpg|بندانگشتی|سامرا حرم مطهر امام حسن عسکری(ع)|175px]]


    '''ابوالقاسم طاهری''' (1342-1400ش)، پژوهشگر و نویسنده، استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه آزاد اسلامی، مدیر حوزه علمیه مازندران، مدیر مرکز خدمات استان قم
    '''ابومحمد حسن بن على بن محمد''' مشهور به '''امام حسن عسکری(ع)''' (232-260 ق) امام يازدهم از ائمۀ اثنی‌عشر(ع) و سيزدهمين معصوم از چهارده معصوم(ع) است. او در سال 254 ق، پس از شهادت امام هادی(ع) به امامت رسید، بیشتر دوران امامت آن حضرت در اردوگاه نظامی در سامرا و تحت کنترل شدید خلفای عباسی سپری گردید. شیعیان تنها از طریق وکلای خاص می‌توانستند با امام در ارتباط باشند.


    در سال 1342ش در روستای آکرد شهرستان نکا متولد شد.
    در هشتم ربيع‌الاول سال 260 ه‍.ق به وسیله زهری که به دستور معتمد عباسی به ایشان خورانده شد به شهادت رسیدند، سن ایشان در هنگام شهادت در حدود 28 يا 29 ساله بودند، ایشان را در خانۀ خود و جوار قبر پدر خويش در سامرا به خاک سپرده شد.


    او در سال 1353ش، وارد حوزه علمیه رستم‌کلا شده و در سال تحصیلی 1356-1357، به حوزه علمیه قم رفته و سطح حوزه را در محضر اساتیدی چون آقایان و آیات عظام: [[طاهری، حبیب‌الله|حبیب‌الله طاهری]]، [[صالحی مازندرانی، اسماعیل|صالحی مازندرانی]]، [[بنی‌فضل، مرتضی|بنی‌فضل]]، ستوده، [[اعتمادی، مصطفی|اعتمادی]] و... به پایان برد.
    روايت زير را از ابوالاديان نقل كرده‌اند كه گفت:من خادم امام عسكرى(ع) بودم و رسائل او را به شهرهاى ديگر مى‌بردم و جواب مى‌آوردم.در بيمارى منتهى به رحلت وى هم نزد او رفتم نامه‌هایى را كه نوشته بود به من داد و فرمود به مداين ببرم. من رفتم و بعد از پانزده روز برگشتم اما ديدم بانگ زارى و شيون از خانۀ امام بلند است و جعفر بن على بر در خانه ايستاده به تعزيت شیعیان پاسخ مى‌دهد.با خود گفتم اگر اين مرد امام شده باشد كار امامت دگرگون خواهد شد.در اين اثنا خادمى بيامد و به جعفر گفت كار تكفين تمام شد.بيا بر جنازۀ برادرت نماز بگزار.جعفر و همۀ حاضران به داخل خانه رفتند.من هم رفتم و امام را كفن شده ديدم.جعفر پيش رفت تا در نماز امامت كند.وقتى خواست تكبير بگويد ناگهان كودكى با چهره‌اى گندمگون و مويى كوتاه و مجعد و دندانهایى كه بينشان گشادگى بود پيش آمد و رداى جعفر را كشيده گفت: اى عمو عقب برو. من براى نماز بر پدرم از تو شايسته‌ترم. جعفر در حاليكه رنگش از خشم تيره شد عقب رفت و آن كودك بر جنازۀ امام نماز گزارد.او مهدى موعود امام دوازدهم(عج) بود. <div class="mw-ui-button">[[امام حسن عسکری علیه‌السلام|'''ادامه''']]</div>
     
    وی درس خارج حوزه را در محضر اساتیدی همچون آیات عظام: [[فاضل موحدی لنکرانی، محمد|فاضل لنکرانی]]، [[بهجت، محمدتقی|بهجت]]، [[وحید خراسانی، حسین|وحید خراسانی]]، سید جعفر کریمی، [[جوادی آملی، عبدالله|جوادی آملی]]، [[سبحانی تبریزی، جعفر|سبحانی]] و... فراگرفت و هم‌اکنون نیز در درس خارج فقه آیات عظام [[وحید خراسانی، حسین|وحید]] و کریمی شرکت کرد. از جمله آثار وی می‌توان به همکاری در نگارش «[[فرهنگ معارف نهج‌البلاغه]]» اشاره نمود.  
     
    سرانجام در روز یک‌شنبه 18 مهرماه سال 1400ش برابر با 3 ربیع الاول سال 1443ق درگذشت. <div class="mw-ui-button">[[طاهری، ابوالقاسم|'''ادامه''']]</div>

    نسخهٔ ‏۱۳ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۵۶

    سامرا حرم مطهر امام حسن عسکری(ع)

    ابومحمد حسن بن على بن محمد مشهور به امام حسن عسکری(ع) (232-260 ق) امام يازدهم از ائمۀ اثنی‌عشر(ع) و سيزدهمين معصوم از چهارده معصوم(ع) است. او در سال 254 ق، پس از شهادت امام هادی(ع) به امامت رسید، بیشتر دوران امامت آن حضرت در اردوگاه نظامی در سامرا و تحت کنترل شدید خلفای عباسی سپری گردید. شیعیان تنها از طریق وکلای خاص می‌توانستند با امام در ارتباط باشند.

    در هشتم ربيع‌الاول سال 260 ه‍.ق به وسیله زهری که به دستور معتمد عباسی به ایشان خورانده شد به شهادت رسیدند، سن ایشان در هنگام شهادت در حدود 28 يا 29 ساله بودند، ایشان را در خانۀ خود و جوار قبر پدر خويش در سامرا به خاک سپرده شد.

    روايت زير را از ابوالاديان نقل كرده‌اند كه گفت:من خادم امام عسكرى(ع) بودم و رسائل او را به شهرهاى ديگر مى‌بردم و جواب مى‌آوردم.در بيمارى منتهى به رحلت وى هم نزد او رفتم نامه‌هایى را كه نوشته بود به من داد و فرمود به مداين ببرم. من رفتم و بعد از پانزده روز برگشتم اما ديدم بانگ زارى و شيون از خانۀ امام بلند است و جعفر بن على بر در خانه ايستاده به تعزيت شیعیان پاسخ مى‌دهد.با خود گفتم اگر اين مرد امام شده باشد كار امامت دگرگون خواهد شد.در اين اثنا خادمى بيامد و به جعفر گفت كار تكفين تمام شد.بيا بر جنازۀ برادرت نماز بگزار.جعفر و همۀ حاضران به داخل خانه رفتند.من هم رفتم و امام را كفن شده ديدم.جعفر پيش رفت تا در نماز امامت كند.وقتى خواست تكبير بگويد ناگهان كودكى با چهره‌اى گندمگون و مويى كوتاه و مجعد و دندانهایى كه بينشان گشادگى بود پيش آمد و رداى جعفر را كشيده گفت: اى عمو عقب برو. من براى نماز بر پدرم از تو شايسته‌ترم. جعفر در حاليكه رنگش از خشم تيره شد عقب رفت و آن كودك بر جنازۀ امام نماز گزارد.او مهدى موعود امام دوازدهم(عج) بود.