|
|
(۱۹۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۹ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| <div class="boxTitle"><big>'''[[حائری یزدی، عبدالکریم|آیتالله عبدالکریم حائری یزدی]]'''</big></div>
| | [[پرونده:NUR18432J1.jpg|بیقاب|چپ|ویژگیهای معلم خوب|175px]] |
| [[پرونده:NUR00176.jpg|بندانگشتی|حائری یزدی، عبدالکریم|175px]] | |
|
| |
|
| '''عبدالكریم حائرى یزدى''' (1238-1315ش)، فقیه امامی، مرجع تقلید و مؤسس حوزه علمیه قم از سال ۱۳۰۱ تا ۱۳۱۵ش، از مهمترین شاگردان او میتوان به [[آملی، هاشم|میرزاهاشم آملى]]، [[اراکی، محمدعلی|محمدعلى اراكى]]، [[خمینی، سید روحالله|امام خمینى]]، [[موسوی خوانساری، سید احمد|سیداحمد خوانسارى]]، [[گلپایگانی، سید محمدرضا|سیدمحمدرضا گلپایگانى]]، [[مرعشی، سید شهابالدین|سید شهابالدین نجفى مرعشى]] اشاره کرد. | | '''ويژگىهاى معلم خوب'''، اثر آيتالله [[مظاهری، حسین|حسين مظاهرى]]، مشتمل بر بيان، توضيح و تشريح صفات و ويژگىهايى است كه وجود آنها در يك معلم خوب و نمونه، لازم است. |
| | كتاب، به زبان فارسى و در سال 1370ش، تدوين شده است. |
|
| |
|
| حائرى یزدی در 1337ق به قصد زیارت مرقد [[امام رضا(ع)|امام رضا علیهالسلام]] عازم مشهد شد و در مسیر خود چند روز در قم ماند و با اوضاع این شهر و حوزه علمى آن آشنا شد و از مهجورى و غربت مدارس علمى آنجا افسوس خورد. در ماه رجب 1340ق بار دیگر، در پى دعوت تنى چند از عالمان قم از او (از جمله دعوت كتبى میرزا محمد فیض) و نیز براى زیارت مرقد حضرت معصومه(س)، با همراهى چند تن، از جمله فرزند خردسالش مرتضى، به قم رفت و با استقبال بسیارى از علما و مردم قم و درخواست آنان براى اقامت او در این شهر مواجه شد. نخست تردید داشت، ولى پس از پافشارى شمارى از عالمان، بهویژه محمدتقى بافقى، حائرى استخاره كرد و سپس تصمیم گرفت در قم بماند؛ تصمیمى كه در پى آن حوزهاى بزرگ در آن شهر تأسیس شد و حائرى، «آیتاللّه مؤسس» لقب گرفت.
| | در درس اول، مقام و منزلت معلم بيان گرديده است. نویسنده در اين فصل، به دنبال يافتن پاسخ اين پرسش است كه چه بايد بكنيم تا معلم خوبى شويم؟ وى در پاسخ، به اين نكته اشاره مىكند كه براى تحقق اين امر، بايد شرايطى در انسان فراهم شود كه شرط اول آن، اين است كه معلم، قدر خود را دانسته و منزلت خويش را بشناسد؛ يعنى مواظب باشد تا اولا، خود را ارزان نفروشد؛ ثانيا، احساس مسئوليت كند؛ چون قدر و منزلت، هرچه بالاتر باشد، مسئوليت سنگينتر است. |
|
| |
|
| علاوه بر سیدمحمدتقى خوانسارى، كه همراه حائرى به قم رفته بود، بسیارى از شاگردان او، از جمله شاگردان برجستهاى چون [[موسوی خوانساری، سید احمد|سید احمد خوانسارى]]، [[خمینی، سید روحالله|سید روح الله خمینی (امام خمینى)]]، [[گلپایگانی، سید محمدرضا|سید محمدرضا گلپایگانى]] و [[اراکی، محمدعلی|محمدعلى اراكى]] به قم منتقل شدند. با این هجرت و آغاز شدن درس حائرى در قم و همراهى و همكارى عالمان قم حال و هواى مدارس دینى آنجا دگرگون و حوزه علمى قم پرتحرك شد.
| | درس دوم، به بحث از والاترين عبادت، اختصاص يافته است. نویسنده، معتقد است در اسلام، خدمت به خلق خدا، برترين عبادات است و از آنجا كه معلمى، خدمت به جامعه مىباشد، از ارزش فراوانى برخوردار بوده و روايات بسيارى از ائمه(ع) رسيده است كه بر اساس آنها، خدمت به جامعه، خصوصاً خدمات معنوى، ارجمند تلقى شدهاند.<span id="mp-more">[[ویژگیهای معلم خوب|'''ادامه ...''']]</span> |
| | |
| گر چه قم در گذشته هم در دورههایى، حوزههاى علمى پررونقى داشت، اما هیچگاه بدیندرجه از شكوفایى و اعتبار نرسیده بود و در ردیف حوزههاى درجه اول جهان اسلام بهشمار نمیرفت. سید ابوالحسن اصفهانى و محمدحسین نائینى نیز در تثبیت این حوزه نقش مهمى داشتند. به گزارش بسیارى از منابع، حائرى با استقبال از حضور آن دو در قم و فراهم كردن مقدمات تدریسشان، شاگردان خود را به حضور در درس آنان تشویق كرد.
| |
| | |
| با پرآوازه شدن حوزه علمیه قم و ورود شمارى از عالمان و مدرسان و بسیارى از محصلان سایر حوزهها یا محصلان جدید، تعداد طلاب از هزار تن گذشت. از آن پس، نام شیخ عبدالكریم - كه دوستان و شاگردانش بیشتر از او با عنوان «حاج شیخ» یاد میكردند- با نام حوزه قم پیوند خورد...<div class="mw-ui-button">[[حائری یزدی، عبدالکریم|'''ادامه''']]</div>
| |
نسخهٔ ۲۶ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۳۶
ويژگىهاى معلم خوب، اثر آيتالله حسين مظاهرى، مشتمل بر بيان، توضيح و تشريح صفات و ويژگىهايى است كه وجود آنها در يك معلم خوب و نمونه، لازم است.
كتاب، به زبان فارسى و در سال 1370ش، تدوين شده است.
در درس اول، مقام و منزلت معلم بيان گرديده است. نویسنده در اين فصل، به دنبال يافتن پاسخ اين پرسش است كه چه بايد بكنيم تا معلم خوبى شويم؟ وى در پاسخ، به اين نكته اشاره مىكند كه براى تحقق اين امر، بايد شرايطى در انسان فراهم شود كه شرط اول آن، اين است كه معلم، قدر خود را دانسته و منزلت خويش را بشناسد؛ يعنى مواظب باشد تا اولا، خود را ارزان نفروشد؛ ثانيا، احساس مسئوليت كند؛ چون قدر و منزلت، هرچه بالاتر باشد، مسئوليت سنگينتر است.
درس دوم، به بحث از والاترين عبادت، اختصاص يافته است. نویسنده، معتقد است در اسلام، خدمت به خلق خدا، برترين عبادات است و از آنجا كه معلمى، خدمت به جامعه مىباشد، از ارزش فراوانى برخوردار بوده و روايات بسيارى از ائمه(ع) رسيده است كه بر اساس آنها، خدمت به جامعه، خصوصاً خدمات معنوى، ارجمند تلقى شدهاند.ادامه ...