تاريخ اليمن الإسلامي من سنة 204هـ ـ إلی سنة 1006: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '== گزارش محتوا == ' به '== گزارش محتوا == ')
    جز (جایگزینی متن - '== وضعيت كتاب == ' به '== وضعيت كتاب == ')
    خط ۴۱: خط ۴۱:


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==
    براى كتاب حاضر، در پايان آن، فقط فهرست تفصيلى مطالب تنظيم شده و فهارس فنى (آيات، روايات، كتب و...) و حتى فهرست منابع آماده نشده است.
    براى كتاب حاضر، در پايان آن، فقط فهرست تفصيلى مطالب تنظيم شده و فهارس فنى (آيات، روايات، كتب و...) و حتى فهرست منابع آماده نشده است.



    نسخهٔ ‏۱۷ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۰۰:۰۲

    تاريخ اليمن الإسلامي من سنة 204هـ ـ إلی سنة 1006
    تاريخ اليمن الإسلامي من سنة 204هـ ـ إلی سنة 1006
    پدیدآورانمطاع، احمد بن احمد بن محمد (نويسنده) حبشی، عبدالله محمد (مصحح)
    ناشرمنشورات المدینة
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1407 ق یا 1986 م
    چاپ1
    موضوعیمن - تاریخ - 204 - 1006ق.
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏DS‎‏ ‎‏247‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏6‎‏ت‎‏2‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تاريخ اليمن الإسلامي من سنة 204ق إلى سنة 1006ق، اثر احمد بن احمد بن محمد مطاع (متوفاى 1367ق) است كه در آن، اوضاع سياسى و اجتماعى يمن را از اوايل قرن سوم تا اوايل قرن يازدهم هجرى قمرى توضيح داده است. اين كتاب را عبدالله بن محمد حبشى، تحقيق و تصحيح كرده است.

    ساختار

    اين كتاب، مشتمل است بر مطالبى از نويسنده كه در مجله الحكمة منتشر شده و مقدمه مصحح و متن اصلى بدون مقدمه نويسنده.

    گزارش محتوا

    برخى از مطالب جالب اين كتاب، عبارت است از:

    1. در مقدمه مصحح كه تاريخ و مكان نگارش آن مشخص نشده، چنين آمده است:
      «... مطاع به‌عنوان مورخ در فرصتى مناسب از زندگى‌اش، چند مورد از مباحث تاريخى را نگاشت و با همت خودش توانست آن را در قالبى نو و معاصر هماهنگ سازد و معاصرانش به نفع او گواهى دادند ومورخ زباره گفت: او برگزيده‌اى تاريخى را با عباراتى جاندار نوشت.
      او هرچه به دستش رسيد از كتاب‌هاى قديم و جديد تاريخى را مطالعه كرد و به‌ويژه از پژوهش‌هاى متأخران در زمينه شناخت روش تاريخى بهره برد و به همين جهت مورخ ما در نگارش تاريخ يمن از نظر تاريخى روشمند بود؛ چه، آنكه قبل از كتاب او، شناخته نشده است جز نوشته‌هايى تأثيرپذيرفته از روش پيشينيان در چينش حوادث و نقل آن بدون پالايش و تعليل و مورخ ما از اين پديده در نگارش‌هاى اسلامى قديمى به‌طور عموم شكايت كرده است.
      او در سلسله مقالاتى كه در مجله الحكمة منتشر شده، چنين گفته است: تو مى‌بينى كه بسيارى از مورخان و ديگران، تاريخ‌نگار را همچون كاوشگر شب مى‌پندارند و برخى اين سخن را تكيه‌گاه خويش در مسير غلط تاريخى‌اشان قرار داده‌اند... پس درست و نادرست را جمع كرده و شدنى و نشدنى را به هم درآميخته‌اند.
      ما هيچ سخن ديگرى نداريم بعد از شرح روشنى كه مورخ ما درباره روش جديدش در نگارش تاريخ ذكر كرده... باآنكه در زمينه ميراث تاريخى درباره يمن مطالعات فراوانى دارم، ولى از بين تاريخ‌نگاران يمنى كسى را نيافتم كه قبل از مورخ ما چنين روشى را پيشه خود كرده باشد، جز آنچه در نزد مورخ حسين بن عبدالرحمن اهدل متوفاى سال 855ق، يافت مى‌شود كه برخى از روايات جندى و گزافه‌گويى‌هايش را در تلخيص كتاب «السلوك» نقد كرده، ولى اين نقد بيش از ملاحظاتى گذرا نيست كه در زمينه تراجم مندرج در تاريخ جندى آمده است».[۱]
    2. امام ناصر(ع) در 18 جمادى‌الآخرة سال 322ق، درحالى‌كه 21 سال از ولايتش مى‌گذشت، وفات كرد. او زاهد، ورع و عالمى متبحر بود. براى اوست چند تأليف؛ از جمله كتاب «التوحيد في غاية البيان و التهذيب»، و «النجاة» (13 جزء) و «مسائل الطبريين» (2 جزء) و كتابى كه در آن به شبهات خوارج اباضيه جواب داده و «الدامغ» (4 جزء) و.[۲]
    3. در ربيع‌الآخر سال 566ق، امام احمد بن سليمان(ع) وفات كرد، بعد از آنكه آثارى جاودانه از خود به يادگار گذاشت و در حيدان از بلد خولان دفن شد و قبرش مشهور و زيارتگاه است. مدت خلافتش 33 سال بود كه در آن بر زمانه غلبه كرد و با عزمى آهنين و همتى بلند با حوادث جنگيد و با اراده‌اى قوى آرزوهايش را برآورده كرد و... پس صنعا و نجران را تصاحب كرد و... ولايتش تا جيل و ديلم رسيد و در پايان عمرش كور شد... او اديب، شاعر، عالمى متبحر و... بود. او چند تأليف دارد كه بيشترش در رد بر فرقه مطرفيه است و از مشهورترين آثار او كتاب «حقائق المعرفة» در علم كلام و كتاب «الحكمة الدرية و الدلالة النورية» در فضايل اهل‌بيت(ع) و كتاب «أصول الأحكام في الحديث» و... است.[۳]

    وضعيت كتاب

    براى كتاب حاضر، در پايان آن، فقط فهرست تفصيلى مطالب تنظيم شده و فهارس فنى (آيات، روايات، كتب و...) و حتى فهرست منابع آماده نشده است.

    مصحح، تصويرى از دو صفحه (صفحه نخست و صفحه‌اى ميانى) از نسخه خطى اثر حاضر را كه به قلم نويسنده نوشته شده، آورده است.[۴]

    مصحح يادآور شده است كه پاورقى‌هاى نويسنده با حرف «ص» يا تعبير «للمصنف نفسه» از پاورقى‌هاى مصحح تفكيك شده و براى پاورقى‌هاى مصحح هيچ نشانه جداگانه‌اى افزوده نشده است.[۵]

    پانويس

    1. ر.ک: مقدمه كتاب، ص41-42
    2. ر.ک: متن كتاب، ص161
    3. ر.ک: همان، ص362
    4. ر.ک: مقدمه كتاب، ص55-56
    5. ر.ک: همان، ص54

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.