فرصت شیرازی، محمدنصیر بن جعفر

محمدنصیر بن جعفر فرصت شیرازی (1271-1339ق)، متخلص به «فرصت»، شاعر، نویسنده، نقاش و ادیب دوره قاجار. کتاب «آثار عجم» از جمله آثار اوست.

NUR03241.jpg
نام فرصت شیرازی، محمدنصیر بن جعفر
نام‎های دیگر ف‍رص‍ت‌

م‍ي‍رزا ف‍رص‍ت‌

ف‍رص‍ت‌ال‍دول‍ه‌ ش‍ي‍رازي‌، م‍ح‍م‍دن‍ص‍ي‍ر ب‍ن‌ ج‍ع‍ف‍ر

نام پدر میرزا جعفر
متولد صفر سال 1271ق
محل تولد شیراز
رحلت دهم صفر سال 1339ق برابر با اول آبان 1299ش
اساتید میرزا ابوالحسن دستغیب

سید جمال‌الدین اسدآبادی

برخی آثار آثار عجم

تذکره‏‌ی شعرای دارالعلم شیراز

تاریخ اجمالی ایران؛ تتمة البیان في تاریخ الأفغان؛ البیان في الإنجلیز و الأفغان

کد مؤلف AUTHORCODE03241AUTHORCODE

ولادت

نصیر یا میرزا محمدنصیر حسینی شیرازی، متخلص به «فرصت» و ملقب به «میرزاآقا» و «میرزای فرصت» و مشهور به «فرصت شیرازی» و معروف به «فرصت‌الدوله»، در ماه صفر سال 1271ق، متولد شد.

نسب

پدرش، میرزا جعفر نام داشت که در شاعری، «بهجت» تخلص می‌کرد و مادرش، دختر مرحوم رجب‌علی خان مذهب، متخلص به «تسلی» بود. پدرش در سال 1296ق، درگذشت و مادرش در سال 1322ق، از دنیا رفت.

تحصیلات

فرصت، در تمام دوران حیات خود، به تعلیم و تعلم اشتغال داشت و دقیقه‌ای از دانش‌اندوزی بازنایستاد. او تحصیلاتش را در شیراز و در مکتب و محضر پدر و بزرگانی چون شیخ مفید شیرازی، داور، آقا میرزا ابوالحسن دستغیب، سید جمال‌الدین اسدآبادی و بسیاری از دانایان و خردمندان ایرانی و بیگانه و در رشته‌ها و فنون مختلف، به انجام رسانید.

فرصت علوم مختلفی چون موسیقی، طب، حکمت، هیئت، زبان‌های انگلیسی و فرانسه را فراگرفت و علاقه زیادی به تاریخ باستانی و خطوط و زبان‌های کهن ایرانی داشت؛ لذا نزد مدیر هلندی تجارتخانه hots که «دانلوپ» نام داشت، رسم خطوط میخی را آموخت و پس از چندی با دکتر «مان» آلمانی آشنا شد و خط میخی را از او فراگرفت. تبحر فرصت در این خط به آنجا رسید که در مدتی اندک، کتاب نحو و صرف خط آریا (میخی) را تألیف کرد. او پس از چندی خط پهلوی را نیز فراگرفت و در نتیجه به ترجمه کتیبه‌ها و متون پهلوی توفیق یافت.

تدریس

فرصت مدتی در مدرسه خان شیراز، حجره‌ای انتخاب کرد و در آنجا مقیم شد؛ ضمن مباحثه و مذاکره، چندین نفر را نیز در دو جلسه درس می‌گفت و چون از سفر عتبات عالیات در سی‌ودوسالگی، به شیراز بازآمد، جمعی از او خواستند تا برایشان درسی بگوید؛ بنابراین، روزی چند ساعت به تدریس صرف، نحو، منطق و تفسیر می‌پرداخت. تا در سال 1307 در سن سی‌وشش‌سالگی به تدریس ادامه داد و شاگردان بسیاری را تربیت کرد که بعضی از آنها از شاهزادگان دربار قاجار بودند که علاوه بر علوم سابق، صورتگری و انگریزی را از او فراگرفتند.

مشاغل

فرصت در نقاشی و صورتگری ید طولایی داشت که از او آثاری برجای مانده است. علاوه بر این او گاهی نیز از طریق مساحی و نقشه‌برداری، امرار معاش می‌کرد. منظور از نقشه‌برداری، ارائه تصویر آثار باستانی و نقوش قدیمه منقور بر احجار می‌باشد.

بنا بر آنچه در آثار مختلف فرصت آمده است، او از طرف مقامات دولتی و بعضی از علاقه‌مندان، مأمور می‌شد که به نقاط مختلف برود و آن نواحی را مساحی و نقشه‌برداری کند. فرصت اشاراتی دارد که ابزار لازم را نیز برای این امر تهیه دیده بود و این مأموریت‌ها را به‌نیکی به انجام می‌رسانید و گزارش آن را در دفترچه‌هایی ثبت و ارائه می‌کرد که حاصل آن، کتاب آثار عجم است.

علاوه بر این او مناصب دولتی را نیز برعهده داشت که عبارتند از:

  1. رئیس معارف شیراز؛ در حقیقت او مؤسس مدارس و معارف جدید در فارس بود و خود سمت ریاست آن را برعهده داشت.
  2. رئیس عدلیه شیراز.

جوایز و نشان‌ها

در سال 1334ق، یک قطعه نشان طلای درجه ‌یک علمی از تهران برای فرصت فرستاده شد.

وفات

فرصت در یکی دو سال آخر عمرش، دست از همه‌چیز شست و تدارک سفر آخرت را دید؛ لذا منزوی و گوشه‌گیر شد. او خود شخصاً مزار و سنگ آن را آماده کرد و سرانجام در سن شصت‌ونه‌سالگی بر اثر بیماری معده و کلیه در بستر افتاد و سحرگاهان روز دهم صفر سال 1339ق، برابر با اول آبان 1299ش، در خانه خویش از دنیا رفت و نزد خواجه حافظ شیرازی به خاک سپرده شد.

آثار

  1. آثار عجم و شیرازنامه؛
  2. أشکال الميزان؛
  3. نحو و صرف و خط آریا و مختصر جغرافی هندوستان (دو کتاب در یک مجموعه به چاپ رسیده)؛
  4. بحور الألحان؛
  5. دیوان فرصت و زندگی‌نامه وی به نام دبستان الفرصة؛
  6. دریای کبیر؛
  7. منشآت فرصت؛
  8. مثنوی هجرنامه؛
  9. تفصیل انقلاب مشروطیت؛
  10. تقریظات؛
  11. شطرنجیه؛
  12. مقالات علمی و سیاسی؛
  13. رساله در علم هیئت جدید؛
  14. تصحیح و چاپ شاهنامه[۱].

پانویس

  1. ر.ک: رستگار فسایی، منصور، ج1، ص5-91

منابع مقاله

رستگار فسایی، منصور، «آثار عجم»، تألیف محمدنصیر بن جعفر فرصت شیرازی، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، تهران، چاپ اول، 1377ش.


وابسته‌ها