مجمع البيان في تفسير القرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)'
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)')
خط ۸۷: خط ۸۷:
#'''«يسئلونك ماذا ينفقون...»'''<ref>البقرة 215</ref>؛ در ذيل اين آيه، در باره سبب نزول، چنين مى‌نويسد: «اين آيه در باره عمرو بن جموح نازل شده است. وى، پيرمرد بزرگوارى بود و ثروت زيادى داشت، از پيامبر(ص) سؤال نمود: اى رسول خدا! چگونه صدقه بدهم و به چه كسى صدقه بدهم؟ خداوند اين آيه را نازل نمود.»<ref>ج 2، ص 547</ref>
#'''«يسئلونك ماذا ينفقون...»'''<ref>البقرة 215</ref>؛ در ذيل اين آيه، در باره سبب نزول، چنين مى‌نويسد: «اين آيه در باره عمرو بن جموح نازل شده است. وى، پيرمرد بزرگوارى بود و ثروت زيادى داشت، از پيامبر(ص) سؤال نمود: اى رسول خدا! چگونه صدقه بدهم و به چه كسى صدقه بدهم؟ خداوند اين آيه را نازل نمود.»<ref>ج 2، ص 547</ref>
#'''«أ فمن اتبع رضوان الله...»'''<ref>آل عمران 162</ref>؛ در ذيل اين آيه چنين مى‌نويسد: «هنگامى كه پيامبر(ص)، دستور داد كه مردم به سوى اُحد خارج شوند و جماعتى از منافقان مخالفت كرده و از دستور پيامبر(ص) سرپيچى نمودند و عده‌اى از مؤمنان از آنان پيروى كردند و دستور پيامبر(ص) را اطاعت نكردند، خداوند اين آيه را نازل كرد.»<ref>ج 2، ص 874</ref>
#'''«أ فمن اتبع رضوان الله...»'''<ref>آل عمران 162</ref>؛ در ذيل اين آيه چنين مى‌نويسد: «هنگامى كه پيامبر(ص)، دستور داد كه مردم به سوى اُحد خارج شوند و جماعتى از منافقان مخالفت كرده و از دستور پيامبر(ص) سرپيچى نمودند و عده‌اى از مؤمنان از آنان پيروى كردند و دستور پيامبر(ص) را اطاعت نكردند، خداوند اين آيه را نازل كرد.»<ref>ج 2، ص 874</ref>
#'''«يا أيها الذين آمنوا ما لكم إذا قيل لكم انفروا...»'''<ref>توبه 38</ref>؛ در ذيل اين آيه مى‌نويسد: «زمانى كه رسول خدا (ص) از طائف برگشت، مردم را براى جهاد و پيكار با روميان آماده نمود. اين كار، در شرايطى صورت گرفت كه مردم مشغول برداشت محصولات بودند و علاوه بر اين، در فصل گرماى تابستان واقع شده بود. اين امور، دست به دست هم داده و رفتن به سوى ميدان جنگ را براى مسلمانان مشكل ساخته بود؛ تا آن‌جا كه بعضى، در اجابت دستور پيامبر(ص) ترديد و دودلى نشان مى‌دادند و عده كمى آمادگى براى جهاد را ابراز مى‌داشتند. اين آيات، در چنان فضايى نازل شد<ref>ج 5، ص 47</ref>
#'''«يا أيها الذين آمنوا ما لكم إذا قيل لكم انفروا...»'''<ref>توبه 38</ref>؛ در ذيل اين آيه مى‌نويسد: «زمانى كه رسول خدا(ص) از طائف برگشت، مردم را براى جهاد و پيكار با روميان آماده نمود. اين كار، در شرايطى صورت گرفت كه مردم مشغول برداشت محصولات بودند و علاوه بر اين، در فصل گرماى تابستان واقع شده بود. اين امور، دست به دست هم داده و رفتن به سوى ميدان جنگ را براى مسلمانان مشكل ساخته بود؛ تا آن‌جا كه بعضى، در اجابت دستور پيامبر(ص) ترديد و دودلى نشان مى‌دادند و عده كمى آمادگى براى جهاد را ابراز مى‌داشتند. اين آيات، در چنان فضايى نازل شد<ref>ج 5، ص 47</ref>


[[طبرسی، فضل بن حسن|مرحوم طبرسى]]، اسباب نزول را به‌صورت جداگانه و مستقل مورد بحث و بررسى قرار داده است؛ چنان‌كه براى قصه و نظم جايگاه ويژه‌اى را در نظر گرفته است، ولى گاه مشاهده مى‌شود كه هر دو يا هر سه عنوان را در يك جا بيان كرده است، مانند:
[[طبرسی، فضل بن حسن|مرحوم طبرسى]]، اسباب نزول را به‌صورت جداگانه و مستقل مورد بحث و بررسى قرار داده است؛ چنان‌كه براى قصه و نظم جايگاه ويژه‌اى را در نظر گرفته است، ولى گاه مشاهده مى‌شود كه هر دو يا هر سه عنوان را در يك جا بيان كرده است، مانند:


#'''«و إن خفتم ألاّ تقسطوا في اليتامى فانكحوا ما طاب لكم...»'''<ref>نساء 3</ref>؛ در ذيل اين آيه مى‌نويسد: «در سبب نزول و كيفيت نظم حاصل از اين آيه و اتصال فصل‌هاى آن، اختلاف شده است...»<ref>ج 3، ص 10</ref>
#'''«و إن خفتم ألاّ تقسطوا في اليتامى فانكحوا ما طاب لكم...»'''<ref>نساء 3</ref>؛ در ذيل اين آيه مى‌نويسد: «در سبب نزول و كيفيت نظم حاصل از اين آيه و اتصال فصل‌هاى آن، اختلاف شده است...»<ref>ج 3، ص 10</ref>
#'''«يا أيها الذين آمنوا لا تحرموا طيبات ما أحل الله لكم و لا تعتدوا إن الله لا يحب المعتدين»'''<ref>المائدة 87</ref>، در ذيل اين آيه شريفه، تحت عنوان «النزول و القصة»، مى‌نويسد: «مفسران گفته‌اند: روزى رسول خدا (ص) در باره رستاخيز و وضع قيامت، با مردم سخن مى‌فرمود. سخنان وى، مردم را تكان داد و به گريستن واداشت. در پى آن، ده نفر از ياران پيامبر(ص) كه عبارت بودند از: على(ع)، ابوبكر، عبدالله بن مسعود، ابوذر غفارى، سالم مولى ابى حذيفة، عبدالله بن عمر، مقداد بن اسود كندى، سلمان فارسى و معقل بن مقرن، در منزل عثمان بن مظعون اجتماع كردند و تصميم گرفتند پاره‌اى از لذايذ دنيا را بر خود حرام كنند و به جاى آن به عبادت بپردازند... على(ع)، سوگند ياد كرد كه هيچ شبى را نخوابد مگر اينكه خدا بخواهد؛ بلال، سوگند ياد كرد كه هر روز، روزه بگيرد و عثمان بن مظعون، قسم ياد كرد آميزش جنسى با همسرش را ترك گويد و به عبادت بپردازد. آيه مزبور در چنين وضعيتى نازل شد.»<ref>ج 3، ص 364</ref>
#'''«يا أيها الذين آمنوا لا تحرموا طيبات ما أحل الله لكم و لا تعتدوا إن الله لا يحب المعتدين»'''<ref>المائدة 87</ref>، در ذيل اين آيه شريفه، تحت عنوان «النزول و القصة»، مى‌نويسد: «مفسران گفته‌اند: روزى رسول خدا(ص) در باره رستاخيز و وضع قيامت، با مردم سخن مى‌فرمود. سخنان وى، مردم را تكان داد و به گريستن واداشت. در پى آن، ده نفر از ياران پيامبر(ص) كه عبارت بودند از: على(ع)، ابوبكر، عبدالله بن مسعود، ابوذر غفارى، سالم مولى ابى حذيفة، عبدالله بن عمر، مقداد بن اسود كندى، سلمان فارسى و معقل بن مقرن، در منزل عثمان بن مظعون اجتماع كردند و تصميم گرفتند پاره‌اى از لذايذ دنيا را بر خود حرام كنند و به جاى آن به عبادت بپردازند... على(ع)، سوگند ياد كرد كه هيچ شبى را نخوابد مگر اينكه خدا بخواهد؛ بلال، سوگند ياد كرد كه هر روز، روزه بگيرد و عثمان بن مظعون، قسم ياد كرد آميزش جنسى با همسرش را ترك گويد و به عبادت بپردازد. آيه مزبور در چنين وضعيتى نازل شد.»<ref>ج 3، ص 364</ref>


[[طبرسی، فضل بن حسن|مرحوم طبرسى]]، در بسيارى از موارد، در تفسير آيات، از اسباب نزول به‌عنوان شاهد استفاده كرده است. در بحث تفسيرى آيات، ابتدا مطلبى را كه مورد نظر ايشان است بيان مى‌كند و براى اثبات مدعاى خويش از آيات و روايات دليل مى‌آورد و در مواردى اسباب نزول آيات را شاهد بر مدعاى خويش بيان مى‌كند، مانند:
[[طبرسی، فضل بن حسن|مرحوم طبرسى]]، در بسيارى از موارد، در تفسير آيات، از اسباب نزول به‌عنوان شاهد استفاده كرده است. در بحث تفسيرى آيات، ابتدا مطلبى را كه مورد نظر ايشان است بيان مى‌كند و براى اثبات مدعاى خويش از آيات و روايات دليل مى‌آورد و در مواردى اسباب نزول آيات را شاهد بر مدعاى خويش بيان مى‌كند، مانند:
خط ۱۰۷: خط ۱۰۷:
همان‌گونه كه قبلا يادآورى شد، [[طبرسی، فضل بن حسن|مرحوم طبرسى]]، با اسباب نزول، به‌صورت گزارشى عمل كرده است. در اكثر موارد، تنها به نقل اقوال در اين باره بسنده كرده، به‌گونه‌اى كه از مجموع نقل اسباب نزول، تنها 53 مورد آن، به‌صورت نقد و تحليل است و ملاك ايشان در نقد و تحليل، روايات، ضرورت فقهى، ظاهر آيه، سياق آيه، عموميت آيه و تاريخ بوده و سبب نزولى كه مورد تأييد و يا قبول ايشان نبوده، با اين ملاك‌ها رد گرديده است، مانند نمونه‌هاى زير:
همان‌گونه كه قبلا يادآورى شد، [[طبرسی، فضل بن حسن|مرحوم طبرسى]]، با اسباب نزول، به‌صورت گزارشى عمل كرده است. در اكثر موارد، تنها به نقل اقوال در اين باره بسنده كرده، به‌گونه‌اى كه از مجموع نقل اسباب نزول، تنها 53 مورد آن، به‌صورت نقد و تحليل است و ملاك ايشان در نقد و تحليل، روايات، ضرورت فقهى، ظاهر آيه، سياق آيه، عموميت آيه و تاريخ بوده و سبب نزولى كه مورد تأييد و يا قبول ايشان نبوده، با اين ملاك‌ها رد گرديده است، مانند نمونه‌هاى زير:


#'''«و من أظلم ممن منع مساجد الله أن يذكر فيها اسمه...»'''<ref>البقرة 114</ref>؛ در ذيل اين آيه مباركه، مى‌نويسد: «مفسرين، در اينكه اين آيه در مورد چه كسانى نازل شده اختلاف نموده‌اند؛ [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]  و مجاهد گفته‌اند: مقصود روميانند كه تلاش داشتند بيت المقدس را خراب نمايند تا اينكه در زمان عمر، خداوند مسلمانان را بر روميان غلبه داد. حسن و قتاده گفته‌اند: مقصود، «بخت النصر» است كه وى بيت المقدس را خراب كرد و در اين امر نصارا او را يارى و كمك كردند. از ابى عبدالله(ع) روايت شده كه مقصود، مشركان قريشند، در آن هنگامى كه پيامبر(ص) را از داخل شدن به مكه و مسجد الحرام منع كردند؛ طبرى، در تفسير خود، در رد اين قول مى‌گويد: مشركان قريش مسجد الحرام را خراب نكرده‌اند. اين گفتار طبرى، قابل قبول نيست، زيرا عمارت مسجد، در پرتو نمازگزاردن و عبادت در آن است و خراب كردن آن، جلوگيرى از نماز و عبادت در آن مى‌باشد؛ علاوه بر اين، رواياتى در اين زمينه وارد شده كه مشركان، مساجدى را كه ياران رسول خدا (ص) در مكه در آنها نماز مى‌خواند، در زمان هجرت وى خراب كردند...»<ref>ج 1، ص 360</ref>؛
#'''«و من أظلم ممن منع مساجد الله أن يذكر فيها اسمه...»'''<ref>البقرة 114</ref>؛ در ذيل اين آيه مباركه، مى‌نويسد: «مفسرين، در اينكه اين آيه در مورد چه كسانى نازل شده اختلاف نموده‌اند؛ [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]  و مجاهد گفته‌اند: مقصود روميانند كه تلاش داشتند بيت المقدس را خراب نمايند تا اينكه در زمان عمر، خداوند مسلمانان را بر روميان غلبه داد. حسن و قتاده گفته‌اند: مقصود، «بخت النصر» است كه وى بيت المقدس را خراب كرد و در اين امر نصارا او را يارى و كمك كردند. از ابى عبدالله(ع) روايت شده كه مقصود، مشركان قريشند، در آن هنگامى كه پيامبر(ص) را از داخل شدن به مكه و مسجد الحرام منع كردند؛ طبرى، در تفسير خود، در رد اين قول مى‌گويد: مشركان قريش مسجد الحرام را خراب نكرده‌اند. اين گفتار طبرى، قابل قبول نيست، زيرا عمارت مسجد، در پرتو نمازگزاردن و عبادت در آن است و خراب كردن آن، جلوگيرى از نماز و عبادت در آن مى‌باشد؛ علاوه بر اين، رواياتى در اين زمينه وارد شده كه مشركان، مساجدى را كه ياران رسول خدا(ص) در مكه در آنها نماز مى‌خواند، در زمان هجرت وى خراب كردند...»<ref>ج 1، ص 360</ref>؛
#'''«و إذا طلقتم النساء فبلغن أجلهن فلا تعضلوهن...»'''<ref>البقرة 232</ref>؛ در ذيل اين آيه مى‌نويسد: «اين آيه، در باره معضل بن يسار نازل شده، وى با ازدواج مجدد خواهرش، جملاء با همسر اولش به نام عاصم بن عدى، مخالفت مى‌كرد، زيرا اين زن و شوهر از هم جدا شده بودند و دوباره تمايل داشتند با هم پيمان زناشويى برقرار كنند و نيز گفته شده اين آيه هنگامى نازل شد كه جابر بن عبدالله با ازدواج مجدد دختر عمويش، با شوهر سابقش، مخالفت مى‌كرد و اين هر دو موضوع در مذهب ما (اماميه) صحيح نيست، زيرا برادر و پسر عمو ولايت بر خواهر و دختر عمو ندارند»<ref>ج 2، ص 583</ref>؛
#'''«و إذا طلقتم النساء فبلغن أجلهن فلا تعضلوهن...»'''<ref>البقرة 232</ref>؛ در ذيل اين آيه مى‌نويسد: «اين آيه، در باره معضل بن يسار نازل شده، وى با ازدواج مجدد خواهرش، جملاء با همسر اولش به نام عاصم بن عدى، مخالفت مى‌كرد، زيرا اين زن و شوهر از هم جدا شده بودند و دوباره تمايل داشتند با هم پيمان زناشويى برقرار كنند و نيز گفته شده اين آيه هنگامى نازل شد كه جابر بن عبدالله با ازدواج مجدد دختر عمويش، با شوهر سابقش، مخالفت مى‌كرد و اين هر دو موضوع در مذهب ما (اماميه) صحيح نيست، زيرا برادر و پسر عمو ولايت بر خواهر و دختر عمو ندارند»<ref>ج 2، ص 583</ref>؛
#'''«ليس لك من الأمر شىء أو يتوب عليهم أو يعذبهم فإنهم ظالمون»'''<ref>آل عمران 128</ref>؛ در ذيل اين آيه مى‌نويسد: «گفته شده اين آيه هنگامى نازل شد كه پيامبر(ص)، بعد از شكست در جنگ اُحد، تصميم به نفرين در حق تعدادى از اصحاب خود داشت و خداوند حضرت را از اين عمل نهى كرد و نيز نقل كرده‌اند كه وقتى كفار، حمزه، عموى پيامبر(ص) را مثله كردند و با اصحاب آن حضرت بسيار برخورد زشتى نمودند، پيامبر(ص) فرمود: «اگر خداوند اجازه مى‌داد چنان مقابله به مثل مى‌كردم كه مانند آن در ميان عرب اتفاق نيفتاده باشد»، آن‌گاه اين آيه، نازل شد. بعضى گفته‌اند: اين آيه، در باره اهل بئر معونه نازل شده و آنان هفتاد نفر بودند كه پيامبر(ص) آنان را به سرپرستى منذر بن عمرو، به سوى بئر معونه فرستاد تا مردم را قرآن و علم بياموزند، ولى مشركان آنان را به قتل رساندند؛ پيامبر(ص) از اين كار آنان به شدت خشمگين شده بود و آيه در چنين وضعى نازل شد، لكن صحيح اين است كه اين آيه در باره جنگ اُحد و حوادث آن نازل شده است، زيرا هم اكثر علما بر اين عقيده‌اند و هم سياق آيه اين مطلب را مى‌رساند.»<ref>ج 2، ص 832</ref>
#'''«ليس لك من الأمر شىء أو يتوب عليهم أو يعذبهم فإنهم ظالمون»'''<ref>آل عمران 128</ref>؛ در ذيل اين آيه مى‌نويسد: «گفته شده اين آيه هنگامى نازل شد كه پيامبر(ص)، بعد از شكست در جنگ اُحد، تصميم به نفرين در حق تعدادى از اصحاب خود داشت و خداوند حضرت را از اين عمل نهى كرد و نيز نقل كرده‌اند كه وقتى كفار، حمزه، عموى پيامبر(ص) را مثله كردند و با اصحاب آن حضرت بسيار برخورد زشتى نمودند، پيامبر(ص) فرمود: «اگر خداوند اجازه مى‌داد چنان مقابله به مثل مى‌كردم كه مانند آن در ميان عرب اتفاق نيفتاده باشد»، آن‌گاه اين آيه، نازل شد. بعضى گفته‌اند: اين آيه، در باره اهل بئر معونه نازل شده و آنان هفتاد نفر بودند كه پيامبر(ص) آنان را به سرپرستى منذر بن عمرو، به سوى بئر معونه فرستاد تا مردم را قرآن و علم بياموزند، ولى مشركان آنان را به قتل رساندند؛ پيامبر(ص) از اين كار آنان به شدت خشمگين شده بود و آيه در چنين وضعى نازل شد، لكن صحيح اين است كه اين آيه در باره جنگ اُحد و حوادث آن نازل شده است، زيرا هم اكثر علما بر اين عقيده‌اند و هم سياق آيه اين مطلب را مى‌رساند.»<ref>ج 2، ص 832</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش