ابن بابویه، ابوالحسن

    از ویکی‌نور
    ابن بابویه، ابوالحسن
    مرقد ابن بابویه، ابوالحسن، قم
    نام کاملابن بابِویه‌ْ، ابوالحسن على بن حسین بن موسى بن بابویه قمى
    لقبصدوق
    نام پدرحسین
    رحلت329ق‌
    مدفنقم
    فرزندانمحمد(صدوق‌)، حسین، حسن
    مذهبشیعه
    اطلاعات علمی
    مشایخعبدالله بن حسن مؤدب‌، على بن موسى کمیدانى، سعد بن عبدالله، محمد بن یحیى‌، على بن حکم
    شاگرداندو فرزندش ابوجعفر محمد صدوق، ابوعبدالله حسین‌ و محمد بن احمد بن داوود، هارون بن موسى تلعکبری، سلامة ابن محمد
    برخی آثارالوضوء، الصلوة، الجنائز، الإمامة و التبصرة من الحیرة، الإملاء، نوادر کتاب المنطق‌، الإخوان‌، النساء و الولدان‌

    ابن بابِویه‌ْ، ابوالحسن على بن حسین بن موسى بن بابویه قمى (متوفای 329ق‌/941م‌)، فقیه‌، محدث شیعى و مرجع مردم قم و اطراف آن‌. وی را نیز «صدوق» خوانده‌اند.

    خاندان

    بابْوَیه یا بابُویه که نام جد بزرگ اوست‌، یک نام کهن ایرانى و سامى است که در روزگار پس از ظهور اسلام نیز افرادی به این نام موسوم بوده‌اند. ابن بابویه مؤسس خاندانى دانشور بوده است که افراد آن تا اواخر سده 6ق‌/12م معروف بوده‌اند و منتجب‌الدین آخرین دانشمند این خاندان نیز همین کنیه و نام ابوالحسن على بن بابویه را داشته است. بحرانى شرح حال افراد این خاندان را در کتابى به نام فهرست آل‌بابویه و علماءالبحرین گرد آورده است‌.

    سفرها

    در باب سفرهای او به عراق‌، حداقل از 3 سفر یاد کرده‌اند: نخستین سفر، ظاهراً اندکى پس از وفات محمد بن عثمان (متوفای 304 یا 305ق‌/ 916م‌) بوده است؛ سفر دوم در 326ق‌/938م که تلعکبری از او استماع کرده است و آخرین سفر او به بغداد در 328ق‌/940م بوده که ابوالحسن عباس بن عمر کلوذانى معروف به ابن ابى مروان از او اجازه گرفته است‌.

    جایگاه علمی

    ابن بابویه فقیهى معتمد، جلیل، شیخ و پیشرو قمیان روزگار خویش بود. مقام او در فقه و حدیث چنان بلند بود که در مواردی که حدیث در دست نبود و یا این‌که در متن حدیث، شبهه‌ای به نظر مى‌رسید، علماء شیعه به فتاوی او در کتاب الشرایع (رساله‌) رجوع مى‌کرده‌اند. یعنى فتاوی او را به منزلت متن روایت مى‌دانستند و معتقد بودند وی على‌القاعده‌، روایتى در اختیار داشته که مأخذ فتوایش بوده است. ابن ندیم مى‌نویسد که على بن حسین از فقیهان و ثقات شیعه بوده است. فرزندش‌، معروف به شیخ صدوق از او به عنوان یکى از مشایخ روایات خویش یاد کرده است. از زندگى ابن بابویه جز مواردی معدود، اطلاعى در دست نیست‌. این موارد هم غیر از آن‌چه ذکر شد، مربوط به نامه امام حسن عسکری‌(ع‌) خطاب به ابن بابویه‌، دیدار او با حسین بن منصور حلاج (مق 309ق‌/ 921م‌) و یادی از سفرهای او به بغداد است‌. نامه امام حسن عسکری به ابن بابویه با توجه به تاریخ وفات امام‌، بر درازی عمر او دلالت دارد. دیدار ابن بابویه با حلاج در قم واقع شده است‌. بر طبق این حکایت‌، حلاج خود را سفیر و خلیفه مهدی موعود و دارای کرامات مى‌دانسته است و در ملاقات با ابن بابویه مورد خشم وی قرار گرفته و از قم اخراج شده است‌. ابن بابویه علاوه بر داشتن مقام علمى‌، مردی بازرگان و صاحب مکنت نیز بوده و حجره و دفتر داشته است.

    مشایخ

    ابن بابویه از گروهى چون عبدالله بن حسن مؤدب‌، على بن موسى کمیدانى، سعد بن عبدالله، محمد بن یحیى‌، على بن حکم روایت کرده است‌. فهرستى از نام‌های مشایخ او در مدخل بحار الانوار آمده است‌.

    شاگردان

    در شمار کسانى که از او روایت کرده‌اند، علاوه بر دو فرزندش ابوجعفر محمد صدوق و ابوعبدالله حسین‌، از محمد بن احمد بن داوود و هارون بن موسى تلعکبری و سلامة ابن محمد نیز نام برده‌اند.

    فرزندان

    ابن بابویه 3 پسر داشت‌: محمد (صدوق‌) و حسین که از فقیهان برجسته بودند و حسن که مردی عابد و زاهد بود و با مردم آمیزش نداشت.

    وفات، مدفن

    مرقد شیخ صدوق اول، قم

    در باب وفات او نیز در اغلب منابع مطلبى را ذکر کرده‌اند که بر طبق آن ابوالحسن على بن محمد سمری که خود در شعبان همان سال درگذشته‌، در روز مرگ ابن بابویه یاران را در بغداد از این حادثه خبر داده است و 17 روز بعد که این خبر به بغداد رسید، صدق خبر سمری معلوم شد. سال وفات او را به علت فرود آمدن شهاب‌های بسیار از آسمان و یا به علت درگذشت چند تن از بزرگان شیعه‌، سال تناثرالنجوم گفته‌اند. مدفن او در قم است‌.

    آثار

    ابن بابویه، دانشمندی پر تألیف بوده است‌. چنانکه ابن ندیم به خط شیخ صدوق دیده است که او 100 تألیف پدر خویش را به شخصى اجازه داده بوده است‌. نجاشى تألیفات او را چنین برشمرده است‌: کتاب‌های الوضوء، الصلوة، الجنائز، الإمامة و التبصرة من الحیرة، الإملاء، نوادر کتاب المنطق‌، الإخوان‌، النساء و الولدان‌، الشرایع که برای فرزندش فرستاده است‌. التفسیر، النکاح‌، مناسک الحج‌، قرب الإسناد، التسلیم‌، الطب‌، المواریث‌، المعراج‌. در انتساب الإمامة و التبصرة من الحیرة، به وی تردید کرده‌اند. آقابزرگ تهرانى مى‌نویسد که الإمامة و التبصرة ابن بابویه‌، غیر از کتابى است به همین نام که مجلسى در مجلدات 16 و 17 بحار از آن استفاده کرده‌، زیرا در آن روایاتى از راویان پس از او آمده است. منزوی مى‌نویسد که نسخه‌ای از این کتاب در اصفهان موجود است. به علت تشابه مطالب رساله الشرایع با کتاب فقه الرضا، برخى این دو را یکى دانسته‌اند و نوری علت انتساب آن را به امام رضا(ع‌)، تشابه نام مؤلف شرایع با نام آن امام یعنى ابوالحسن على بن موسى‌(ع‌) دانسته است. نسخه‌ای از این کتاب در کاظمین در کتابخانه سید حسن صدر به خط محمد بن مطرف شاگرد محقق حلى موجود بوده است. مقدس اردبیلى قرب الإسناد را به خط مؤلف داشته است. نسخه‌های خطى از مناظره او با رکن‌الدوله و محاوره او با محمد بن مقاتل رازی موجود است‌. بحرانى نسخه‌ای از کتاب الکرّ و الفرّ منسوب به او را در اصفهان دیده و افندی اصفهانى مى‌نویسد که الکرّ و الفرّ همان رساله مناظره با محمد بن مقاتل رازی است و به نسخه‌ای از آن در کازرون اشاره مى‌کند، اما خوانساری این انتساب را رد مى‌کند و تصریح دارد که الکر و الفر، از ابن ابى عقیل است. [۱].

    پانویس

    1. ر.ک: فکرت‌، محمدآصف، ج3، ص61-62

    منابع مقاله

    فکرت‌، محمدآصف، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.

    وابسته‌ها