الاستبصار في ما اختلف من الأخبار

    از ویکی‌نور
    الإستبصار فيما اختلف من الأخبار
    الاستبصار في ما اختلف من الأخبار
    پدیدآورانآخوندی، محمد (مصحح)

    طوسی، محمد بن حسن (نویسنده)

    آخوندی، علی (اهتمام)

    خرسان، سید حسن (محقق)
    ناشردار الکتب الإسلامیة
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1363 ش
    چاپ4
    موضوعاحادیث احکام احادیث شیعه - قرن 5ق.
    زبانعربی
    تعداد جلد4
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏130‎‏ ‎‏/‎‏ط‎‏9‎‏الف‎‏5‎‏ ‎‏1349
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الاستبصار في ما اختلف من الأخبار، اثر ابوجعفر محمد بن حسن طوسى، معروف به شيخ طوسى (متوفاى460ق)، چهارمين كتاب از كتب اربعه روايى شيعه است كه تحقيق آن توسط حسن خرسان انجام گرفته و به همت محمد آخوندى و على آخوندى مورد تصحيح قرار گرفته و منتشر شده است.

    نام كتاب، به‌روشنى بيانگر محتواى آن است. شيخ طوسى در بيان انگیزه تأليف، در مقدمه چنين آورده است كه پس از تأليف مجموعه مفصل تهذيب الأحكام، از او خواسته شد تا مجموعه‌اى مختصرتر تهيه كند كه تنها احاديث «مختلف» (ناهمخوان) در آن مقايسه شده باشند. وى نيز در پى اين درخواست بر آن شد تا اثرى پديد آورد كه محل رجوع دانشوران و درعين‌حال راهنماى مناسبى برای مبتديان باشد. ازاين‌رو به تأليف «الاستبصار» همت گماشت.[۱]

    ساختار

    مجموعه اين كتاب چهار جلدى، به شيوه ديگر كتب حديثى و فقهى، به 22 كتاب تقسيم شده است. در كتاب مذكور بنا به شمارش خود مؤلف، 5511 حديث در 925 باب مختلف فقهى آمده است. اگرچه برخى از علما تعداد احاديث آن را 6531 عدد دانسته‌اند.[۲]

    هريك از كتاب‌هاى اين مجموعه، خود داراى ابواب متعددى است؛ مثلاًكتاب الطهارة داراى 129 باب است.[۳]

    طوسى در اين اثر علاوه بر اينكه احاديث مربوط به هر باب را در يك جا فراهم آورده، به نقد و بررسى سندى و محتوايى آنها نيز عنايت داشته و در باب باب آن پيشنهاد خود را برای رفع ناهمخوانى ظاهرى ميان احاديث، يا ترجيح گروهى از روايات بر گروهى ديگر ارائه كرده است. شيوه‌هاى جمع بين احاديث و رفع ناهمخوانى‌ها كه در فقه شيخ طوسى جايگاهى ويژه دارد، به‌خصوص در كتاب الاستبصار او بازتاب يافته است. ازهمين‌رو، اين كتاب را نمى‌بايد تنها يك مجموعه محض از احاديث بشمار آورد و ارزش فقهى آن را از نظر دور داشت.[۴]

    گزارش محتوا

    اگرچه شيخ طوسى در تأليف الاستبصار تا حد زيادى بر تأليف پيشين خود تهذيب اتكا داشته است، اما الاستبصار از نظر هدف كلى تأليف، هم از ديدگاه باب‌بندى و هم از نظر شيوه ترتيب احاديث در هر باب، ويژگى‌هاى خود را داراست و اثرى مستقل شناخته مى‌شود. اين استقلال در فهرستى كه مؤلف از آثار خود به دست داده است و هم در كلام عالم معاصرش نجاشى به‌روشنى تأييد شده است.[۵]

    طبقه‌بندى كتاب الاستبصار بر اساس تقسيم مؤلف در 3 جزء بوده است كه 2 جزء نخست آن به مباحث عبادات (به‌جز جهاد) و جزء اخير به ديگر ابواب فقهى اختصاص داده شده است. مؤلف معمولاً در هر باب احاديث موردپذيرش خود را پيش‌تر آورده و سپس به ذكر احاديث مقابل آنها پرداخته و آنگاه وجه «جمع» و برقرارى الفت بين مدلول آنها را در حد امكان تبيين كرده است. از نظر اسنادهاى احاديث، وى در آغاز بر آن بود كه احاديث را با اسانيد آنها ضبط نمايد و تا اندازه‌اى در دو جزء نخستين اين شيوه را رعايت كرده است، اما در جزء اخير، اسانيد را به‌اختصار آورده و به سبک كتاب تهذيب خود و پيش‌تر از آن سبک ابن بابويه در فقيه، اسانيد خود به اصول روايى را در پایان اثر آورده است.[۶]

    به‌عبارت‌ديگر، اگر بخواهيم بر اساس چاپ چهار جلدى كتاب، سخن بگوييم بايد خاطرنشان كنيم كه: «مؤلف در جلد اول و دوم، تمامى سند حديث را ذكر كرده است، ولى در جلدهاى بعدى فقط راوى بدون واسطه كه حديث را از او فراگرفته است، بيان كرده و بقيه سند را به پایان كتاب و مشيخه ارجاع داده است. در آغاز مشيخه مى‌گويد: اميدوارم تمامى روايات مختلفه را در ابواب مختلف فقهى آورده باشم؛ اگرچه مدعى احاطه به جميع آنها نيستم؛ چراكه كتاب‌هاى اصحاب ما بسيار زياد است و شايد برخى را فرونهاده باشم، ولى در هر باب اگر تعداد روايات زياد نبود همه روايات مختلفه را آوردم و اگر بسيار زياد بود برخى را آورده و بقيه را به كتاب بزرگ خويش تهذيب الأحكام ارجاع دادم».[۷]

    مؤلف در اين كتاب با دسترسى به اصول اولیه اصحاب ائمه(ع) توانسته است بسيارى از كتبى را كه اكنون به‌طور كلى از بين رفته است و جز يادى از آنها در كتاب‌ها اثرى نيست، برای امت اسلامى حفظ كند و روايات آنها را به يادگار بگذارد.[۸]

    وضعيت كتاب

    فهارس كتاب در پایان هر جلد آمده است. پاورقى‌هاى كتاب به اختلاف نسخ و منابع ديگر حديث در كتب اربعه (الكافي، تهذيب الأحكام و الفقيه) اختصاص يافته است.

    الاستبصار يك بار در 1307ق، در 3 جلد در لكهنو (هند) به چاپ سنگى رسيد ‎و بار ديگر در سال‌هاى 1315-1317ق در تهران تجديد چاپ شد. چاپ تحقيقى آن به كوشش حسن موسوى خرسان و به اهتمام محمد آخوندى در نجف (1375-1376ق) در 4 مجلد (جزء سوم در 2 مجلد) منتشر شد و بارها تجديد چاپ گرديد.[۹]

    درباره نسخ كهن الاستبصار، نخست بايد از نسخه‌اى ناقص ياد كرد كه به گزارش آقابزرگ تهرانى در كتابخانه سيد‌ ‎هادى كاشف‌الغطاء در نجف به خط جعفر بن على مشهدى وجود داشته است. بر پايه اين گزارش، نسخه يادشده با دست‌خط شيخ طوسى مقابله شده و تاريخ فراغ از آن 573ق بوده است. سپس بايد به نسخه‌اى محفوظ در كتابخانه مرعشى اشاره كرد كه در سده 8ق كتابت شده است.[۱۰]

    تأليف آثارى به‌عنوان شرح، تعليق يا حاشيه بر الاستبصار از اواخر سده 10ق به‌طور شاخص ديده مى‌شود؛ از مهم‌ترين آنهاست:

    1. حاشيه‌اى از محمد بن على بن حسین عاملى، صاحب مدارك (متوفای 1009ق) كه به‌همراه متن الاستبصار در نسخه روضاتى محفوظ مانده است؛
    2. حاشيه‌اى از حسن بن زين‌الدين عاملى، صاحب معالم (متوفای 1011ق) كه افندى در رياض العلماء از آن ياد كرده است؛
    3. حاشيه‌اى از ميرزا محمد استرآبادى صاحب منهج المقال (متوفای 1028ق) كه نسخ آن در نجف و مشهد نشان داده شده است؛
    4. استقصاء الاعتبار، كه شرحى است از ابوجعفر محمد بن حسن بن زين‌الدين عاملى (متوفای 1030ق) و آقابزرگ نسخى چند از آن را معرفى كرده است؛
    5. حاشيه‌اى از سيد‌ ‎يوسف خراسانى (در نيمه نخست سده 11ق)؛
    6. مناهج الأخبار، كه شرحى است از كمال‌الدين (يا نظام‌الدين) احمد بن زين‌العابدين عاملى (زنده در 1039ق)؛
    7. شرحى از مولا محمدامين استرآبادى (متوفای 1036ق)؛
    8. تعليقه‌اى از مير محمدباقر استرآبادى، معروف به میرداماد (متوفای 1040 يا 1041ق)، كه گاه از آن به شرح نيز تعبير شده است؛
    9. جامع الأخبار، كه شرحى است از عبداللطيف بن على بن ابى‌جامع (متوفای 1050ق)؛
    10. حاشيه‌اى از محمود بن غلامعلى طبسى (زنده در 1084ق)؛
    11. كشف الأسرار، كه شرحى است از نعمت‌الله جزايرى (متوفای 1112ق)؛
    12. شرحى از محسن بن حسن اعرجى (متوفای 1227ق).[۱۱]

    پانویس

    1. ر.ک: بخش فقه، علوم قرآنى و حديث، ج8، ص160
    2. ر.ک: مدنى بجستانى، سيد‌ ‎محمود، ص521
    3. ر.ک: همان، ص522
    4. ر.ک: بخش فقه، علوم قرآنى و حديث، ج8، ص160
    5. همان
    6. همان
    7. ر.ک: مدنى بجستانى، سيد‌ ‎محمود، ص522
    8. همان
    9. ر.ک: بخش فقه، علوم قرآنى و حديث، ج8، ص161
    10. همان
    11. همان

    منابع مقاله

    1. بخش فقه، علوم قرآنى و حديث، دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، زير نظر كاظم موسوى بجنوردى، ج8، ص160، چاپ اول، مركز دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، تهران، 1377ش.
    2. مدنى بجستانى، سيد‌ ‎محمود، فرهنگ كتب حديثى شيعه، ج1، تهران، مؤسسه انتشارات امير كبير، شركت چاپ و نشر بين‌الملل، 1385.

    وابسته‌ها