الحقائق الإسلامية في الرد علی المزاعم الوهابية بأدلة الكتاب و السنة النبوية

    از ویکی‌نور
    الحقائق الإسلامية في الرد علی المزاعم الوهابية بأدلة الكتاب و السنة النبوية‏
    الحقائق الإسلامية في الرد علی المزاعم الوهابية بأدلة الكتاب و السنة النبوية
    پدیدآورانابن داود، مالک (نويسنده)
    ناشرمکتبة الحقيقة
    مکان نشرترکيه - استانبول
    سال نشرمجلد1: 1365ش , 1986م , 1407ق ,
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الحقائق الإسلامية في الرد علی المزاعم الوهابية بأدلة الكتاب و السنة النبوية، اثر حاج مالک به ابن شیخ داود، رساله‌ای است کوچک و مختصر، در معرفی وهابیت و بررسی برخی از ادله آنها در تکفیر سایر مسلمین و رد این ادله.

    انگیزه تألیف

    نویسنده، این رساله را در جهت نصیحت عامه مسلمین و رد عقیده وهابیت نوشته که دیگر فرقه‌های مسلمان را غیر حق و جاهل می‌دانند و گمان می‌کنند که هرکسی که وهابی نیست، هرچند اقرار به شهادتین داشته و ملتزم به فروع دین باشد، مشرک است[۱].

    تاریخ نگارش

    تألیف کتاب، در روز جمعه، 7 شعبان 1403ق/1383م، به پایان رسیده است[۲].

    ساختار

    کتاب، با اهدای آن به حاج عبدالعزیز سه (خلیفه مسلمین در آفریقای غربی) و مقدمه‌ای کوتاه آغاز و مطالب، بدون تبویب و فصل‎بندی خاصی، در چندین عنوان، ارائه شده است.

    گزارش محتوا

    نویسنده در مقدمه به بیان این موضوع پرداخته است که این رساله، پس از مجالست فراوان وی با برخی از وهابیون و مناقشه با ایشان در بعضی از مسائل دینی، نوشته شده است[۳].

    نویسنده در ابتدای کتاب، به بیان انگیزه خویش از تألیف این رساله پرداخته و معقتد است که مصدر اشتباهات و خطای وهابیت در تکفیر دیگر فرق اسلامی چیزی جز جهالت نیست و این تفکر، به تفرقه در میان امت اسلامی منجر خواهد شد[۴].

    وی اسلام را دین حنیفی دانسته که به برادری و الفت امر کرده و از تفرقه و دشمنی، نهی نموده و هدف از اوامر ربانی و توجیهات نبوی آن، ایجاد فضای تفاهم و برادری میان مسلمین بوده و با بانگی رسا، مسلمانان را به اعتصام به حبل الله و رعایت حقوق دیگران در تمامی امور، دعوت نموده است. به اعتقاد وی، با دقت نظر در تعالیم اسلامی و اموری همچون شهادتین، نماز، زکات، روزه و حج، به‌خوبی می‌توان دریافت که اسلام، اهتمام ویژه‌ای به توافق و تعاون بین مردم دارد[۵]. ولذا به‌خوبی می‌توان دریافت که هر دعوتی که به تفرقه و شقاق بین افراد امت اسلامی منجر شود، با توجه به ادله کتاب و سنت، دعوتی باطل است و دعوت به وهابیت، چنین دعوتی می‌باشد[۶].

    وی در ادامه، ضمن معرفی احمد بن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب[۷]، به برخی از کتبی که در رد وهابیت نوشته شده است، اشاره نموده که از جمله آنها، عبارتند از:

    1. الفجر الصادق في الرد علی منكري التوسل و الكرامات و الخوارق؛
    2. جلاء الظلام في الرد علی النجدي الذي أضل العوام؛
    3. ضياء النهار لإبطال شبه الأنوار؛
    4. الدرر السنية في الرد علی الوهابية[۸].

    وی در ادامه، به تشریح جریان وهابیت و تأثیر آن در جامعه اسلامی پرداخته و تفرقه میان امت اسلامی و تأمین مصالح شخصی در پناه دین و به بهانه آن را یکی از اهداف این جریان، دانسته[۹] و سپس، به موضوع منع توسل به انبیا و صالحین توسط وهابیت، پرداخته است. به اعتقاد نویسنده، مسئله توسل به انبیا و صالحین، یکی از مهم‎ترین و اصلی‌ترین مسائلی است که جوهره اختلاف بین وهابیت و سایر مسلمین را تشکیل داده است؛ زیرا وهابیت، توسل به انبیا و صالحین را منع نموده و حتی در این منع و انکار، تا جایی مبالغه کرده است که آن را شرک دانسته و تمامی آیات نازل‎شده درباره پرستش اصنام توسط مشرکین را بر متوسلین به انبیا و صالحین، حمل کرده است؛ از جمله آیه شریفه 5 سوره احقافوَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لاَ يسْتَجِيبُ لَهُ إِلَى يوْمِ الْقِيامَةِ وَ هُمْ عَنْ دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ (و کیست گمراه‏‌تر از آن کس که به‌جاى خدا کسى را می‌خواند که تا روز قیامت او را پاسخ نمی‌‏دهد و آنها از دعایشان بى‏خبرند) و آیه شریفه 18 سوره جن:فَلاَ تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً (پس هیچ‎کس را با خدا مخوانید)[۱۰]. نویسنده این اشتباه وهابیت را ناشی از خطای آنان در فهم معنای کلمه «الدعاء» دانسته؛ آنان گمان کرده‌اند که این واژه در همه جا، معنای عبادت را داشته، ولذا آن را درباره غیر خداوند، تحریم کرده‌اند؛ درحالی‌که در در لغت عربی، لفظی مشترک بوده که در معانی مختلفی به‌کار رفته است، از جمله: عبادت، نسبت، ندا، سؤال، دعوت به چیزی و تسمیه. نویسنده برای هریک از این موارد، آیه‌ای از آیات قرآن کریم را به عنوان شاهد، ذکر کرده است[۱۱].

    دیگر موضوعاتی که در کتاب مورد بحث و بررسی قرار گرفته است، عبارتند از: معنای شرک و انواع آن؛ انکار مطلق نوآوری توسط وهابیت؛ احکام طرق و اوراد صوفیه؛ نفی تقلید از ائمه مذاهب اهل سنت توسط وهابیت؛ مسئله قبض و سدل؛ طلب شفا از قرآن و اسمای الهی؛ اختلافات موجود بین وهابیت؛ جدا بودن وهابیت از اهل سنت و وجوب صله رحم و خطر قطع آن.

    در خاتمه کتاب، نویسنده وهابیون را دعوت به تفکر، توبه، اجتناب از سوء ظن به برادران دینی خود و وجوب تمییز بین گناهان کبیره و صغیره کرده است[۱۲].

    در پایان، تقاریظ علما بر کتاب درج شده است؛ تقاریظی از طرف: ابوبکر حجتی (مدیر مدرسه «سبيل الديانة» جمهوری مالی)، کاتب عثمان عبدالله سکلی (از مدرسین جمهوری مالی)، حسین بن محمود جاک (خطیب سنگالی)، هارون موسی جل (معلم قرآن موریتانیایی)، حاج سعید جل (از جمهوری مالی)، عبدالعزیز دارمی (امام جماعت جمهوری سیرالئون)، محمد سلیمان بوصو (مدرس مالیایی) و عثمان بن عبدالله یقادو (مدرس مالیایی)[۱۳].

    در پایان کتاب و پس از فهرست، نوشته کوتاه و مختصری تحت عنوان «إتحاف أهل الزمان بأخبار ملوك تونس و عهد الأمان»، به قلم احمد ابن ابی‎ضیاف، در معرفی محمد بن عبدالوهاب، آورده شده است.

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب، به‌همراه فهرست کتبی که توسط «مكتبة الحقيقة» به چاپ رسیده است، در پایان کتاب آمده است.

    در پاورقی‌ها، به معرفی مختصر اعلام مذکور در متن (ذکر نام کامل و درج تاریخ وفات)، پرداخته شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: متن کتاب، ص8
    2. ر.ک: همان، ص71
    3. ر.ک: مقدمه، ص4
    4. ر.ک: متن کتاب، ص6
    5. ر.ک: همان، ص9
    6. ر.ک: همان، ص10
    7. ر.ک: همان، ص11
    8. ر.ک: همان، ص12
    9. ر.ک: همان، ص15
    10. ر.ک: همان، ص22
    11. ر.ک: همان، ص23
    12. ر.ک: همان، ص63
    13. ر.ک: همان، ص65-‎71

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها